هنر های برجسته و زیبای هنرمند فرانسوی
اوژن هانری دلاکروا نقاش فرانسوی بود که به خاطر پرتره های دراماتیک، مناظر، صحنه های ژانر و آثار تاریخی در دوران انقلاب شهرت داشت. او از 3 مارس 1798 تا 5 ژانویه 1863 زندگی کرد. به عنوان مثال، یکی از نقاشی های معروفی که او خلق کرد "آزادی رهبری مردم" است.
یوژن هانری دلاکروا (تلفظ «دل آه کری») در 3 مارس 1798 در پاریس، فرانسه به دنیا آمد. پدرش وکیل بود که بعداً شهردار وینسنس شد. یوژن در سنین جوانی به نقاشی علاقه نشان داد اما به دلیل مشکلات تجاری خانواده در خانه با مشکلات مالی مواجه شد. علیرغم این چالشها، او قبل از اینکه خودآموخته شود، زیر نظر یک هنرمند دیگر کار شاگردی کرد.
از حدود 1813 تا 1821، دلاکروا در موسسات مختلف، از جمله Académie Royale de Peinture et de Sculpture، هنر خواند، جایی که او از هنرمندانی مانند ژاک لوئیس دیوید و ژان باپتیست پیگال درس گرفت. در این مدت او با تمرین شخصی و شرکت در نمایشگاه ها به تقویت مهارت های خود ادامه داد.
دلاکروا با الهام از ناپلئون بناپارت و فتوحات او در سراسر اروپا، شروع به خلق آثار تاریخی کرد که شامل چهره هایی از دربار سلطنتی اروپا و لشکرکشی های نظامی بود. اینها شامل صحنه هایی با الهام از رمانتیسم و رئالیسم بود. برخی از مشهورترین نقاشیهای او عبارتند از «دوشس آنگولم» (1828)، که نشاندهنده یک زن دهقانی معمولی است که توسط اشراف احاطه شده است. و «ناپلئون در حال عبور از آلپ» (1827).
دلاکروا در طول بیشتر دوران کاری خود عمدتاً بر موضوعات و موضوعات فرانسوی تمرکز داشت. با این حال، او همچنین آثار قابل توجهی تولید کرد که سرخپوستان آمریکایی، زندگی روستایی انگلیسی و مناظر ایتالیایی را به تصویر میکشید. در اوایل دهه 1830، با ظهور امپرسیونیسم، دلاکروا به سمت ترکیببندیهای طبیعتگرایانهتر رفت و جلوههای نوری و ضربههای قلم مو را بهمنظور برانگیختن احساسات به جای نمایش دقیق واقعیت، گرفت. این انتقال را میتوان در مجموعه پرترههای او به نام Les Demoiselles d'Avignon مشاهده کرد.
علیرغم اینکه دلاکروا در طول زندگی خود با رقابت و انتقاد مواجه بود، همچنان به ارائه کمک های معنادار به دنیای هنر اختصاص داشت. او از طریق سبک منحصر به فرد و تصویرهای روشنگر خود، به تغییر شکل نقاشی فرانسوی کمک کرد و کمک قابل توجهی به توسعه هنر مدرن غربی کرد. در 5 ژانویه 1863، اوژن هانری دلاکروا پس از چندین سال کاهش سلامتی، در اقامتگاه خود در نزدیکی مونمارتر درگذشت. امروز، میراث او همچنان به نسلهای هنرمندان، بهویژه کسانی که علاقهمند به کشف داستانهای روایی در آثارشان با استفاده از رنگهای جسورانه و تصاویر قدرتمند هستند، الهامبخش است.
اوژن دولاکروایوژن هانری دلاکروا تأثیر عمیقی بر تکامل تاریخ هنر در طول زندگی خود و پس از آن داشت. دلاکروا که در سال 1798 در پاریس متولد شد، در ابتدا رویکرد کلاسیک به نقاشی را در حالی که زیر نظر معلمان برجسته ای مانند ژاک لوئی دیوید و ژان باتیست پیگال تحصیل می کرد، دنبال کرد. او با تمرکز بر صحنهها و تمثیلهای تاریخی، به زودی سبکی متمایز ساخت که با وضوح، درام و شدت احساسی مشخص میشود.
دلاکروا در طول سالهای شکلگیری خود، عناصر رمانتیسم و رئالیسم را با هم ترکیب کرد - مضامینی که به جنبههای کلیدی آثار او تبدیل شدند. در حالی که به تولید قطعات تاریخی فرانسوی ادامه می داد، او شروع به آزمایش با موضوعات آمریکایی و بریتانیایی کرد که منعکس کننده تغییرات فرهنگی گسترده تری بود که در دوران روشنگری و صنعتی شدن رخ داد. قابل توجه، نقاشیهای نمادین او مانند «دوشس آنگولم» (1828) و «ناپلئون در حال عبور از آلپ» (1827) نشان میدهند که او چگونه ماهرانه زندگی دربار و جنگ سلطنتی را به تصویر کشیده است.
با ظهور امپرسیونیسم در فرانسه در اواخر دهه 1820 و اوایل دهه 1830، دلاکروا اصول آن را برای ایجاد اشکال جدید بیان پذیرفت. او با نزدیکتر شدن به طبیعت، تکنیکهایی را برای گرفتن نور و اتمسفر کشف کرد که در نتیجه برسکاریهای جسورانهتر و رنگهای زندهتر ایجاد شد. از معروف ترین آثار او در این دوره می توان به مجموعه پرتره های معروف به Les Demoiselles d'Avignon اشاره کرد. هر نقاشی یک چهره زن را در پس زمینه ای از مناظر روستایی یا شهری ارائه می دهد و به بینندگان نگاهی اجمالی به زندگی روزمره و جامعه می دهد.
اگرچه حرفه دلاکروا با جنجال ها و مخالفت های قابل توجهی روبرو شد، اما او هرگز از ماموریت خود برای اعتلای فرهنگ فرانسوی از طریق ابزارهای هنری غافل نشد. او تعهدی قوی به حفظ ارزشها و مضامین سنتی داشت و از تجاریسازی و حمایت از آنها امتناع میکرد، زیرا آنها تهدید میکردند کار او را کمرنگ کنند. با گذشت زمان، دلاکروا به عنوان یکی از نمایندگان برجسته رئالیسم، رمانتیسیسم و امپرسیونیسم شناخته شد و کمک زیادی به توسعه هنر مدرن غربی کرد.امروز، یوژن هانری دلاکروا به خاطر کمک های پیشگامانه اش در تاریخ هنر مورد تجلیل است. نفوذ او بسیار فراتر از فرانسه است و هنرمندان و مجموعه داران بی شماری مهارت و بینش او را تحسین می کنند. اگرچه ما نمی توانیم از نظر فیزیکی از استودیوی او بازدید کنیم، بسیاری از شاهکارهای او همچنان مخاطبان را در سراسر جهان مجذوب خود می کنند، تا حد زیادی به لطف فداکاری محققان، متصدیان و علاقه مندانی که برای حفظ میراث او تلاش کرده اند.
اثر سری پرتره اوژن دولاکروایوژن هانری دلاکروا مجموعه ای برجسته از آثار را در دوره های مختلف از جمله رمانسک کلاسیک، رمانتیسم، رئالیسم و امپرسیونیسم خلق کرد. در زیر، برخی از برجسته ترین آثار هر دوره را با تأکید بر اهمیت و ارتباط آنها در زمینه سفر هنری دلاکروا شرح خواهم داد:
1. **نقاشی کلاسیک رمانسک:**
- *La Princesse de Sainte-Cécile* (1817): نقاشی رنگ روغن که چهره هایی را در لباس و لباس باستانی به نمایش می گذارد که شارلوت کوردی را در نقش ملکه ناپل، خواهرش ایزابلا دوم و کاردینال ریشلیو نشان می دهد.این آثار اولیه که بین سالهای 1810 و 1825 نقاشی شدهاند، شیفتگی دلاکروا به رویدادهای تاریخی، نمادگرایی و عظمت مرتبط با سلطنت فرانسه را نشان میدهند. تضاد بین زندگی معاصر و قرنهای گذشته منبعی غنی برای پیشرفتهای بعدی در هنر او فراهم کرد.
2. **رمانتیسم و رئالیسم:**
- *دوشس آنگولم* (1828): یکی از اولین پرتره هایی است که به سبکی که اکنون به آن نئوکلاسیک می گویند، اجرا شد، این قطعه مارگریت کلمانتین دآنگولم را برجسته می کند که در کنار یک پایه که عنوان خود را نشان می دهد، ژست گرفته است. نمای برجسته و ظاهر شیک او در میان یک پس زمینه رسمی خودنمایی می کند.
- *ناپلئون بناپارت در حال عبور از پل البا* (1827): یکی دیگر از نمونه های مورد توجه یک صحنه نظامی که در برابر منظره ای آرام قرار گرفته است، این نقاشی لحظه پیروزی و قهرمانی را در طول لشکرکشی ایتالیایی ناپلئون به تصویر می کشد.
هر دوی این آثار توانایی دلاکروا در آمیختن آرمانسازیهای هنری با واقعیتهای تاریخی را به نمایش میگذارند و بازنماییهای قانعکنندهای از افراد و رویدادها خلق میکنند. موفقیت آنها راه را برای همکاری های آینده با هنرمندان برجسته دیگری مانند فردریک بازیل و امیلی دو شاتله هموار کرد که منجر به پروژه های مشترکی مانند مجموعه ای از آبرنگ ها به نام "Musée des Beaux-Arts" شد.
3. **امپرسیونیسم:**
- سری پرتره "Les Demoiselles d'Avignon" (حدود 1832-1836): مجموعه ای از پرتره ها که زنان جوان را در بیرون ویلاهای پر از فضای سبز نشان می دهد. علیرغم اینکه این تصاویر در برابر یک پالت خنثی و قلم مو شل نقاشی شده اند، می توانند حس حرکت و انرژی را به تصویر بکشند که روح امپرسیونیسم را منعکس می کند.دلاکروا با الهام از مطالعات ون گوگ در مورد گل های آفتابگردان و استفاده لو مونه از قلم موی آزاد، از جزئیات دقیق فاصله گرفت و صرفاً بر روی علاقه بصری تمرکز کرد. او به یکی از اولین نقاشان اروپایی تبدیل شد که به طور کامل این روش جدید را پذیرفت، که در نهایت بر روند هنر مدرن تأثیر گذاشت.
4. **سالهای بعد و آثار پس از مرگ:**
- *زنان انقلابی فرانسه* (1844): پس از خروج از اروپا با انزجار پس از جنگ جهانی اول، دلاکروا به پاریس بازگشت و بر موضوعات مذهبی تمرکز کرد. با این حال، او به بررسی مسائل اجتماعی با نقاشی صحنه هایی با الهام از زنان با ایمان در طول انقلاب فرانسه ادامه داد.
- *مادام X* (پس از مرگ، حدود 1865): اگرچه تصویر قطعی وجود ندارد، مادام X به دو زن اشاره می کند که گمان می رود لوئیز کولت و ماریا هورت باشند که در حمایت از حزب سوسیالیست فرانسه امضا و نامه امضا کردند. برخی حدس می زنند که دلاکروا ممکن است نسخه خصوصی این آثار را تولید کرده باشد، اما هیچ چیز به طور قطعی تأیید نشده است.
اگرچه آثار کمی پس از مرگ وجود دارد، دوره پایانی دلاکروا با درون نگری، فداکاری، و پیوندی دوباره با ایمان مسیحی او مشخص شد. کارهای بعدی او جذابیت ماندگار او را به عنوان هنرمندی که استعدادش فراتر از سیاست و ایدئولوژی بود نشان می دهد.یوژن هانری دلاکروا در طول زندگی حرفه ای خود به طور مداوم مرزها را جابجا کرد و قراردادها را از نظر موضوع، تکنیک و محتوای موضوعی به چالش کشید. از سنت کلاسیک پرتره تاریخی تا بیان انتزاعی امپرسیونیسم، آثار او نشان دهنده پیوندی حیاتی بین دوره های مختلف در تکامل هنر غربی است. حتی امروزه، آثار هنری دلاکروا بهعنوان منابع آموزشی ارزشمندی برای دانشآموزان و هنرمندان حرفهای به کار میرود و اهمیت مشارکت او در توسعه شیوههای هنری مدرن را برجسته میکند.