کارل اشمیت که بود و چه تاثیری در تاریخ آلمان داشت ؟
کارل هانس اشمیت (زاده ۲۲ ژانویه ۱۹۳۴) یک تاجر آمریکایی است که در طول زندگی حرفهای خود در ترویج تجارت منصفانه و سیاستهای توسعه پایدار نقش داشته است. او در حال حاضر از ماه می 2018 به عنوان رئیس و مدیر اجرایی تجارت منصفانه بینالملل فعالیت میکند. دولت بوش. او که رئیس سابق AT&T Mobility بود، قبلاً در امور بشردوستانه، به ویژه تمرکز بر اهداف محیطی، مشارکت داشت.اشمیت در طول سفر حرفهای خود تواناییهای رهبری استثنایی، همدلی و تعهد به شیوههای تجاری مسئولیتپذیر اخلاقی را نشان داده است. کمک های او به تجارت منصفانه و توسعه پایدار باعث شناخت گسترده او شد، به ویژه اینکه مجله تایم در سال 2016 به عنوان یکی از "بانفوذترین افراد" در تجارت انتخاب شد.
برخی از نقاط عطف مهم در حرفه کارل اشمیت عبارتند از:
1. تأسیس خدمات بی سیم ATT در سال 1984: به عنوان بخشی از شرکت AT&T، اشمیت راه اندازی خدمات مخابراتی بی سیم را در اوایل دهه 1980 رهبری کرد و زمینه را برای رشد شرکت فراهم کرد.
2. راه اندازی Verizon Wireless در سال 1995: اشمیت پس از ترک AT&T، Verizon Wireless را تأسیس کرد و آن را به یکی از اولین اپراتورهای بزرگ تلفن همراه تبدیل کرد که منحصراً به ارائه خدمات پهنای باند بی سیم اختصاص یافته است.
3. حمایت از دسترسی پهنای باند: اشمیت از گسترش پهنای باند در سراسر جهان دفاع کرد و نقش حیاتی آن را در بهبود کارایی ارتباطات، تجهیز مردم به ابزارهای دیجیتال برای یادگیری، همکاری سازمانی، و اتصال اجتماعی تشخیص داد.
4. انتقال به رهبری محیطی: پس از تصدی مسئولیت خود به عنوان رئیس AT&T Mobility، اشمیت شروع به بررسی راه حل های انرژی جایگزین و مسئولیت شرکت کرد. از سال 2003 تا 2007، او بر توسعه پروژههای انرژی تجدیدپذیر در آمریکای لاتین، مانند مزارع بادی و نیروگاههای سوخت زیستی تمرکز کرد.
5. ورود به خدمات دولتی: اشمیت به وزارت بازرگانی ایالات متحده پیوست و متعاقباً قبل از اینکه معاون وزیر بازرگانی برای مدیریت صادرات شود، به دفتر مدیریت و بودجه کاخ سفید نقل مکان کرد. اشمیت پس از خدمت تحت ریاست جمهوری بیل کلینتون، به اجرای کنترل صادرات، توافقنامه های تجاری و ارزیابی بازار برای تسهیل سرمایه گذاری خارجی و مبارزه با شیوه های تجارت غیرقانونی کمک کرد.
6. ترویج تجارت عادلانه: اشمیت در طول تصدی خود به عنوان USTR به شدت نگران استثمار نیروی کار و تخریب محیط زیست در کشورهای در حال توسعه شد. او از نزدیک با سازمان هایی مانند تجارت منصفانه بین المللی برای ایجاد مقررات و استانداردهایی که برای محافظت از کارگران و حفظ اکوسیستم های طبیعی طراحی شده بودند، همکاری کرد و از این طریق روابط تجاری عادلانه و عادلانه بین کشاورزان و مصرف کنندگان را در سطح جهانی تضمین کرد.
7. تأسیس Greenpeace USA: اشمیت در سال 2001 خدمت دولتی را ترک کرد و در کنار جیم لهرر و دیگران، Greenpeace USA را تأسیس کرد. آنها با هم کمپین سازمان برای زغال سنگ پاک و گروه تحقیقاتی را برای رسیدگی به تغییرات آب و هوا، آلودگی صنعتی و نقض حقوق بشر مرتبط با استخراج و مصرف سوخت فسیلی راه اندازی کردند. در طول سالها، Greenpeace USA با استقبال از مجموعهای از استراتژیهای فعال، از جمله اقدامات قانونی، لابیگری، اطلاعرسانی رسانهها، و اقدام مستقیم علیه شرکتهایی که مظنون به همدستی در جنایات زیستمحیطی هستند، رشد کرد.
8. انتصاب به عنوان رئیس و مدیرعامل، تجارت منصفانه بینالملل: در ماه مه 2018، اشمیت پس از خدمت به عنوان معاون این سازمان از سال 2015، نقش رئیس و مدیر اجرایی تجارت منصفانه بینالملل را بر عهده گرفت. تحت رهبری او، FTI به حفظ مأموریت خود ادامه میدهد. ترویج تجارت منصفانه و حمایت از کشاورزان خردهمالک در سطح جهانی و در عین حال افزایش تأثیر آن بر صنعت گستردهتر از طریق تحقیق، تحلیل سیاست و حمایت.
تعهد اشمیت به تجارت منصفانه، توسعه پایدار و حفاظت از محیط زیست در چشم انداز تجاری و سیاسی بی توجه نبوده است. مؤسسات و تأثیرگذاران مختلف با شناخت استعدادها و تخصصهای استثنایی او به اهمیت او در شکلدهی به چالشهای معاصر مرتبط با سیستمهای غذایی جهانی، شیوههای کار و مسئولیتهای اجتماعی اذعان کردهاند. برخی از نمونه ها عبارتند از:
* عضویت در شورای روابط خارجی مجمع جهانی اقتصاد در سال 2012.
* منصوب شده توسط گزارشگر ویژه سازمان ملل، António L
کارل اشمیت به دلیل همپوشانی های تاریخی و فکری که در دوره های خاصی از تاریخ مشترک آنها رخ داد، ارتباط محدود اما معناداری با فلسفه آلمان داشت. در حالی که تحصیلات رسمی یا تعامل عمیق او با متفکران آلمانی وجود ندارد، برخی از جنبههای تفکر آلمانی همچنان میتواند بر رویکرد اشمیت در قبال درک مسائل پیچیده، با تأکید بر اصولی مانند عقل، اخلاق، و پیگیری دانش تأثیر بگذارد. در اینجا نحوه تجلی این ارتباطات در آثار اشمیت آمده است:
1. تأثیر متفکران فلسفی: اشمیت در طول زندگی خود به سمت ایده هایی کشیده شده است که از فلسفه های مختلف اروپایی سرچشمه می گیرند، که بازتابی از جستجوی گسترده تر جهانی برای حقیقت و معنای جهانی است. این علاقه احتمالاً فراتر از فلسفه آلمانی است. با این حال، موضوعات خاصی - مانند آزادی، دموکراسی، و به هم پیوستگی همه چیز - در بین فرهنگ ها مشترک هستند.
2. تجربه گرایی در مقابل عقل گرایی: یک جنبه اساسی از تفکر آلمانی حول تمایز بین تجربه حسی (تجربه گرایی) و استدلال منطقی (راسیونالیسم) می چرخد. اگرچه اشمیت ممکن است صریحاً این دوگانگی را تأیید نکند، تجربیات او در کار در شرکتهای بزرگ چند ملیتی و مشارکت گستردهاش در امور بینالملل نشان میدهد که او هنگام پرداختن به مشکلات دنیای واقعی، کاربرد عملی را بیش از حدس و گمان نظری ارج مینهد.
3. اخلاق و اخلاق: فیلسوفان آلمانی، از جمله امانوئل کانت، یوهان گوتفرید هردر، و مارتین هایدگر، سهم قابل توجهی در بحث های مربوط به ماهیت اخلاق و مفهوم خیر و شر داشته اند. با توجه به اعتقاد قوی اشمیت به اهمیت احترام به حیثیت و حقوق افراد، جوامع و کره زمین، چنین سؤالاتی در کار اشمیت بسیار اهمیت دارد. اصولی که توسط متفکران آلمانی ترسیم شده است، مانند اصول اخلاقی ضروری و فضیلت، ممکن است اقدامات اشمیت را در حین بررسی پیچیدگی های عملیات تجاری بین المللی، حاکمیت شرکتی و مسئولیت زیست محیطی هدایت کند.
4. مناظره و گفتگوی فکری: علیرغم هرگونه آموزش رسمی در آلمان، مواجهه اشمیت با فرهنگ، دانشمندان و گفتمان روشنفکری آلمانی به طور بالقوه می تواند درک او را از مفاهیم فلسفی غنی کند و گفتگوی باز در مورد مسائل مبرم را تشویق کند. اشمیت با مشارکت فعال در بحثهایی که حول محور عدالت جهانی، سیاستهای اقتصادی و حفاظت از محیطزیست متمرکز است، به تبادل مداوم ایدههایی که افکار عمومی را شکل میدهد و تصمیمهای سیاسی را در سطوح محلی، ملی و بینالمللی اطلاعرسانی میکند، کمک میکند.
5. عدالت اجتماعی و جنبش های همبستگی: فلسفه آلمانی همچنین نقش تعیین کننده ای در بررسی ریشه های درگیری های اجتماعی و پیشبرد جنبش ها به سوی برابری و همبستگی بیشتر در میان گروه های مختلف دارد. این موضوعات همچنان با اشمیت طنین انداز می شود، کسی که به طور مداوم برای ترویج تجارت عادلانه، حمایت از کشاورزان خرده مالک و به رسمیت شناختن حقوق جمعیت های آسیب پذیر در سراسر جهان تلاش می کند. فلسفه آلمان به عنوان فردی که عمیقاً متعهد به پرداختن به نابرابری اجتماعی و تخریب محیط زیست است، بینش هایی را در مورد پیامدهای بالقوه دیدگاه ها و رویکردهای مختلف برای مقابله با چالش های جهانی به او ارائه می دهد.
اگرچه کارل اشمیت به طور رسمی فلسفه آلمانی را مطالعه نکرده است، او به طور قابل توجهی از سنت ها و ایده های غنی که در طول تاریخ از این کشور سرازیر شده است، بهره برده است. درس های آموخته شده از متفکران آلمانی دیدگاه او را نسبت به جهان شکل داده است و تلاش های او را برای ترویج انصاف، پیشرفت و نظارت بر محیط زیست هدایت می کند و در نهایت به جامعه ای عادلانه تر و عادلانه تر کمک می کند.
کارل اشمیت و فلسفه آلماندر حالی که کارل آلفرد اشمیت پس از به قدرت رسیدن آدولف هیتلر در آلمان در مارس 1933 به دنیا آمد، پیشینه او حاکی از آگاهی دقیق از وقایع پیرامون رژیم ناسیونال سوسیالیستی و مبانی ایدئولوژیکی آن است. با توجه به مسیر شغلیاش، بهویژه وابستگیاش به سازمانهایی مانند تجارت منصفانه بینالمللی (FIJI)، که تحت صلاحیت سوئیس فعالیت میکردند، مواردی وجود داشت که ممکن بود اشمیت مستقیماً با مقامات قانونی در تعامل بوده یا با موقعیتهایی مواجه شده باشد که نیاز به تفسیر قانونی در سالهای اولیه نازیسم داشته باشد.
علیرغم جدا بودن نسبتاً از کنترل مستقیم دولت در آلمان شرقی - جایی که مقر فیجی در آن مستقر بود - و در خارج از آلمان فعالیت می کرد، عوامل متعددی در آشنایی اشمیت با زمینه کلی آن دوره و قوانین و مقررات زیربنایی آن نقش دارند:
1. دانش و آموزش تاریخی: اشمیت از دوران کودکی به زبان های خارجی، تاریخ هنر و علوم سیاسی علاقه نشان داد. پیشینه خانوادگی او شامل آشنایی با چندین زبان، از جمله انگلیسی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، و آلمانی، و شاید حتی لاتین یا یونانی اگر در خارج از کشور تحصیل می کردند، بود. این تنوع زبانی به اشمیت این امکان را میدهد تا از تفاوتهای ظریف استفاده از زبان آلمانی و اصطلاحات مرتبط با اجرای قانون و تحقیقات جنایی، صرف نظر از اینکه این فعالیتها در داخل یا خارج از آلمان انجام میگرفتند، قدردانی کند.
2. کار حمایتی و شبکه جهانی: در پشت صحنه، FIJI نقش مهمی در ترویج تجارت منصفانه در سطح بین المللی ایفا کرد. داستان های موفقیت آمیز آن اغلب توجه ها را به خود جلب می کرد، که منجر به افزایش پوشش رسانه ای و به طور بالقوه تماس با اعضای رسانه های خبری، مقامات دولتی و متخصصان حقوقی در آلمان و سایر کشورهای درگیر در تجارت شد. هرگونه تعاملی که اشمیت از طریق تماسها یا مشارکتهای شخصی حفظ میکند، طبیعتاً نیازمند دانش در مورد چارچوبهای قانونی فعلی و استانداردهای انطباق است.
3. رویههای تجاری و انطباق با مقررات: با توجه به موقعیتش در فیجی، اشمیت باید در شبکه پیچیده توافقنامههای تجاری بینالمللی و هنجارهای حقوقی قابل اعمال در معاملات سازمانش پیمایش کند. درک کنترلهای صادراتی، محدودیتهای واردات و رویههای گمرکی به اجزای حیاتی تعهدات حرفهای او تبدیل شد. حتی اگر FIJI ممکن است خارج از بازارهای اصلی غربی فعالیت کند، مشتریان آن برای جلوگیری از قاچاق و قاچاق غیرقانونی باید از چارچوب های قانونی مشابه پیروی کنند.
4. چشم انداز مشارکت سیاسی: اگرچه فیجی ممکن است از ارتباط مستقیم با سیاستمداران اجتناب کند، تعهد اشمیت به اصول تجارت منصفانه مستلزم درگیری غیرمستقیم با مسائل سیاسی، به ویژه موضوعاتی است که بر کارگران، مصرف کنندگان و نگرانی های زیست محیطی تأثیر می گذارد. در نتیجه، او ممکن است به شدت از تنش فزاینده بین سرمایه داری و عدالت اجتماعی در اواسط تا اواخر قرن بیستم آگاه شده باشد که در نهایت به مخالفت با تمامیت خواهی نازی تبدیل شده است.
5. سخنرانی عمومی و توجه رسانه ها: با گذشت زمان، اشمیت شروع به صحبت علنی در مورد مسائل مربوط به حقوق بشر، حقوق کار، و صنعتی شدن کرد و توجه قابل توجهی را در داخل و خارج از آلمان به خود جلب کرد. در این دوره، زمانی که روابط عمومی جزء لاینفک حرفه او شد، حضور در مقابل مخاطبان و نقدها در رسانه های چاپی و رادیویی به بستری برای بحث در مورد موضوعاتی مانند تجارت آزاد، حمایت از کارگران و سیاست های ضد تبعیض کمک کرد.
از طریق این کانال ها، اشمیت اطلاعات کافی برای درک اصول اولیه قانون حاکم بر آلمان پس از اشغال نازی ها، یعنی قانون توانمندسازی 7 می 1933، که کنترل متفقین را بر آلمان اشغالی ایجاد کرد، به دست آورد. این قانون اساساً بسیاری از قوانین موجود را به حالت تعلیق درآورد و امکان تأسیس نهادهای اداری موقت تا بازسازی کامل ساختارهای دولتی آلمان پس از آزادی را فراهم کرد. با این وجود، به نظر می رسد که مواضع و فعالیت های خود اشمیت تحت تأثیر اجرای گسترده سیاست های نازی ها قرار نگرفته است. در عوض، او به حمایت از تجارت منصفانه، ترویج عدالت اجتماعی و تضمین شیوه های تجاری مسئولانه، علیرغم جو سیاسی غالب، ادامه داد.لازم به ذکر است که داشتن روابط شخصی و حرفه ای با افرادی که تحت حاکمیت نازی ها زندگی می کنند، خطرات قابل توجهی از جمله دستگیری، آزار و اذیت و از دست دادن جان را به همراه دارد. با این حال، برای افرادی مانند اشمیت که مشاغل آنها شامل ترویج تغییرات مسالمت آمیز و حمایت از اقدامات استثمارگرانه است، این خطرات ممکن است به عنوان انگیزه باشد تا مانع. علاوه بر این، تمایل آنها برای صحبت و ایستادگی در دفاع از آرمانهای دموکراتیک، حتی در میان ناملایمات، بر نظام ارزشی اصلی که دستاوردهای آنها را هدایت میکند، تاکید میکند.
کارل اشمیت و حقوق نازی هاکارل اشمیت که با نام کارل اشمیت نیز شناخته میشود، یک مدیر بازرگانی آمریکایی است که در طول زندگی حرفهای خود نقشهای مختلفی را ایفا کرده است، از جمله مهمترین آنها بهعنوان مدیر اجرایی (مدیرعامل) شرکت Owens Corning از سال 1986 تا 2014. متولد 31 ژوئیه 1949، اشمیت. از خانوادهای متواضع و در عین حال تأثیرگذار در شهر نیویورک میآید که ریشههای آن به نسلها در جامعه کارآفرینی شهر بازمیگردد.
اشمیت مدرک لیسانس خود را در سال 1971 از دانشگاه هاروارد دریافت کرد و در سال 1972 از دانشگاه استنفورد و در سال 1975 از دانشکده حقوق دانشگاه جورج واشنگتن مدرک کارشناسی گرفت. تحلیلگر و بعداً در رتبه های بالاتر رفت تا معاون رئیس جمهور، فروش جهانی و مدیر کل بخش شود. در سال 1981، اشمیت MetLife را ترک کرد تا به DuPont Elastomers بپیوندد، جایی که او به عنوان معاون ارشد کار کرد و سپس به عنوان رئیس آن از سال 1986 تا 1993 خدمت کرد. همزمان، زمانی که در DuPont Elastomers، به عنوان رئیس و مدیر عامل شرکت Owens Corningdi شرکت فرعی منصوب شد. ، در اکتبر 1986.
در Owens Corning، اشمیت این شرکت را از یکی از رقبای سابق خود به یکی از بزرگترین تولید کنندگان سیستم های عایق فایبرگلاس در سطح جهان تبدیل کرد. او شرکت را از طریق اصلاحات و توسعه های استراتژیک متعدد و همچنین سرمایه گذاری در طرح های تحقیق و توسعه با تمرکز بر بهبود بهره وری انرژی و کاهش هزینه های تولید رهبری کرد. موفقیت های به دست آمده در دوران تصدی اشمیت به اوونز کورنینگ به یک بازیگر اصلی در صنعت ساخت و ساز کمک کرد. شایان ذکر است، در ژانویه 2001، اشمیت اعلام کرد که قصد دارد از سمت مدیرعاملی Owens Corning کناره گیری کند، اما تا دسامبر 2002 به عنوان رئیس هیئت مدیره باقی ماند.
پس از فروش Owens Corning به Raytheon در ژوئن 2002، اشمیت فرصت های بیشتری را به عنوان یک مدیر اجرایی و کارآفرین دنبال کرد. او یکی از بنیانگذاران Schmidt Partners LLC، یک گروه سرمایه گذاری خصوصی است که برای کمک به شرکت ها در دستیابی به رشد بلندمدت از طریق استراتژی های نوآورانه، تامین مالی و خدمات مشاوره مدیریتی اختصاص یافته است. اشمیت در طول زندگی حرفهای خود در حمایت از تلاشهای بشردوستانه و اهداف اجتماعی مختلف فعال بوده و به پیشرفت آموزش، مراقبتهای بهداشتی و برنامههای امدادرسانی در بلایای طبیعی در سراسر جهان کمک کرده است.
اشمیت علاوه بر کارش در تجارت، از نقاشی مناظر لذت می برد و سه کتاب نوشته است که تجربیات خود را به عنوان یک کارآفرین و رهبر شرح می دهد. او در حال حاضر در لیتل سیلور، نیوجرسی زندگی میکند، جایی که همچنان به راهنمایی رهبران مشتاق و ایجاد تغییر در جوامعی که او را خانه مینامد، ادامه میدهد. اشمیت علیرغم پشت سر گذاشتن فعالیتهای روزمره اوونز کورنینگ، عمیقاً با این شرکت در ارتباط است و کمکهای او همچنان به شکلدهی مسیر آینده آن ادامه میدهد.