مطالعه تطبیقی نقش زنان در پارلمان ایران و ترکیه موضوع جالب و مهمی است که میتواند به بررسی تفاوتها و شباهتهای وضعیت زنان در سیاست و تصمیمگیریهای سیاسی در این دو کشور بپردازد.
در ادامه، برخی از جنبههای کلیدی این موضوع را بررسی میکنیم:
۱. تاریخچه ورود زنان به پارلمان
- ایران: زنان ایرانی پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۹۷۹، به تدریج وارد عرصه سیاست شدند. اولین زنان نماینده در مجلس شورای اسلامی در سال ۱۹۶۳ انتخاب شدند، اما پس از انقلاب، این وضعیت تغییر کرد و تعداد نمایندگان زن کاهش یافت.
- ترکیه: در ترکیه، زنان از سال ۱۹۳۵ حق رأی و حق انتخاب شدن را به دست آوردند. زنان در پارلمان ترکیه از آن زمان به طور مستمر حضور دارند و تعداد نمایندگان زن در این کشور نسبت به ایران بیشتر بوده است.
۲. سهم زنان در نمایندگی
- ایران: درصد نمایندگان زن در پارلمان ایران نسبت به کل نمایندگان پایین است. در چند دوره اخیر، این رقم به حدود ۵-۶ درصد رسیده است.
- ترکیه: در ترکیه، این درصد به طور میانگین بالاتر از ۱۵ درصد بوده و در برخی دورهها به بالای ۲۰ درصد نیز رسیده است.
۳. تأثیرات اجتماعی و فرهنگی
- ایران: نقش اجتماعی و فرهنگی زنان تحت تأثیر قوانین اسلامی و سنتهای فرهنگی قرار دارد که ممکن است مانع از مشارکت بیشتر آنها در سیاست شود.
- ترکیه: با وجود چالشها، زنان در ترکیه توانستهاند در سیاست و جامعه نفوذ بیشتری داشته باشند. حرکات فمینیستی و اجتماعی در ترکیه به زنان کمک کردهاند تا صدای خود را در سیاست بلندتر کنند.
۴. چالشها و موانع
- ایران: موانع قانونی، فرهنگی و اجتماعی از جمله چالشهایی هستند که زنان در ایران با آن مواجهاند. همچنین، نگرشهای سنتی و محافظهکارانه در جامعه ممکن است مانع از پیشرفت آنها شود.
- ترکیه: زنان در ترکیه نیز با چالشهایی مانند تبعیض جنسیتی و خشونت علیه زنان مواجهاند، اما در عین حال، قوانین و سیاستهایی وجود دارد که از حقوق زنان حمایت میکند.
حضور زنان در پارلمان و عرصههای سیاسی از جمله موضوعات مهمی است که میتواند به بررسی چگونگی مشارکت زنان در فرآیندهای تصمیمگیری و تأثیر آنها بر سیاستهای اجتماعی و اقتصادی بپردازد. در این مقاله، تاریخچه حضور زنان در پارلمان ایران و ترکیه مورد بررسی قرار میگیرد. با توجه به تفاوتهای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی این دو کشور، تحلیل روندهای تاریخی و وضعیت کنونی زنان در پارلمان میتواند درک بهتری از چالشها و فرصتهای پیش روی آنها ارائه دهد.
۱. تاریخچه حضور زنان در پارلمان ایران
پیش از انقلاب اسلامی
حضور زنان در عرصه سیاست در ایران به دوران مشروطه (۱۹۰۶) برمیگردد. در این دوره، برخی از زنان بهویژه در شهرهای بزرگ، بهویژه تهران، به فعالیتهای اجتماعی و سیاسی پرداختند. با این حال، در این دوران، زنان هنوز به حقوق سیاسی خود دست نیافته بودند.
ورود زنان به پارلمان
در سال ۱۹۶۳، زنان ایرانی برای اولین بار موفق به کسب حق رأی و حق انتخاب شدن شدند. در این سال، ۶ نماینده زن برای اولین بار به مجلس شورای ملی (پارلمان) ایران انتخاب شدند. این دوره، شاهد تحولات اجتماعی و سیاسی زیادی بود که به تأسیس سازمانها و نهادهای مختلفی برای حمایت از حقوق زنان منجر شد.
پس از انقلاب اسلامی
پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۹۷۹، وضعیت زنان در عرصههای سیاسی بهطور قابل توجهی تغییر کرد. با وجود اینکه برخی از زنان بهعنوان نماینده در مجلس شورای اسلامی انتخاب شدند، تعداد آنها در مقایسه با مردان بسیار کم بود. در سالهای ابتدایی انقلاب، برخی از نمایندگان زن که در مجلس حضور داشتند، به دلیل تغییرات سیاسی و اجتماعی از پارلمان کنار گذاشته شدند.
۲. تاریخچه حضور زنان در پارلمان ترکیه
حق رأی و حق انتخاب شدن
حضور زنان در عرصه سیاست ترکیه به سال ۱۹۳۵ برمیگردد که زنان برای اولین بار حق رأی و حق انتخاب شدن را به دست آوردند. این تصمیم بهدنبال اصلاحات کمال آتاتورک و تلاشهای او برای مدرنسازی جامعه ترکیه صورت گرفت.
ورود زنان به پارلمان
اولین دورهای که زنان بهصورت رسمی به پارلمان ترکیه راه یافتند، در سال ۱۹۳۵ بود. در این سال، ۱۸ زن به نمایندگی از مردم به مجلس بزرگ ملی ترکیه انتخاب شدند. حضور زنان در پارلمان ترکیه به تدریج افزایش یافت و در سالهای بعدی، تعداد نمایندگان زن به ۲۵ نفر و سپس به ۴۰ نفر رسید.
روندهای معاصر
در سالهای اخیر، توجه بیشتری به مشارکت زنان در سیاست ترکیه شده است. در انتخابات ۲۰۱۵، ۹۴ زن به پارلمان راه یافتند که نشاندهنده افزایش مشارکت زنان در عرصه سیاست بود.
۳. مقایسه وضعیت زنان در پارلمان ایران و ترکیه
درصد نمایندگان زن
در حال حاضر، درصد نمایندگان زن در پارلمان ایران حدود ۵-۶ درصد است، در حالی که این رقم در ترکیه به طور متوسط بالای ۱۵ درصد بوده و در برخی دورهها به بالای ۲۰ درصد نیز رسیده است.
چالشها و موانع
زنان در هر دو کشور با چالشها و موانع مختلفی مواجه هستند. در ایران، قوانین و نگرشهای سنتی اجتماعی مانع از مشارکت بیشتر زنان در سیاست میشود. در ترکیه نیز، علیرغم پیشرفتهای نسبی، تبعیضهای جنسیتی و خشونت علیه زنان همچنان چالشهای مهمی هستند.
تأثیرات اجتماعی و فرهنگی
حضور زنان در پارلمان بهعنوان نمایندگان مردم، تأثیرات عمیقی بر سیاستهای اجتماعی و اقتصادی دارد. در ترکیه، زنان توانستهاند بهطور مؤثری در تصمیمگیریها و سیاستگذاریهای کلان کشور مشارکت کنند، در حالی که در ایران، تأثیر زنان در پارلمان به دلیل محدودیتهای قانونی و فرهنگی کمتر مشهود است.
تاریخچه حضور زنان در پارلمان ایران و ترکیه نشاندهنده روندهای متفاوتی است که این دو کشور در زمینه مشارکت زنان در سیاست تجربه کردهاند. با وجود چالشها و موانع موجود، افزایش آگاهی و تلاش برای ارتقاء حقوق زنان میتواند به بهبود وضعیت آنها در عرصه سیاست و نمایندگی کمک کند. این موضوع نیازمند پژوهشهای بیشتر و تحلیلهای عمیقتری است تا بتوان به درک بهتری از وضعیت زنان در سیاست در این دو کشور رسید.
جایگاه زنان در عرصه سیاست و بهویژه در کمیسیونهای مختلف مجلس نمایندگان بهعنوان نهادهای کلیدی تصمیمگیری، موضوعی است که میتواند نشاندهنده توانمندیها و چالشهای موجود در ابعاد اجتماعی و فرهنگی باشد. در این مقاله، به بررسی وضعیت زنان در کمیسیونهای مجلس شورای اسلامی ایران و مجلس بزرگ ملی ترکیه پرداخته میشود. این بررسی شامل تحلیل تعداد نمایندگان زن، نقش آنها در کمیسیونها، چالشها و فرصتها خواهد بود.
۱. جایگاه زنان در کمیسیونهای مجلس ایران
ساختار کمیسیونها
مجلس شورای اسلامی ایران دارای چندین کمیسیون تخصصی است که شامل کمیسیونهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، امنیت ملی و سیاست خارجی، آموزش و تحقیقات و ... میباشد. هر کمیسیون مسئولیت بررسی و تصویب لایحهها و طرحهای قانونی مرتبط با حوزه خود را دارد.
تعداد و سهم زنان
در حال حاضر، تعداد نمایندگان زن در مجلس ایران حدود ۵-۶ درصد از کل نمایندگان است. این درصد بهطور مستقیم بر تعداد نمایندگان زن در کمیسیونها تأثیر میگذارد. بهعنوان مثال، در کمیسیونهای مختلف، تعداد نمایندگان زن بهطور متوسط بین ۲ تا ۴ نفر است که این رقم نسبت به تعداد کل اعضای کمیسیونها بسیار پایین است.
نقش و تأثیرگذاری
زنان حاضر در کمیسیونهای مجلس ایران معمولاً در زمینههای اجتماعی و فرهنگی فعالیت بیشتری دارند. با این حال، تعداد محدود آنها باعث میشود که نتوانند تأثیرگذاری قابل توجهی بر تصمیمگیریها داشته باشند. برخی از نمایندگان زن در کمیسیونها به موضوعات مربوط به حقوق زنان، خانواده، و مسائل اجتماعی پرداخته و تلاش میکنند تا صدای زنان را در فرآیندهای قانونی و سیاسی تقویت کنند.
چالشها
موانع قانونی، فرهنگی و اجتماعی از جمله چالشهایی هستند که زنان در کمیسیونهای مجلس با آن مواجهاند. نگرشهای سنتی و برخی قوانین و مقررات میتواند مانع از افزایش مشارکت زنان در سیاست و تصمیمگیریهای کلان شود.
۲. جایگاه زنان در کمیسیونهای مجلس ترکیه
ساختار کمیسیونها
مجلس بزرگ ملی ترکیه نیز دارای کمیسیونهای متعددی است که شامل کمیسیونهای اقتصادی، اجتماعی، بهداشت و درمان، آموزش و پرورش و ... میباشد. این کمیسیونها مسئول بررسی و تصویب لایحهها و طرحهای قانونی در حوزههای مختلف هستند.
تعداد و سهم زنان
در حال حاضر، تعداد نمایندگان زن در پارلمان ترکیه بهطور متوسط بالای ۱۵ درصد است و این رقم در برخی دورهها به بیش از ۲۰ درصد نیز رسیده است. این افزایش تعداد نمایندگان زن تأثیر مستقیمی بر سهم آنها در کمیسیونهای مختلف دارد. زنان در کمیسیونها بهطور فعال حضور دارند و در بسیاری از کمیسیونها بهویژه در کمیسیونهای اجتماعی و بهداشت، نمایندگان زن تعداد قابل توجهی را تشکیل میدهند.
نقش و تأثیرگذاری
زنان در کمیسیونهای مجلس ترکیه بهعنوان نمایندگان فعال و تأثیرگذار شناخته میشوند. آنها در فرآیندهای تصمیمگیری و سیاستگذاری بهویژه در زمینههای مربوط به حقوق زنان، بهداشت، آموزش و مسائل اجتماعی نقش مهمی ایفا میکنند. برخی از نمایندگان زن در ترکیه تلاش کردهاند تا قوانین و سیاستهایی را به نفع زنان و خانوادهها تصویب کنند.
چالشها
زنان در ترکیه نیز با چالشهایی همچون تبعیض جنسیتی و خشونت علیه زنان مواجهاند، اما با وجود این چالشها، حمایتهای اجتماعی و قانونی بیشتری از حقوق زنان وجود دارد که به آنها کمک میکند تا در عرصه سیاست و تصمیمگیری مؤثرتر باشند.
۳. مقایسه وضعیت زنان در کمیسیونهای مجلس ایران و ترکیه
درصد نمایندگان زن
با توجه به آمار، درصد نمایندگان زن در مجلس ترکیه بهطور متوسط بیشتر از ایران است که این موضوع به افزایش سهم زنان در کمیسیونها نیز منجر شده است.
نقش و تأثیرگذاری
زنان در ترکیه بهطور فعالتری در فرآیندهای تصمیمگیری و سیاستگذاری مشارکت دارند و توانستهاند تأثیر بیشتری بر قوانین و سیاستها بگذارند. در حالی که در ایران، محدودیتهای فرهنگی و اجتماعی بر تأثیرگذاری زنان در کمیسیونها تأثیر منفی گذاشته است.
چالشها و فرصتها
در هر دو کشور، زنان با چالشها و موانع مختلفی مواجه هستند، اما در ترکیه، حمایتهای اجتماعی و قانونی بیشتری از حقوق زنان وجود دارد که به افزایش مشارکت آنها در سیاست کمک کرده است.
۱. تأثیر قوانین بر مشارکت سیاسی زنان
قوانین مربوط به حقوق سیاسی
در هر دو کشور ایران و ترکیه، قوانین مربوط به حقوق سیاسی زنان تأثیر زیادی بر مشارکت آنها در سیاست دارد. در ترکیه، از زمان کسب حق رأی و حق انتخاب شدن در سال ۱۹۳۵، زنان بهطور مستمر در عرصه سیاسی فعال بودهاند. این قوانین بهطور واضح از حقوق زنان حمایت میکنند و زمینه را برای ورود آنها به پارلمان و دیگر نهادهای سیاسی فراهم میسازند.
در ایران، با وجود اینکه زنان در سال ۱۹۶۳ حق رأی و حق انتخاب شدن را به دست آوردند، پس از انقلاب اسلامی در سال ۱۹۷۹، برخی از محدودیتها و قوانین جدید مانع از مشارکت بیشتر زنان در سیاست شدند. این موضوع بهویژه در دوران پس از انقلاب اسلامی، با تأکید بر قوانین اسلامی و سنتهای فرهنگی، بر مشارکت سیاسی زنان تأثیر منفی گذاشت.
قوانین اجتماعی و فرهنگی
قوانین اجتماعی و فرهنگی نیز نقش مهمی در تعیین میزان مشارکت سیاسی زنان ایفا میکنند. در ترکیه، قوانین حمایتی و سیاستهای اجتماعی بهویژه در زمینه حقوق زنان و خانواده، به افزایش مشارکت زنان در عرصههای سیاسی کمک کرده است. این قوانین شامل حمایت از حقوق زنان در زمینههای شغلی، تحصیلی و اجتماعی میشود که به توانمندی زنان در عرصه سیاست کمک میکند.
در ایران، قوانین اجتماعی و فرهنگی معمولاً تحت تأثیر نگرشهای سنتی و اسلامی قرار دارند. این نگرشها میتوانند مانع از مشارکت زنان در سیاست و تصمیمگیریهای کلان شوند. بهعنوان مثال، برخی از قوانین مربوط به حجاب و نقش زنان در جامعه میتواند بر توانمندی آنها در مشارکت سیاسی تأثیر منفی بگذارد.
۲. تأثیر بر سیاست
تأثیر قوانین بر نمایندگی زنان
در ترکیه، با توجه به قوانین حمایتی، تعداد نمایندگان زن در پارلمان و کمیسیونها بهطور قابل توجهی افزایش یافته است. این موضوع به زنان این امکان را میدهد که در فرآیندهای تصمیمگیری و سیاستگذاری نقش مؤثری ایفا کنند.
در ایران، با وجود اینکه زنان حق رأی و حق انتخاب شدن دارند، تعداد نمایندگان زن در پارلمان بسیار پایین است. این موضوع بهدلیل محدودیتهای قانونی و فرهنگی، مانع از تأثیرگذاری زنان بر سیاستهای کلان کشور میشود.
تأثیر بر سیاستگذاری
مشارکت بیشتر زنان در سیاست بهویژه در ترکیه منجر به تصویب قوانین و سیاستهایی به نفع زنان و خانوادهها شده است. این موضوع نشاندهنده تأثیر مثبت حضور زنان در فرآیندهای تصمیمگیری است.
در ایران، با وجود تلاشهای برخی نمایندگان زن برای تأثیرگذاری بر سیاستهای اجتماعی و فرهنگی، محدودیتهای موجود باعث میشود که تأثیر آنها در این حوزهها کمتر مشهود باشد.
۳. تأثیر بر اقتصاد
تأثیر بر اشتغال و کسبوکار
قوانین حمایتی در ترکیه به زنان کمک کردهاند تا در بازار کار مشارکت کنند و بهویژه در زمینههای اقتصادی و کسبوکار موفق باشند. این موضوع به افزایش استقلال اقتصادی و توانمندی زنان منجر شده است.
در ایران، محدودیتهای قانونی و اجتماعی میتواند مانع از مشارکت زنان در بازار کار و کسبوکار شود. بهعنوان مثال، برخی از قوانین مربوط به اشتغال زنان و قوانین کار ممکن است به زنان فرصتهای کمتری برای ورود به بازار کار بدهد.
تأثیر بر توسعه اقتصادی
افزایش مشارکت زنان در سیاست و اقتصاد میتواند به توسعه اقتصادی کشورها کمک کند. در ترکیه، حضور فعال زنان در عرصههای اقتصادی و سیاسی میتواند به رشد اقتصادی کشور منجر شود.در ایران، با وجود پتانسیلهای موجود، محدودیتها و موانع موجود بر توانمندی زنان در عرصه اقتصادی تأثیر منفی گذاشته و باعث کاهش رشد اقتصادی میشود.
۴. تأثیر بر اجتماعی و فرهنگی
تأثیر بر تغییرات اجتماعی
مشارکت سیاسی زنان میتواند به تغییرات اجتماعی و فرهنگی مثبت منجر شود. در ترکیه، حضور زنان در سیاست و قانونگذاری به افزایش آگاهی اجتماعی و فرهنگی درباره حقوق زنان و مسائل اجتماعی کمک کرده است.در ایران، با وجود تغییرات اجتماعی در برخی حوزهها، محدودیتها و نگرشهای سنتی هنوز هم مانع از پیشرفت زنان در عرصه سیاست و جامعه میشود.
تأثیر بر فرهنگ عمومی
حضور بیشتر زنان در عرصههای سیاسی و اقتصادی میتواند به تغییر نگرشهای عمومی نسبت به نقش زنان در جامعه کمک کند. در ترکیه، این تغییرات بهوضوح قابل مشاهده است و بهتدریج زمینه را برای پذیرش بیشتر حقوق زنان فراهم کرده است.
در ایران، با وجود تلاشهای برخی فعالان حقوق زنان، نگرشهای سنتی و فرهنگی هنوز هم بر جامعه حاکم است و این موضوع میتواند مانع از پیشرفت زنان در عرصههای سیاسی و اجتماعی شود.
قوانین و مقررات نقش کلیدی در تعیین میزان مشارکت سیاسی زنان دارند. در ترکیه، قوانین حمایتی و اجتماعی منجر به افزایش مشارکت زنان در سیاست و بهبود وضعیت اقتصادی و اجتماعی آنها شده است. در حالی که در ایران، محدودیتهای قانونی، اجتماعی و فرهنگی مانع از مشارکت بیشتر زنان در سیاست و تأثیرگذاری بر فرآیندهای تصمیمگیری میشود.
برای افزایش مشارکت زنان در سیاست و بهبود وضعیت آنها در ایران، نیاز به تغییرات فرهنگی و اجتماعی و همچنین اصلاحات قانونی وجود دارد. این موضوع میتواند به بهبود وضعیت اقتصادی و اجتماعی زنان و در نهایت به توسعه پایدار کشور کمک کند.
مشارکت سیاسی زنان بهعنوان یکی از شاخصهای پیشرفت اجتماعی و فرهنگی، در هر کشوری تحت تأثیر عوامل مختلفی از جمله قوانین، فرهنگ، و ساختارهای اجتماعی قرار دارد. در این مقاله، نقاط قوت و ضعف مشارکت سیاسی زنان در دو کشور ایران و ترکیه بررسی میشود. این تحلیل میتواند به درک بهتر از چالشها و فرصتهای پیش روی زنان در عرصه سیاست کمک کند.
۱. نقاط قوت مشارکت سیاسی زنان
ترکیه
1. قوانین حمایتی: ترکیه از سال ۱۹۳۵ حق رأی و حق انتخاب شدن را برای زنان تأمین کرده و این امر به زنان این امکان را داده تا بهطور مؤثر در سیاست مشارکت کنند. قوانین حمایتی و اجتماعی، بهویژه در زمینه حقوق زنان و خانواده، به افزایش مشارکت زنان در عرصههای سیاسی و اجتماعی کمک کرده است.
2. حضور فعال در پارلمان: درصد نمایندگان زن در پارلمان ترکیه بهطور متوسط بالای ۱۵ درصد است و این رقم در برخی دورهها به بالای ۲۰ درصد نیز رسیده است. این حضور فعال به زنان این امکان را میدهد که در فرآیندهای تصمیمگیری و سیاستگذاری تأثیرگذار باشند.
3. حمایت اجتماعی و فرهنگی: وجود جنبشهای فمینیستی و حمایتهای اجتماعی از حقوق زنان، به افزایش آگاهی عمومی درباره حقوق زنان و اهمیت مشارکت آنها در سیاست کمک کرده است.
ایران
1. حضور در پارلمان: با وجود اینکه تعداد نمایندگان زن در مجلس ایران حدود ۵-۶ درصد است، برخی از زنان موفق به ورود به پارلمان شدهاند و در کمیسیونها و تصمیمگیریهای کلان نقش ایفا میکنند.
2. فعالیتهای اجتماعی و سیاسی: زنان ایرانی بهویژه در سالهای اخیر، در زمینههای اجتماعی و سیاسی فعالتر شدهاند. برخی از آنها در سازمانهای غیر دولتی و نهادهای مدنی فعالیت میکنند و به دفاع از حقوق زنان و بهبود وضعیت اجتماعی میپردازند.
3. آگاهی و آموزش: افزایش آگاهی و تحصیلات زنان در ایران میتواند به تقویت موقعیت آنها در عرصه سیاست و مشارکت بیشتر در تصمیمگیریها کمک کند.
۲. نقاط ضعف مشارکت سیاسی زنان
ترکیه
1. چالشهای اجتماعی و فرهنگی: با وجود پیشرفتهای قانونی، زنان ترکیه با چالشهای فرهنگی و اجتماعی مانند تبعیض جنسیتی و خشونت علیه زنان مواجهاند که میتواند بر مشارکت آنها در سیاست تأثیر منفی بگذارد.
2. محدودیتهای سیاسی: برخی از احزاب سیاسی در ترکیه بهطور سنتی به مشارکت زنان توجه کمتری دارند و این موضوع میتواند مانع از افزایش تعداد نمایندگان زن در سیاست شود.
3. نگرشهای سنتی: برخی از نگرشهای سنتی نسبت به نقش زنان در جامعه و سیاست ممکن است مانع از پیشرفت زنان در عرصههای سیاسی گردد.
ایران
1. محدودیتهای قانونی: قوانین مختلفی که بهطور غیرمستقیم بر حقوق زنان تأثیر میگذارند، میتوانند مانع از مشارکت بیشتر زنان در سیاست شوند. برخی از این قوانین شامل محدودیتهای اجتماعی و فرهنگی هستند که بر توانمندی زنان در ورود به عرصههای سیاسی تأثیر منفی میگذارد.
2. تعداد کم نمایندگان زن: با وجود اینکه زنان حق رأی و حق انتخاب شدن دارند، تعداد نمایندگان زن در پارلمان بسیار کم است و این موضوع بر تأثیرگذاری آنها در سیاست تأثیر منفی میگذارد.
3. نگرشهای فرهنگی و اجتماعی: نگرشهای سنتی و فرهنگی نسبت به نقش زنان در جامعه میتواند بر توانمندی و مشارکت آنها در سیاست تأثیر منفی بگذارد. این نگرشها میتوانند باعث شوند که زنان از ورود به عرصههای سیاسی منصرف شوند.
۳. مقایسه نقاط قوت و ضعف
توانمندیها
- در ترکیه، قوانین حمایتی و حضور فعال زنان در پارلمان به آنها این امکان را میدهد که در فرآیندهای تصمیمگیری تأثیرگذار باشند. این در حالی است که در ایران، با وجود توانمندیهای زنان، موانع قانونی و فرهنگی مانع از مشارکت بیشتر آنها در سیاست میشود.
چالشها
- هر دو کشور با چالشهای اجتماعی و فرهنگی مواجهاند، اما در ترکیه، وجود جنبشهای فمینیستی و حمایتهای اجتماعی به زنان کمک کرده است تا بیشتر در سیاست مشارکت کنند. در حالی که در ایران، نگرشهای سنتی و محدودیتهای قانونی مانع از پیشرفت زنان در عرصههای سیاسی میشود.
مشارکت سیاسی زنان در ایران و ترکیه دارای نقاط قوت و ضعف خاص خود است. در ترکیه، قوانین حمایتی و حضور فعال زنان در سیاست به افزایش مشارکت آنها کمک کرده است. اما با این حال، چالشهای اجتماعی و فرهنگی همچنان وجود دارد. در ایران، با وجود توانمندیهای زنان و فعالیتهای اجتماعی، محدودیتهای قانونی و فرهنگی مانع از مشارکت بیشتر آنها در سیاست میشود. برای بهبود وضعیت مشارکت سیاسی زنان در هر دو کشور، نیاز به تغییرات فرهنگی، اجتماعی و قانونی وجود دارد که میتواند به افزایش توانمندی و تأثیرگذاری زنان در عرصه سیاست منجر شود.