تعاریف، تکنیک ها،شرایط ها، استراتژی های جدید برای کما چیست؟
کما یک اصطلاح پزشکی است که به وضعیت عمیق بیهوشی اشاره دارد که با فقدان آگاهی، کاهش پاسخگویی به محرک های خارجی و کاهش توانایی برقراری ارتباط مشخص می شود. کما را می توان به دو نوع اصلی تقسیم کرد: گذرا و دائمی.
جزء اولیه کما از دست دادن کامل هوشیاری است. بیماران قادر به بازیابی داوطلبانه آگاهی یا پاسخ به محرک های خارجی نیستند.
بیماران ممکن است نشانه هایی از رفلکس ها مانند پلک زدن یا گشاد شدن مردمک را نشان دهند، اما پاسخ کلی آنها به محرک های خارجی به طور قابل توجهی کاهش می یابد.
بیماران کما ممکن است گفتار، حالات چهره یا سایر اشکال ارتباطی محدودی از خود نشان دهند، که درک نیازها و نگرانی های اعضای خانواده یا مراقبان را به چالش می کشد.
بسته به شدت آسیب مغزی یا بیماری، کما می تواند از چند ساعت تا چند هفته یا حتی ماه ها طول بکشد.
کما می تواند ناشی از عوامل مختلفی از جمله آسیب مغزی، سکته مغزی، برداشتن تومور یا عفونت های خاص باشد.علائم کما ممکن است شامل اشکال در تنفس، بلع و هماهنگی باشد. بیماران همچنین ممکن است تشنج، توهم یا سایر نقص های شناختی را تجربه کنند.
درمان کما معمولاً شامل مراقبتهای حمایتی مانند نظارت بر علائم حیاتی، حفظ تعادل مایعات و الکترولیتها و ارائه مدیریت درد است. در موارد شدید، ممکن است داروهایی برای بهبود عملکرد شناختی و کاهش تشنج تجویز شود.به طور خلاصه، کما حالتی از بی هوشی عمیق است که با فقدان آگاهی، کاهش پاسخگویی و کاهش ارتباطات مشخص می شود. این می تواند توسط عوامل مختلفی ایجاد شود و به طور معمول بسته به شدت آسیب مغزی یا بیماری، برای مدتی طول می کشد.
بازگردانی و درمان کما به دو بخش اصلی تقسیم می شود: مراقبتهای حمایتی و درمان علائم. هر دو بخش به طور مستقیم و غیرمستقیم به بازگردانی و درمان کما کمک می کنند.
مراقبتهای حمایتی:
این مراقبتها شامل توجه، نظارت و پشتیبانی از بیماران در مراحل اولیه بازگردانی و درمان کما هستند. این مراقبتها می تواند شامل این موارد باشد:
- نظارت بر علائم حیاتی: بیماران را نظارت می کنند تا علائم جدیدی که ممکن است به علت بازگردانی و درمان رخ دهد را شناسایی کنند.
- تنظیم تعادل مایعات و الکترولیتها: بیماران را برای حفظ تعادل مایعات و الکترولیتهای خود تشویق می کنند تا از بیماری و یا عفونت های مرتبط با آنها جلوگیری شود.
- مدیریت درد: بیماران را در مورد مدیریت درد و تشنج هایی که ممکن است در مراحل بازگردانی و درمان رخ دهد، آگاه می کنند.
- پیگیری و توجه به علائم: بیماران را برای پیگیری و توجه به علائم جدیدی که ممکن است به علت بازگردانی و درمان رخ دهد، تشویق می کنند.
درمان علائم:
این بخش از درمان به مدیریت علائم کما و بهبود عملکرد شناختی بیماران اختصاص دارد. این درمان می تواند شامل این موارد باشد:
- داروهایی برای کاهش تشنج: بیماران را در مورد داروهایی که ممکن است بهبود عملکرد شناختی و کاهش تشنج را تجربه کنند، آگاه می کنند.
- تغییرات آموزشی: بیماران را در مورد تغییرات آموزشی که ممکن است بهبود عملکرد شناختی و کاهش تشنج را تجربه کنند، آگاه می کنند.
- مشاوره و پشتیبانی اجتماعی: بیماران را در مورد مشاوره و پشتیبانی اجتماعی که ممکن است بهبود عملکرد شناختی و کاهش تشنج را تجربه کنند، آگاه می کنند.
روشهای بازگردانی و درمان کما شامل مراقبتهای حمایتی و درمان علائم است. مراقبتهای حمایتی به طور مستقیم و غیرمستقیم به بازگردانی و درمان کما کمک می کنند، در حالی که درمان علائم به مدیریت علائم کما و بهبود عملکرد شناختی بیماران اختصاص دارد. هر دو بخش به طور مستقیم و غیرمستقیم به بازگردانی و درمان کما کمک می کنند و بسته به نیازهای ویژه هر بیمار، ممکن است نیاز به ترکیبی از این روشها باشد.
دیکورتیک و دسر در محیط کما به معنایی متفاوت دارند و هر دو به مفهوم تغییر و تحولاتی در محیط بیماران کما اشاره دارند.
دیکورتیک:
دیکورتیک در محیط کما به معنای تغییراتی است که در محیط بیماران رخ می دهد و نشانه هایی از بازگردانی و درمان آنها هستند. این تغییرات ممکن است شامل تغییراتی در ظاهر بیماران، مانند تغییراتی در رنگ، شکل، یا شکلات بدن باشد. دیکورتیک در محیط کما معمولاً به عنوان نشانه هایی از بازگردانی و درمان تلقی می شود.
دسر:
دسر در محیط کما به معنای موادی است که بیماران در طول بازگردانی و درمان از آنها مصرف می کنند. دسرهایی که در محیط کما مصرف می شوند، معمولاً به عنوان موادی که بهبود عملکرد شناختی و کاهش تشنج را تجربه می کنند، توصیه می شوند. این دسرها می تواند شامل موادی باشند که بهبود عملکرد مغزی، کاهش تشنج، یا حفظ تعادل مایعات و الکترولیتها را تجربه می کنند.
دیکورتیک و دسر در محیط کما به معنای تغییراتی در محیط بیماران و موادی هستند که بیماران در طول بازگردانی و درمان از آنها مصرف می کنند. دیکورتیک به عنوان نشانه هایی از بازگردانی و درمان تلقی می شود، در حالی که دسر به عنوان موادی که بهبود عملکرد شناختی و کاهش تشنج را تجربه می کنند، توصیه می شوند.
فقده آگاهی در حالت کما به معنای دست نخوردن بیماران با آگاهی است. این مفهوم شامل دو نوع است: گذرا و دائمی.
گذرا:
گذرا فقده آگاهی به معنای دست نخوردن بیماران با آگاهی در مدتی کوتاه است. در این حالت، بیماران ممکن است نشانه هایی از رفلکس ها مانند پلک زدن یا گشاد شدن مردمک را نشان دهند، اما پاسخ کلی آنها به محرک های خارجی به طور قابل توجهی کاهش می یابد.
دائمی:
دائمی فقده آگاهی به معنای دست نخوردن بیماران با آگاهی در مدتی طولانی است. در این حالت، بیماران ممکن است نشانه هایی از رفلکس ها مانند پلک زدن یا گشاد شدن مردمک را نشان دهند، اما پاسخ کلی آنها به محرک های خارجی به طور قابل توجهی کاهش می یابد. در موارد شدید، بیماران ممکن است تا حدی که نمی توانند با آگاهی باشند، عملکرد شناختی و کارکردهای آنها را از دست بدهند.
فقده آگاهی در حالت کما به معنای دست نخوردن بیماران با آگاهی است. این مفهوم شامل دو نوع است: گذرا و دائمی. در حالت گذرا، بیماران ممکن است نشانه هایی از رفلکس ها را نشان دهند، اما در حالت دائمی، بیماران ممکن است تا حدی که نمی توانند با آگاهی باشند، عملکرد شناختی و کارکردهای آنها را از دست بدهند.
مرگ مغزی، کما و حالت حیات وحشیانه هر سه حالتی هستند که در آنها بیماران دچار مشکلاتی در عملکرد شناختی و کارکردهای آنها هستند، اما با تفاوت هایی که در آنها وجود دارد.
مرگ مغزی:
مرگ مغزی به معنای مرگ مغز است. در این حالت، بیماران دچار مشکلاتی در عملکرد شناختی و کارکردهای آنها هستند و نمی توانند با آگاهی باشند. مرگ مغزی عمدتاً به علت عفونت های مغزی، مانند اختلال توسعه مغزی (بیماری استرس پوستی)، یا عفونت های دیگر مغزی، رخ می دهد.
کما:
کما به معنای حالتی است که در آن بیماران دچار مشکلاتی در عملکرد شناختی و کارکردهای آنها هستند، اما با آگاهی باشند. در حالت کما، بیماران ممکن است نشانه هایی از رفلکس ها مانند پلک زدن یا گشاد شدن مردمک را نشان دهند، اما پاسخ کلی آنها به محرک های خارجی به طور قابل توجهی کاهش می یابد. کما عمدتاً به علت عفونت های مغزی، مانند اختلال توسعه مغزی، یا عفونت های دیگر مغزی، رخ می دهد.
حالت حیات وحشیانه:
حالت حیات وحشیانه به معنای حالتی است که در آن بیماران دچار مشکلاتی در عملکرد شناختی و کارکردهای آنها هستند، اما با آگاهی باشند و نمی توانند با عملکردهای آنها برخورد کنند. در حالت حیات وحشیانه، بیماران ممکن است نشانه هایی از رفلکس ها مانند پلک زدن یا گشاد شدن مردمک را نشان دهند، اما پاسخ کلی آنها به محرک های خارجی به طور قابل توجهی کاهش می یابد. حالت حیات وحشیانه عمدتاً به علت عفونت های مغزی، مانند اختلال توسعه مغزی، یا عفونت های دیگر مغزی، رخ می دهد.
مرگ مغزی، کما و حالت حیات وحشیانه هر سه حالتی هستند که در آنها بیماران دچار مشکلاتی در عملکرد شناختی و کارکردهای آنها هستند. اما با آگاهی باشند. مرگ مغزی و کما عمدتاً به علت عفونت های مغزی، مانند اختلال توسعه مغزی، یا عفونت های دیگر مغزی، رخ می دهند. حالت حیات وحشیانه نیز به علت عفونت های مغزی، مانند اختلال توسعه مغزی، یا عفونت های دیگر مغزی، رخ می دهد، اما بیماران در این حالت می توانند با عملکردهای آنها برخورد کنند.
تفاوت هایی که در میان مرگ مغزی، کما و حالت حیات وحشیانه وجود دارد، شامل تفاوت هایی در عملکرد شناختی و کارکردهای بیماران، یا تفاوت هایی در مدت زمانی است که بیماران در آنها دچار مشکلاتی هستند. برای مثال، بیمارانی که در حالت کما هستند، ممکن است نشانه هایی از رفلکس ها را نشان دهند، اما پاسخ کلی آنها به محرک های خارجی به طور قابل توجهی کاهش می یابد، در حالی که بیمارانی که در حالت حیات وحشیانه هستند، ممکن است نشانه هایی از رفلکس ها را نشان دهند، اما پاسخ کلی آنها به محرک های خارجی به طور قابل توجهی کاهش می یابد و نمی توانند با عملکردهای آنها برخورد کنند.
بازگرداندن از یک حالت کما عمدتاً به عنوان بازگرداندن از مرگ مغزی یا بهبود عملکرد شناختی و کارکردهای بیماران در نظر گرفته می شود. بازگرداندن از یک حالت کما ممکن است به صورت کلی به سه دسته تقسیم بندی شود: درمان مغزی، درمان عملیاتی، و درمان پزشکی.
درمان مغزی:
درمان مغزی عمدتاً به عنوان راهبردی برای بازگرداندن از علت های مرگ مغزی یا بهبود عملکرد شناختی و کارکردهای بیماران در نظر گرفته می شود. درمان مغزی ممکن است شامل مواردی باشد که از جمله آنها، تغییرات در عملکرد مغزی، مانند بهبود عملکرد شناختی و کارکردهای آنها، است. درمان مغزی ممکن است شامل مواردی باشد که از جمله آنها، استفاده از داروهایی باشد که بهبود عملکرد مغزی را تجربه می کنند، مانند داروهایی که بهبود عملکرد شناختی و کارکردهای آنها را تجربه می کنند.
درمان عملیاتی:
درمان عملیاتی عمدتاً به عنوان راهبردی برای بازگرداندن از علت های مرگ مغزی یا بهبود عملکرد شناختی و کارکردهای بیماران در نظر گرفته می شود. درمان عملیاتی ممکن است شامل مواردی باشد که از جمله آنها، عملیات هایی باشد که برای بهبود عملکرد مغزی یا شناختی و کارکردهای آنها انجام می شود، مانند عملیات هایی که برای بهبود عملکرد مغزی یا شناختی و کارکردهای آنها انجام می شود. درمان عملیاتی ممکن است شامل مواردی باشد که از جمله آنها، استفاده از تکنولوژی هایی باشد که برای بهبود عملکرد مغزی یا شناختی و کارکردهای آنها انجام می شود، مانند تکنولوژی هایی که برای بهبود عملکرد مغزی یا شناختی و کارکردهای آنها انجام می شود.
درمان پزشکی:
درمان پزشکی عمدتاً به عنوان راهبردی برای بازگرداندن از علت های مرگ مغزی یا بهبود عملکرد شناختی و کارکردهای بیماران در نظر گرفته می شود. درمان پزشکی ممکن است شامل مواردی باشد که از جمله آنها، استفاده از تکنولوژی هایی باشد که برای بهبود عملکرد مغزی یا شناختی و کارکردهای آنها انجام می شود، مانند تکنولوژی هایی که برای بهبود عملکرد مغزی یا شناختی و کارکردهای آنها انجام می شود. درمان پزشکی ممکن است شامل مواردی باشد که از جمله آنها، استفاده از داروهایی باشد که بهبود عملکرد شناختی و کارکردهای آنها را تجربه می کنند، مانند داروهایی که بهبود عملکرد شناختی و کارکردهای آنها را تجربه می کنند.
بازگرداندن از یک حالت کما عمدتاً به عنوان راهبردی برای بازگرداندن از علت های مرگ مغزی یا بهبود عملکرد شناختی و کارکردهای بیماران در نظر گرفته می شود. بازگرداندن از یک حالت کما ممکن است شامل مواردی باشد که از جمله آنها، درمان مغزی، درمان عملیاتی، و درمان پزشکی هستند. هر یک از این روش ها ممکن است شامل مواردی باشد که از جمله آنها، استفاده از داروهایی باشد که بهبود عملکرد شناختی و کارکردهای آنها را تجربه می کنند، مانند داروهایی که بهبود عملکرد شناختی و کارکردهای آنها را تجربه می کنند.