دارک ساید انسانها
شناخت دارک ساید انسانها و وشهای کنترل آن
1403-02-29 19:27:50 - ahmadymina16@gmail.com
دارم ساید انسان ها
دارم ساید انسان ها چیست ؟سایه انسان چهره های مختلفی دارد: چهره های ترسناک ، حریص ، خشمگین ، کینه جو ، خبیث ، خودخواه ، تنبل دوست دار کنترل، دشمن، زشت، نالایق، پست، ضعیف، اهل انتقاد، اهل قضاوت و… این فهرست همینطور ادامه خواهد داشت. نیمه تاریک وجود انسان به صورت انباری برای نگهداری این وجود غیرقابل پذیرش عمل میکند. شما وانمود می کنید که این موارد در درونتان وجود ندارد و سبب شرم و خجالت تان می شود. اینها چهره هایی از شما است که دوست ندارید به دیگران و حتی خودتان نشان بدهید.تمامی آنچه از آن نفرت دارید در مقابلش مقاومت می کنید و دوست ندارید را دارم ساید می گویند .
نحوه تشکیل دارک ساید
فردی با سیستم احساسی سالم به دنیا می آید. هنگامی که به دنیا می آید خودش را دوست دارد و به طور کامل قبول میکند. در این زمان درباره اینکه کدام بخش های وجودش خوب و دوست داشتنی هستند و کدام یک بد هستند قضاوتی نمی کند. دیگران به تدریج به انسان می گویند چگونه رفتار کند، چه موقعی غذا کم کم یاد می گیرد چه رفتارهایی موجب پذیرش او توسط دیگران میشود و چه رفتارهایی موجب میشود که توسط آنها طرد شود. یاد می گیرد چه موقعی به خواسته هایش به سرعت پاسخ داده شود و چه زمانی گریه هایش نادیده گرفته شود. یاد میگیرد که به افراد پیرامون اعتماد کند یا از آنها هراس داشته باشد. و این گونه ارک ساید وجود انسانها شکل گرفته میشود .بسیاری از شما ممکن است این گونه بزرگ شده باشید که باور کنید انسان ها ویژگی های خوب و ویژگی های بد دارد و برای پذیرفته شدن باید از دست ویژگیهای بدر خلاص شوند و یا آنها را مخفی کنند. اما بعد از بزرگ شدن می فهمید که حقیقتی بزرگتر وجود دارد و آن این است که بخش های بد و خوب برای کامل بودن لازم هستند.
پذیرش نیمه تاریک وجود
سایه، بخشی واقعی از وجود ماست و ما با سرکوب آن، خود را از تعادل و یکپارچگی شخصیت محروم میکنیم. از طرف دیگر هرچه سعی در سرکوب سایه داشته باشیم، قویتر و وحشیتر میشود.تعادل و سلامت روانی ما در گرو آن است که بخش خودآگاه وجود ما و سایه بتوانند باهم زندگی کنند. بنابراین سرکوب سایه با قویتر کردن آن، تعادل روانی ما را بههم میزند و باعث بروز انواع ناهنجاریها و مشکلات روانی میشود.سایه صرفا دارای جنبههای منفی نیست. همانطور که یونگ گفته است «اگر گرایشهای سرکوبشدهی سایه فقط بد بودند، مشکلی وجود نداشت. با اینکه سایه، عموما حقیر، ابتدایی، وحشی و غیرقابل پیشبینی است، اما بهطور مطلق بد نیست و دارای جنبههای مثبتی مثل صفات برجستهی کودکانه و معصومانه است که میتواند باعث ایجاد شور و حال و زیبایی در زندگی انسان شود.» به جای سرکوب کردن سایههای خود، باید تمام جوانب آن را بپذیریم و آن را به عنوان بخشی واقعی از وجود خود قبول کنیم، زیرا سایهی ما، شخصیت اصلی ما را در بر دارد.سایههای ما، به ما آموزش میدهند و ما را راهنمایی میکنند. احساسات برآمده از سایه فقط هنگامی زیانبخش هستند که آنها را سرکوب کنیم. وقتی که سایه را سرکوب میکنیم، قطب مخالف آن را نیز سرکوب میکنیم. با نفی زشتیهای خود، از زیباییهای خود نیز میکاهیم، با نفی ترس خود، از شجاعت خود کم میکنیم و با نفی حرص و آز خود، بخشندگیمان را نیز کاهش میدهیم .
جالب است بدانید
معمولا هر آنچه در شخصیت دیگران موجب آزارمان میشود، بخشی از سایهی خودمان است. اغلب رنجش ما از افراد دیگر به علت مشکلی حلنشده در وجود خود ماست. هر قضاوتی که درمورد دیگران میکنیم معمولا فرافکنی آن چیزی است که در سایهی خودمان مخفی شده است. ما معمولا نقطهضعفهای خود را به دیگران نسبت میدهیم و مطالبی منفی که درمورد دیگران میگوییم، درواقع همان چیزهایی است که باید به خودمان بگوییم. وقتی درمورد دیگران پیشداوری میکنید، در حقیقت دارید درمورد خودتان پیشداوری میکنید.ما بیشتر سایههایمان را چنان مخفیانه از دید خود مخفی میکنیم که اگر پدیدهی فرافکنی وجود نداشت، شاید تمام عمر از نگاه ما مخفی میماندند. بنابراین به هرچه که درمورد دیگران میگویید یا میاندیشید، دقت کنید و سعی کنید تا آن ویژگیها را در خود تشخیص دهید. ما حتی قسمت روشن سایهی خود را نیز فرافکنی میکنیم. هر صفتی که در دیگران تحسین میکنید، چیزی است که بهطور بالقوه در شما وجود دارد و نیازمند توجه و شکوفایی است.
معرفی کتاب نیمه تاریک وجود
یونگ میگوید: «هیچکس با تصور نور به نور حقیقت نمیرسد، ولی به کمک شناخت تاریکیها میتوان به روشنایی حقیقت دست ییافت»کتاب نیمه تاریک وجود ما را در پیداکردن راه و روش زندگی و استقبال از تاریکیهای درونمان راهنمایی میکند. شاید برایتان سؤال باشد که سایه چیست؟ و چگونه به وجود میآید؟ سایه کولهباری نامرئی است که ما آن را حمل میکنیم و همچنان که بزرگ میشویم، تمام جنبههایی را که برای ما، دوستان و خویشاوندانمان قابل پذیرش نیستند، در آن جای میدهیم. رابرت بلای (نویسنده) معتقد است که ما در چند دهه اول زندگیمان این کوله را پر میکنیم و در بقیهٔ عمر تلاش میکنیم که هر آنچه را در کولهمان گذاشتهایم، برای سبکتر کردن بار خود از آن بیرون بریزیم.