تأثیر رسانههای اجتماعی بر شهرت و روان ورزشکاران
در عصر دیجیتال، رسانههای اجتماعی به بخشی جداییناپذیر از زندگی روزمره تبدیل شدهاند؛ فضایی که در آن مرز میان چهرههای مشهور و عموم مردم از میان رفته و تعامل بیواسطه ممکن شده است. ورزشکاران، بهعنوان افرادی پرمخاطب و محبوب، بیش از پیش در معرض نگاههای عمومی قرار گرفتهاند و پلتفرمهایی مانند اینستاگرام، توییتر، تیکتاک و یوتیوب، نقشی کلیدی در شکلگیری تصویر اجتماعی آنان بازی میکنند.
1404-05-12 19:31:21 - Mahyar
در یک سو، این فضا فرصتهایی طلایی برای دیدهشدن، ساخت برند شخصی، جذب حامیان مالی، و ایجاد ارتباط نزدیکتر با هواداران فراهم کرده است. اما در سوی دیگر، فشار روانی، نقدهای بیرحمانه، حملات آنلاین و اضطراب ناشی از حضور دائمی در نگاه مخاطب، چالشهایی جدی برای سلامت روان ورزشکاران ایجاد کرده است. بسیاری از ورزشکاران درگیر دوگانهای پُرفشارند: بین حفظ محبوبیت و مراقبت از خود.هدف این مقاله، واکاوی تأثیر رسانههای اجتماعی بر وضعیت روانی و اجتماعی ورزشکاران است؛ با نگاهی متعادل به فواید و آسیبها، نمونههایی واقعی از تجربهی ورزشکاران در ایران و جهان، و ارائهی راهکارهایی برای استفاده سالمتر از این فضا. آیا رسانههای اجتماعی سکوی پرتاب ورزشکاراناند، یا زمینی لرزان که میتواند آنها را به سقوط بکشاند؟ پاسخ این پرسش، موضوع گفتوگوی ماست.
مزایای رسانههای اجتماعی برای ورزشکاران
در دنیای مدرن، رسانههای اجتماعی برای ورزشکاران صرفاً ابزاری تفریحی یا سرگرمکننده نیستند، بلکه به یکی از پایههای اصلی موفقیت خارج از میدان ورزش تبدیل شدهاند. این پلتفرمها، که ابتدا برای تعاملات اجتماعی ساده طراحی شده بودند، امروز به بستری برای ساخت برند شخصی، تبلیغات، روایت زندگی، جذب حامی مالی، و حتی ایجاد تأثیر فرهنگی و اجتماعی تبدیل شدهاند. برای ورزشکاران، این فضا اگر بهدرستی مدیریت شود، میتواند سرمایهای بینظیر باشد.
1. ساخت برند شخصی و افزایش دیدهشدن
در گذشته، ورزشکاران تنها از طریق رسانههای سنتی مانند تلویزیون و روزنامه دیده میشدند؛ آنهم بهشرطی که در سطح ملی یا جهانی شهرت یافته باشند. اما اکنون حتی یک ورزشکار نوجوان در شهری کوچک میتواند با انتشار تمرینات، مسابقات، موفقیتها و حتی لحظات روزمرهاش، خود را به مخاطبان گسترده معرفی کند. رسانههای اجتماعی باعث دموکراتیزه شدن دیدهشدن شدهاند.ورزشکارانی مانند کریستیانو رونالدو، که اکنون بیش از ۶۰۰ میلیون دنبالکننده در اینستاگرام دارد، نشان میدهند که پلتفرمهای مجازی فراتر از فعالیت ورزشی، به بستری برای ساخت برند شخصی و جهانی شدن بدل شدهاند. در ایران نیز، چهرههایی مانند علی کریمی، سردار آزمون یا احسان حدادی با استفاده مؤثر از فضای مجازی، نهتنها حضور رسانهای قدرتمندی دارند، بلکه گاهی در مباحث اجتماعی هم تأثیرگذارند.
2. تعامل مستقیم با هواداران
یکی از ارزشمندترین مزایای رسانههای اجتماعی برای ورزشکاران، امکان تعامل بیواسطه با هواداران است. دیگر نیازی نیست ورزشکار برای صحبت با طرفداران خود به رسانهها متوسل شود؛ او میتواند مستقیماً پیام دهد، بازخورد بگیرد، یا حمایت هواداران را احساس کند.این رابطهی دوسویه باعث افزایش وفاداری مخاطبان، نزدیکی احساسی بیشتر، و در بسیاری از موارد، کاهش فاصلهی روانی میان ورزشکار و جامعه شده است. هواداران نیز، با دریافت لحظهای از زندگی روزمرهی ورزشکار مورد علاقهشان، احساس تعلق و مشارکت بیشتری پیدا میکنند.
3. درآمدزایی و جذب اسپانسر
در کنار جنبههای عاطفی و ارتباطی، رسانههای اجتماعی به منبع مهمی برای درآمدزایی مستقیم و غیرمستقیم برای ورزشکاران تبدیل شدهاند. برندهای تجاری بهدنبال چهرههایی هستند که نهتنها عملکرد ورزشی درخشانی دارند، بلکه قدرت تأثیرگذاری اجتماعی نیز دارند. تعداد دنبالکنندگان، میزان تعامل (لایک، کامنت، اشتراکگذاری)، و نوع محتوایی که ورزشکار تولید میکند، مستقیماً بر ارزش تبلیغاتی او اثر میگذارد.برای مثال، یک ورزشکار موفق در رشتهای کمتر دیدهشده، میتواند از طریق اینستاگرام، برند شخصی خود را بسازد و توجه اسپانسرهای خاص را جلب کند، حتی اگر رسانههای رسمی او را نادیده گرفته باشند. در ایران نیز، بسیاری از ورزشکاران با برندهای ورزشی، مکملهای غذایی، یا محصولات محلی همکاری میکنند و این فرصت را عمدتاً از طریق فضای مجازی بهدست آوردهاند.
4. روایت زندگی، الهامبخشی و تأثیرگذاری اجتماعی
ورزشکاران، بهویژه در جوامعی مانند ایران، تنها قهرمانان ورزشی نیستند؛ بلکه الگوهایی برای مقاومت، تلاش، امید و تغییر نیز به شمار میروند. رسانههای اجتماعی فرصتی فراهم کردهاند تا آنها بتوانند داستان زندگی، شکستها، پیروزیها، لحظات سخت و خوشی خود را با مخاطبان به اشتراک بگذارند.چنین روایتهایی نهتنها باعث ارتباط عمیقتر مخاطب با ورزشکار میشود، بلکه در بسیاری از موارد، موجب الهامبخشی و ارتقای انگیزه در نسل جوان نیز میگردد. ورزشکاری که از مسیر دشواری به موفقیت رسیده، میتواند از طریق محتوای مستندگونه یا حتی پستهای ساده، پیام قدرتمندی منتقل کند.در مواردی خاص، ورزشکاران حتی در حوزههای اجتماعی و فرهنگی نیز موضع میگیرند و تأثیرگذار میشوند؛ مانند حمایت از یک کمپین خیریه، اعتراض به ناعدالتی ورزشی یا اجتماعی، یا مشارکت در پروژههای آموزشی.
5. افزایش استقلال رسانهای ورزشکاران
پیش از ظهور رسانههای اجتماعی، روایت ورزشکاران دربارهی خودشان وابسته به رسانههای رسمی بود. گاهی تصویر آنها به دلایل سیاسی یا سلیقهای، سانسور یا تحریف میشد. اما اکنون آنها صاحب صدای مستقل خود هستند و میتوانند بدون واسطه، پیامهایشان را منتشر کنند. این استقلال رسانهای، قدرت بیان بیشتری به آنها میدهد و در عین حال، حس کنترل فردی را افزایش میدهد.
رسانههای اجتماعی، اگر با آگاهی و برنامهریزی استفاده شوند، به فرصتی بینظیر برای ورزشکاران تبدیل میشوند تا فراتر از مرزهای میدان مسابقه بدرخشند. از ساختن برند شخصی و تعامل انسانی تا افزایش درآمد و الهامبخشی اجتماعی، مزایای این فضا گسترده و عمیق است. اما این تنها یک روی سکه است. آنچه در ادامه بررسی خواهیم کرد، سوی دیگر این فضاست: فشارهای روانی، خطرات، و آسیبهایی که ورزشکاران را در این جهان مجازی تهدید میکنند.
فشار روانی و آسیبهای روحی ناشی از رسانههای اجتماعی برای ورزشکاران
در حالی که رسانههای اجتماعی میتوانند ابزار قدرتمندی برای رشد شخصی و حرفهای ورزشکاران باشند، اما چنانچه بدون آگاهی، کنترل و پشتیبانی صحیح استفاده شوند، میتوانند منبع جدی استرس، فرسودگی روانی، اضطراب، و حتی افسردگی شوند. این پلتفرمها، با همه امکانات مثبت خود، فضایی رقابتی، پر از قضاوت، مقایسه، و گاه بیرحمی بیمرز هستند.
1. آزار اینترنتی (Cyberbullying) و نظرات مخرب
یکی از رایجترین آسیبهایی که ورزشکاران در فضای مجازی تجربه میکنند، هجوم کامنتهای منفی، توهین، تهدید، و انتقادهای بیرحمانه است. در لحظاتی که ورزشکار شکست میخورد، افت میکند یا حتی دچار اشتباه میشود، موجی از تخریب و حمله از سوی کاربران فضای مجازی روانه صفحات شخصیاش میشود.در ایران، نمونههایی از این آزارها را میتوان پس از حذف تیم ملی در رقابتهای مهم یا از دست رفتن پنالتی توسط یک بازیکن سرشناس دید؛ ورزشکارانی که تا دیروز مورد ستایش بودند، ناگهان زیر بار فحاشی قرار میگیرند.در جهان نیز موارد مشابه کم نیست. مثلاً «مارکوس رشفورد» فوتبالیست انگلیسی پس از از دست دادن پنالتی در یورو ۲۰۲۰، قربانی حملات نژادپرستانه و تهدیدات جدی شد. این آزارها تنها یک ناراحتی سطحی نیستند؛ آنها میتوانند زخمهای عمیق روانی و کاهش شدید اعتماد به نفس بههمراه داشته باشند.
2. فشار برای حضور دائمی و زندگی در چشم مخاطب
ورزشکاران امروز نهتنها باید در میدان مسابقه بدرخشند، بلکه باید در رسانههای اجتماعی هم «فعال»، «دوستداشتنی» و «حاضر» باشند. این فشار دائمی برای تولید محتوا، بهروزرسانی، پاسخگویی به مخاطبان و نگهداشتن الگوریتمهای شبکهها، موجب خستگی ذهنی، اضطراب و فرسودگی میشود.این پدیده که گاه از آن بهعنوان social fatigue یاد میشود، یعنی خستگی ناشی از حضور پررنگ در فضای مجازی، برای ورزشکارانی که زمان، انرژی و تمرکز محدودی دارند، یک چالش جدی است. آنها ناچارند هم تمرین کنند، هم رقابت دهند، و هم «برند خود را زنده نگه دارند».
3. مقایسهی مداوم با دیگران و بحران هویت
رسانههای اجتماعی پر از تصاویر «ویرایششده»، «زندگیهای موفق» و «لحظات بدون شکست» است. در چنین فضایی، حتی ورزشکاران حرفهای نیز ممکن است دچار مقایسههای ذهنی نادرست با همتایان خود شوند. این مقایسهها ممکن است در ظاهر انگیزهبخش باشند، اما در واقع میتوانند حس ناکافی بودن، اضطراب، یا بیارزشی ایجاد کنند، بهویژه در دورههای آسیبدیدگی، ناکامی یا افت عملکرد.مثلاً یک ورزشکار که بهتازگی از مسابقهای حذف شده، ممکن است همزمان شاهد درخشش دیگر ورزشکاران در رسانههای اجتماعی باشد و حس شکست و فشار روانی او دوچندان شود.
4. اعتیاد به تأیید اجتماعی (Likes & Followers)
از دیگر مشکلات فضای مجازی، شکلگیری وابستگی روانی به میزان توجه و تأیید دیگران است. ورزشکاری که مرتباً در حال چککردن تعداد لایکها، کامنتها یا دنبالکنندههایش است، ممکن است بهجای تمرکز بر عملکرد ورزشی، به عملکرد آنلاین خود معتاد شود.این وابستگی روانی باعث میشود روحیه ورزشکار بیش از حد به بازخوردهای لحظهای گره بخورد؛ در نتیجه، هر افت آماری در فضای مجازی میتواند معادل یک «شکست روانی» تلقی شود. در روانشناسی، این پدیده بهعنوان dopamine feedback loop شناخته میشود، که فرد را درگیر چرخهای بیپایان از جلب توجه و تأیید نگه میدارد.
5. تهدید حریم خصوصی و امنیت روانی
ورزشکاران مشهور اغلب قربانی نقض حریم خصوصی در فضای مجازی میشوند. از افشای اطلاعات شخصی و شماره تماس گرفته تا پخش عکسهای خصوصی یا دستکاریشده. این اتفاقات گاه آنچنان بار روانی دارد که ورزشکار را مجبور به ترک فضای مجازی، تعطیلی موقت فعالیت حرفهای یا مراجعه به روانشناس میکند.برای مثال، برخی ورزشکاران زن ایرانی در سالهای اخیر با موج حملات جنسیتی یا تعرض مجازی مواجه شدهاند که تأثیر مستقیم بر آرامش و انگیزه آنها گذاشته است. در بسیاری موارد، این فضا بیپاسخ و بیقانون باقی میماند.
6. بحران هویت پس از پایان دوران ورزشی
در مواردی که ورزشکار بازنشسته میشود یا از صحنه رقابت فاصله میگیرد، اگر تمام هویت آنلاین او به موفقیتها و مسابقاتش گره خورده باشد، دچار بحران هویت، افسردگی یا خلأ روانی میشود. چون دیگر چیزی برای نمایش ندارد و هویت مجازیاش فرو میپاشد.این وضعیت برای ورزشکارانی که بهشدت وابسته به تأیید و شهرت آنلاین بودهاند، بسیار دشوارتر است و در مواردی آنها را دچار گوشهگیری، اعتیاد یا اختلالات خلقی میکند.
هرچند رسانههای اجتماعی میتوانند سکوی پرتاب باشند، اما اگر کنترلنشده، بدون آگاهی یا بدون حمایت روانی استفاده شوند، ممکن است به عاملی خطرناک برای سلامت روان ورزشکاران تبدیل شوند. آزار اینترنتی، اضطراب اجتماعی، اعتیاد به تأیید، بحران هویت و فرسودگی ذهنی تنها بخشی از آسیبهاییست که فضای مجازی میتواند بر جسم و ذهن قهرمانان تحمیل کند.
تجربههای واقعی ورزشکاران ایرانی و جهانی در مواجهه با رسانههای اجتماعی
برای درک بهتر تأثیر رسانههای اجتماعی بر روان، شهرت و مسیر حرفهای ورزشکاران، نگاهی به تجربههای واقعی چهرههای سرشناس ایرانی و بینالمللی میاندازیم. این نمونهها به ما کمک میکنند تا پیچیدگیهای این فضا را فراتر از مفاهیم نظری لمس کنیم.
1. تجربه ورزشکاران ایرانی: تعادل دشوار بین محبوبیت و فشار
• علی کریمی: صدای معترض، قربانی سانسور
علی کریمی، اسطوره فوتبال ایران، یکی از فعالترین و تأثیرگذارترین چهرههای ورزشی در فضای مجازی بود. او از رسانههای اجتماعی نه تنها برای ارتباط با هواداران، بلکه برای بیان انتقادهای اجتماعی و سیاسی استفاده کرد. این موضعگیریها کباعث شد مورد تحسین بخش بزرگی از جامعه قرار بگیرد، اما همزمان با فشارها، محدودیتها، بستهشدن صفحات و حتی تهدیدهای مستقیم نیز مواجه شود.
• کیمیا علیزاده: از قهرمانی تا هجمه مجازی
کیمیا علیزاده، نخستین زن مدالآور المپیکی ایران، پس از درخشش در المپیک ریو، با موجی از تحسین و افتخار روبهرو شد. اما پس از مهاجرت و تغییر تیم ملی، مورد حملات سنگین در فضای مجازی قرار گرفت. این هجمهها شامل فحاشی، تحقیر، اتهامزنی و زیر سؤال بردن گذشتهاش بود.
• سجاد غریبی: شهرت مجازی بدون ریشهی ورزشی
سجاد غریبی ملقب به "هالک ایرانی"، یکی از چهرههاییست که شهرت خود را تقریباً بهطور کامل از فضای مجازی بهدست آورد. او با انتشار عکسها و ویدیوهایی از بدنسازی افراطی، میلیونها دنبالکننده جذب کرد. اما زمانی که وارد رقابت حرفهای شد، بهدلیل عملکرد ضعیف و تفاوت چشمگیر بین آنچه نشان میداد و آنچه در واقع بود، به سوژه طنز و تمسخر تبدیل شد.
• زهرا نعمتی: الگویی از تأثیر مثبت فضای مجازی
در نقطه مقابل، زهرا نعمتی، قهرمان پارالمپیکی تیراندازی با کمان، با حضور متعادل و الهامبخش در رسانههای اجتماعی، توانست نهتنها تصویر زیبایی از ورزش حرفهای در میان ورزشکاران دارای معلولیت بسازد، بلکه به الگوی انگیزه برای جامعه تبدیل شود.
2. نمونههایی از ورزشکاران بینالمللی
• سیمون بایلز (ژیمناست آمریکایی): فشار روانی و خداحافظی موقت
سیمون بایلز، قهرمان ژیمناستیک آمریکا و یکی از پرافتخارترین ورزشکاران المپیک، در بازیهای المپیک توکیو بهطور ناگهانی از ادامه رقابت انصراف داد. دلیل او؟ فشار روانی شدید. بایلز بعدها در رسانههای اجتماعی نوشت که حجم انتظارات، حضور دائمی در چشم مخاطبان، و انتقادهای آنلاین، او را به مرز فروپاشی ذهنی رسانده بود.
• نوامی اوساکا (تنیسور ژاپنی): کنارهگیری برای محافظت از روان
اوساکا، تنیسور جوان و موفق ژاپنی، یکی دیگر از ورزشکارانیست که آشکارا درباره فشارهای روانی ناشی از رسانهها، از جمله فضای مجازی، صحبت کرد. او از کنفرانسهای خبری کنار کشید، برخی مسابقات را ترک کرد و گفت: «سلامت روان من از همهچیز مهمتر است.»
• پائولو دیبالا (فوتبال): افسردگی پس از ابتلا به کرونا
دیبالا، ستاره یوونتوس، در دوران کرونا دچار افسردگی شد و در مصاحبهای گفت: «وقتی همه به تو نگاه میکنند که باید خوشحال، قوی و موفق باشی، اما در واقع از درون خالی هستی، فشار بیحدی روی دوش توست.»
راهکارها و مسئولیتها برای حفاظت از ورزشکاران در عصر رسانههای اجتماعی
با توجه به اثرات دوگانه رسانههای اجتماعی بر روان و زندگی ورزشکاران، لازم است مجموعهای از راهکارها و سیاستگذاریها از سوی افراد، نهادها، رسانهها و حتی خود کاربران اعمال شود. این اقدامات میتوانند محیطی سالمتر، اخلاقیتر و هدفمندتر برای تعامل ورزشکاران و مخاطبان در فضای مجازی فراهم کنند.
1. آموزش سواد رسانهای و مهارتهای دیجیتال برای ورزشکاران
یکی از مهمترین ابزارها برای مواجهه آگاهانه با فضای مجازی، آموزش است. ورزشکاران بهویژه در ردههای نوجوانان و جوانان، باید از سنین پایین با مفاهیمی آشنا شوند مانند:
• امنیت سایبری
• مدیریت هویت دیجیتال
• نحوه مقابله با آزار مجازی
• حفظ حریم خصوصی
• تأثیر روانی رسانهها
• تلههای الگوریتمی و اعتیاد به تأیید اجتماعی
این آموزشها میتواند توسط کمیتههای ملی المپیک، فدراسیونها، باشگاهها، روانشناسان ورزشی و حتی وزارت آموزش و پرورش ارائه شود.
2. حمایت روانشناختی و مشاوره حرفهای دائمی
باشگاهها و نهادهای ورزشی باید روانشناس تخصصی رسانه و ورزش را بهعنوان بخشی از تیم پشتیبانی قهرمانان خود در نظر بگیرند. این مشاوران میتوانند به ورزشکاران کمک کنند:
• با استرس و اضطراب ناشی از فضای مجازی مقابله کنند.
• برنامهای برای مدیریت حضور آنلاین داشته باشند.
• هویت خود را مستقل از عملکرد آنلاین بسازند.
• در برابر نظرات منفی و هجمهها، تابآوری روانی کسب کنند.
در ایران، متأسفانه چنین خدماتی هنوز بهصورت سیستماتیک و حرفهای در دسترس بیشتر ورزشکاران نیست، در حالی که در کشورهای پیشرفته، حضور روانشناس رسانه در تیمهای ورزشی امری رایج است.
3. طراحی چارچوبهای اخلاقی و قوانین حمایتگرانه در فضای مجازی
نقش نهادهای سیاستگذار در اینجا حیاتی است. لازم است قوانینی با محوریت حمایت از حقوق دیجیتال ورزشکاران تدوین شود. این قوانین باید:
• آزار اینترنتی، تهدید، انتشار اطلاعات شخصی یا تصاویر دستکاریشده را جرمانگاری کنند.
• پلتفرمهای اجتماعی را موظف به پاسخگویی و حذف محتوای آسیبزننده کنند.
• سازوکاری برای گزارش، پیگیری و حمایت فوری از ورزشکار قربانی ایجاد نمایند.
همچنین رسانههای رسمی و مجازی باید منشور اخلاقی رسانهای در حوزه ورزش داشته باشند که در آن حفظ شأن، حریم شخصی و سلامت روان ورزشکاران در اولویت قرار گیرد.
4. فرهنگسازی عمومی برای مخاطبان فضای مجازی
کاربران، هواداران، و مردم عادی نقش کلیدی در شکلدهی به فضای مجازی دارند. اگر فضای عمومی رسانههای اجتماعی توهینزا، تند، و بیرحم باشد، حتی سالمترین ذهنها هم آسیب میبینند. باید با آموزش و فرهنگسازی به این سمت حرکت کنیم که:
• نظرات منفی و مخرب را کمرنگتر کنیم.
• درک بهتری از فشارهای قهرمانی و ناکامیها داشته باشیم.
• بین عملکرد ورزشی و ارزش انسانی ورزشکاران تفاوت قائل شویم.
• هواداری مسئولانه، اخلاقمدار و آگاهانه را ترویج دهیم.
رسانهها، معلمان، مربیان و حتی خود ورزشکاران باید از جایگاه الگویی خود برای هدایت فضای مجازی بهسوی مهربانی و عقلانیت استفاده کنند.
5. ساختن روایت مثبت و الهامبخش در رسانههای اجتماعی
ورزشکاران موفق میتوانند خودشان روایتگر زندگیشان باشند؛ نه قربانی روایتسازی دیگران. آنها اگر با هدف، آگاهی و برنامهریزی در رسانههای اجتماعی فعال باشند، میتوانند:
• الگویی برای نسل جوان باشند.
• پیامهایی از امید، انگیزه، پشتکار و شکستناپذیری منتقل کنند.
• تجربههای شخصی خود از آسیبها و بازسازی روحی را به اشتراک بگذارند.
• فضایی برای آموزش و تعامل مثبت بسازند
ورزشکارانی مانند زهرا نعمتی، مهدی طارمی، سارا خادمالشریعه یا حتی جهانیتر همچون نوامی اوساکا و محمد صلاح، نمونههایی موفق از حضور هدفمند در فضای مجازی هستند.
6. تعادل در استفاده از رسانههای اجتماعی
در نهایت، ورزشکاران باید یاد بگیرند که رسانههای اجتماعی نباید تمام زندگیشان را در بر بگیرد. زمانبندی، محدودسازی مصرف، استفاده از فیلترهای روانی، و اولویتدادن به زندگی واقعی و تمرینات حرفهای، همگی ابزارهاییاند برای حفظ تعادل.
• در بسیاری از تیمهای حرفهای در جهان، مشاوران به ورزشکاران توصیه میکنند:
• در زمانهای حساس (مثلاً پیش از مسابقات) رسانههای اجتماعی را ترک کنند.
• از اپلیکیشنهایی برای مدیریت زمان مصرف شبکههای اجتماعی استفاده کنند.
• فضای آنلاین را بهعنوان مکمل نه اصل هویت خود بشناسند.
در دنیای امروز، رسانههای اجتماعی به بخشی جدانشدنی از مسیر حرفهای و شخصی ورزشکاران تبدیل شدهاند. این فضا میتواند زمینهساز ارتباط، شهرت، الهامبخشی و رشد باشد، اما در عین حال، بستریست برای فشار روانی، آزار، و تضعیف سلامت روان. برای بهرهمندی مثبت از این ابزار قدرتمند، آگاهی، حمایت روانی، قانونگذاری هدفمند و فرهنگسازی عمومی، ضرورتی انکارناپذیر است. ورزشکاران، مانند هر انسان دیگری، نیازمند احترام، درک و حمایتاند؛ چه در میدان رقابت و چه در میدان پرآشوب شبکههای اجتماعی.