نحوه درست تربیت فرزندان خود
تربیت فرزندان موفق – همهی پدرومادرها دلشان میخواهد بچههایشان دنبال دردسر نگردند، خوب درس بخوانند و وقتی بزرگ شدند کارهای فوقالعادهای انجام دهند.میخواهند به فرزندانشان کمک کنند رشد خوبی داشته باشند، شاد باشند و انسانهای لایقی به بار بیایند.
اما چطور به عنوان والدین به این آرزویمان برسیم؟
اگر چه برای بزرگ کردن یک بچهی موفق دستورالعمل معینی وجود ندارد اما تحقیقات روانشناسی به عوامل معدودی اشاره دارند که پیشبینی میکنند در این راه موفق میشوید. جای تعجب ندارد که اکثر این عوامل به پدر و مادر بستگی دارد. با تغییرات سادهای میتوانید در عادتهای خود به عنوان پدر و مادر ایجاد کنید که مهارتهای فرزندان را رشد داده و زندگی بهتری برایشان فراهم کنید.
مقاومت در برابر اجبار برای نجات فرزندانمان وقتی که درگیر مشکل هستند دشوار است، اما بعضی اوقات البته اگر هیچ خطری واقعی وجود ندارد باید اجازه دهیم آنها اشتباهات خود را انجام دهند.
این ممکن است به معنای سقوط کودک 5 ساله شما از صندلی خود باشد، حتی پس از درخواست های مکرر شما مبنی بر عدم ایستادن روی آن. این ممکن است به این معنی باشد که فرزند شما بدون لباس ورزشی که فراموش کرده است با خود ببرد به مدرسه می رود و شما نمی خواهید دوباره به مدرسه بروید تا آن را به او ببرید. اگر این اشتباهات اتفاق بیفتد، دنیا چرخش را متوقف نخواهد کرد و این می تواند منجر به درسهای مادام العمر شود که بسیار معنی دارتر از آنهایی است که ما سعی می کنیم با گفتن آنها به فرزندان خود القا کنیم.
در "دنیای واقعی"، گاهی اوقات کاری که به درستی انجام نشده باشد، به همان اندازه کارهایی که اصلاً به اتمام نرسیده اند، ناخوشایند هستند. بنابراین وقتی دخترتان وسوسه می شود که تکالیف ریاضی خود را فقط به خاطر اتمام آن به سرعت پشت سر بگذارد، او را تشویق کنید که سرعت خود را کم کند و بیشترین تلاشش را انجام دهید. یا وقتی پسرتان لباسهای تمیز خود را در کشوهای خود فرو می کند بدون اینکه به خود زحمت تا کردن آنها را بدهد، او را تشویق کنید که دفعه بعد کمی بیشتر تلاش کند.
همیشه راه هایی وجود دارد که کودکان می توانند در خدمات اجتماعی و داوطلبانه شرکت کنند. بعضی اوقات مدارس یا کلیساها برای کارهایی مانند باغبانی یا نقاشی، که برای کودکان بزرگتر بسیار مناسب است، نیاز به کمک دارند. کودکان جوانتر می توانند به مشارکت در پخش کنسرو غذا یا جمع آوری لباس های اهدایی کمک کنند.
درگیر شدن در فعالیت های خدمات عمومی نه تنها به "شجاعت" کودکان کمک می کند، بلکه به آنها می آموزد که در وقت و انرژی خود سخاوتمند باشند. وقتی کودک شما به اندازه کافی بزرگ و بالغ است، می توانید به او اجازه دهید برای انجام کارهایی مانند ساختن خانه برای فقرا و یا آموزش زبان انگلیسی به کسانی که می خواهند صحبت کنند، به یک سفر یا برنامه تبلیغاتی بروند. در این نوع تجربیات، آنها شجاعت، سخاوت، پشتکار، سخت کوشی و فضایل بیشمار دیگر را می آموزند. علاوه بر این، چشمان آنها به واقعیت زندگی مردم در سایر مناطق کشور یا جهان باز خواهد شد.
گفتن "نه" به خود اساساً تمرین کنترل خود است.
مواقعی وجود دارد که ما به جای آنچه می خواهیم انجام دهیم باید آنچه را که ضروری است، انجام دهیم و این اوقات به تقویت شجاعت کمک می کند. این هم در مورد کودکان و هم بزرگسالان صادق است. برخی ایده ها برای کمک به کودکان در یادگیری "نه" گفتن به ولع و خواسته های فوری خود:
• زمان دیدن تلویزیون یا بازی های کامپیوتری را محدود کنید. به آنها کمک کنید اهمیت داشتن زمان مشخصی را که می توانند تلویزیون تماشا کنند، یا بازی کامپیوتری انجام دهند و غیره را بدانند.
• اگر واقعاً گرسنه نیستید از خوردن میان وعده خودداری کنید. بسیاری از کودکان، اگر بتوانند هر 10 دقیقه غذا می خورند!
• یک برنامه منظم، رفتن به رختخواب و بیدار شدن در ساعات منظم را تشویق کنید.
ما اغلب عاشق شروع چیزهای جدید هستیم، اما وقتی هیجان تمام می شود، به پایان رساندن آنچه که شروع کردیم تبدیل به یک کار سخت و ترسناک می شود. فرزندان ما اغلب با همان مبارزه روبرو هستند، اما برای موفقیت باید اهمیت اتمام آنچه را شروع می کنید درک کنند.
برخی از فعالیت های ساده که به کودکان کمک می کند تا یک پروژه را تا پایان کار ببینند عبارتند از: کار کردن روی یک معمای دشوار در کنار هم در خانواده، ساختن چیزی با لگو یا سایر اسباب بازی های ساختمانی، ساخت کاردستی، پختن نان یا آشپزی با هم و انجام کارهای خانه.
یکی از مواردی که در تربیت فرزندتان باید توجه ویژهای به آن داشته باشید، این است که به هیچ عنوان فرزندتان را با سایر کودکان یا خواهر و برادرهایش مقایسه نکنید. مقایسه کودکان با یکدیگر تاثیر منفی روی اعتماد به نفس فرزندتان دارد و در آینده نیز کودکتان برای بدست آوردن هر موفقیتی، خود را با دیگران مقایسه میکند.
به جای مقایسه کودک با دیگران، به او این اطمینان را بدهید که هرکس تواناییها و استعدادهای منحصربهفردی دارد و او را تشویق به پیدا کردن استعدادهایش کنید و در این مسیر او را همراهی و حمایت کنید.
تعادل باید برقرار باشد، به طوری که زمانی که کودک مان به ما نیاز دارند ما را در کنارشان احساس کنند. اگر ما ۹۰ ساعت در هفته در اداره کار کنیم، قطعا زمانی برای رسیدگی و توجه به کودک مان باقی نمی ماند.
کودک ما دوست دارد که پدر و مادرش در انجام تکالیفش به او کمک کنند و یا دوست دارد هر روز با پدر و مادرش غذا بخورد، این ها حداقل ترین و طبیعی ترین نیازهای یک کودک است.
مطالعه ای توسط رابی و همکاران در سال ۲۰۱۴ نشان داد که کودکانی که مراقبت های مادرانه احساسی را در دوران کودکی به دست آورده اند احتمال بیشتری وجود دارد که در آینده موفق باشند. این از اهمیت تعاملات کودک و والدین در دوران کودکی خبر می دهد. این اصل اساسی در رشد کودک نیز تاثیر بسیار بالایی دارد.
همه ما به افراد و یک سیستم حمایتی نیاز داریم اما نیاز کودکان به مراتب خیلی بیشتر و حساس تر است، والدین باید همیشه اولین و مهم ترین حامی در زندگی فرزندانشان باشند. عدم حضور شما به عنوان پدر یا مادر در لحظات یا وقایع حساس زندگی کودک تان قطعا به او آسیب خواهد رساند.
کودکان همیشه از والدین شان الگو می گیرند و پدر و مادرشان را سرلوحه خود قرار می دهند؛ بنابراین، اگر میخواهیم فرزندان ما موفق شوند، ما باید رفتارهایی که با موفقیت مرتبط هستند را انجام دهیم.فرزندان ما آنچه را که ما انجام میدهیم کپی می کنند. اگر آنها ببینند که ما در یک بازی تقلب می کنیم، آنها یاد می گیرند که تقلب هم خوب است.
ما در همه کارهایی که انجام می دهیم نمونه ای برای فرزندانمان هستیم. یک نمونه مثبت از شخصیت خوب، کار سخت و تلاش و پشتکار، همگی به کودکان ما کمک می کنند از ما یاد بگیرند و احتمال موفقیت آنها در بزرگسالی هم بیشتر خواهد بود.
مرکز آموزش و پرورش کودک، موضوع والدین را به عنوان الگو مورد بررسی قرار داده و بیان می کند:
“بسیاری از یادگیری هایی که در دوران کودکی رخ می دهد از طریق مشاهده و تقلید بدست می آید. برای اکثر کودکان، مهم ترین الگو های این تقلید والدین و مراقبان آنها هستند که در زندگی کودک به طور منظم حضور دارند.”
با این اوصاف شما در تربیت کودکتان مسئولید و موفقیت یا شکست او در گرو رفتار شماست. اگر می خواهیم فرزندانمان موفق باشند، باید برای آنها الگوی موفقیت باشیم.
در این مقاله، قصد داریم به نقد و بررسی یک کتاب مشهور با عنوان درختان هم صحبت میکنند بپردا...