پیامدهای مخرب مهاجرت اجباری در کشور ها و مناطق مختلف جهان

عوامل مهاجرت اجباری و پیامدهای آن

مهاجرت اجباری به چه معناست ؟

‏مهاجرت اجباری به حرکت غیرقانونی افراد بر خلاف میل خود از یک مکان جغرافیایی به مکان دیگر در شرایطی اطلاق می شود که این جابجایی نقض قوانین بین المللی، معاهدات حقوق بشر یا هنجارهای عقل سلیم باشد. اگرچه مهاجرت اجباری به طور کلی به جابجایی غیرارادی دلالت دارد، اما باید مواردی را که افراد فعالانه مقاومت می‌کنند یا از دلایل قانع‌کننده‌ای از جمله درگیری، آزار و اذیت، بلایای طبیعی، بی‌ثباتی سیاسی، مشکلات اقتصادی و همه‌گیری بیماری‌ها مقاومت می‌کنند یا فرار می‌کنند، به رسمیت بشناسد. سازمان ملل متحد "مهاجرت اجباری" را اینگونه تعریف می کند:

انتقال اجباری افراد از یک کشور به کشور دیگر از طریق اجبار، اخراج، اخراج، یا هر شکل دیگری از اجبار، صرف نظر از اینکه توسط سازمان های داخلی یا خارجی انجام شده باشد و صرف نظر از دلیل انتقال. چنین اعمالی باید به طور کامل یا عمدتاً بر خلاف میل خود قربانیان انجام شود و/یا به طور مستقیم یا غیرمستقیم تهدیدی برای زندگی، آزادی یا امنیت شخصی باشد.»

‏اثرات مهاجرت اجباری شامل افزایش فشار بر جمعیت میزبان، از دست دادن معیشت به دلیل تلاش‌های اسکان مجدد، و تحولات اجتماعی ناشی از جابجایی طولانی‌مدت است. علاوه بر این، مهاجرت اجباری به چالش‌های اجتماعی-اقتصادی گسترده‌تر مربوط به زیرساخت‌ها، آموزش، خدمات بهداشتی و کاهش فقر کمک می‌کند. این پرسش‌های پیچیده‌ای را درباره مسئولیت دولت‌ها، سازمان‌های غیردولتی (NGO)، مؤسسات مذهبی، و نهادهای خصوصی درگیر در کمک به مهاجران در بدو ورود، و همچنین پتانسیل شبکه‌های قاچاق و قاچاق برای تسهیل ورود غیرقانونی به مقاصد مطرح می‌کند.

‏درک مهاجرت اجباری مستلزم بررسی زمینه های تاریخی، بررسی الگوها و روندها در مناطق مختلف، و ارزیابی مهم ترین مسائل جهانی پیش روی این جمعیت است. عوامل کلیدی موثر بر مهاجرت اجباری شامل جنگ و تروریسم، راهبردهای حل مناقشه، بحران پناهندگان، نابرابری اقتصادی، مخاطرات زیست محیطی، خشونت مبتنی بر جنسیت، کار کودکان و استثمار است. با پرداختن به این دلایل زمینه‌ای، می‌توانیم موارد مهاجرت اجباری را به حداقل برسانیم و در عین حال راه‌حل‌های پایداری را ترویج کنیم که ادغام، تعیین سرنوشت و شرایط زندگی بهتر را برای افراد آسیب دیده تشویق می‌کند.

‏ بر اساس گزارش سالانه UNHCR در سال 2020، تقریباً 67 میلیون نفر در سراسر جهان آواره داخلی شدند که تعداد قابل توجهی در آفریقا (48 میلیون)، آسیا (9.5 میلیون)، آمریکای جنوبی (3.7 میلیون) و اروپا (1 میلیون) اتفاق افتاده است. برآوردها نشان می دهد که تقریباً نیمی از جابجایی های داخلی ناشی از درگیری ها و به دنبال آن بحران های ناشی از رویدادهای شدید آب و هوایی، دزدی دریایی و ناآرامی های سیاسی بوده است.

‏تلاش ها برای رسیدگی به مهاجرت اجباری در چندین نهاد منطقه ای مانند سازمان ملل متحد، اتحادیه اروپا، اتحادیه عرب، کشورهای مشترک المنافع، اتحادیه آفریقا و سازمان بین المللی مهاجرت (IOM) سازماندهی شده است. اقدامات قابل توجه انجام شده توسط این پلتفرم ها با هدف بهبود مکانیسم های حفاظتی، حمایت از جمعیت های آسیب پذیر، ارتقای مدیریت مرزی، مبارزه با قاچاق و فساد، ترویج عملیات حفظ صلح، و ایجاد ظرفیت در میان مقامات دولتی و بازیگران جامعه مدنی است. پروژه‌های مشارکتی شامل چندین اهداکننده، سازمان‌های تأمین مالی و کشورهای همکار به کاهش نرخ مهاجرت اجباری و تسهیل بازگشت به خانه کمک می‌کنند.

آیا مهاجرت اجباری پیامد های مخرب دارد ؟

‏مهاجرت اجباری در واقع عواقب شدیدی بر کشورهای مبدا و مقصد و همچنین خود جمعیت های جابجا شده دارد. این تأثیرات از هزینه‌های مستقیم انسانی مرتبط با حرکت فیزیکی افرادی که به دنبال پناه یا کمک هستند تا چالش‌های اجتماعی گسترده‌تر مربوط به توسعه اجتماعی-اقتصادی، حفظ فرهنگی و توزیع کمک‌های بشردوستانه را شامل می‌شود. درک ماهیت چند وجهی این پیامدهای منفی هنگام پرداختن به مهاجرت اجباری و ارائه پاسخ‌های مؤثر برای کاهش اثرات نامطلوب بسیار مهم است. در اینجا برخی از پیامدهای کلیدی مرتبط با مهاجرت اجباری وجود دارد:


‏1. هزینه های انسانی : مهاجرت اجباری منجر به سطوح بالایی از آسیب جسمی، جراحت و مرگ در طول سفر به کشورهای امن می شود. جابجایی می تواند باعث استرس، پریشانی روانی، ترس، و ضربه روحی بازماندگان و فرزندانشان شود که منجر به افزایش نرخ خودکشی و مشکلات سلامت روان می شود. علاوه بر خطرات مرگ و میر مرتبط با جابجایی بین‌المللی، شواهدی وجود دارد که نشان می‌دهد مهاجرت اجباری آسیب‌پذیری را در برابر عفونت‌های مقاربتی، مالاریا و سایر بیماری‌هایی که از طریق محیط‌های ناامن پخش می‌شوند، افزایش می‌دهد.


‏2. تأثیر اقتصادی-اجتماعی: افراد آواره اغلب در بازسازی زندگی خود پس از جابجایی به دلیل کمبود منابع، دسترسی به آموزش، فرصت های شغلی و مسکن پایدار با مشکلاتی مواجه می شوند. ادغام مجدد در جامعه چالش برانگیز است زیرا ممکن است به این زبان صحبت نکنند، مهارت های مرتبط با بازار کار فعلی را نداشته باشند، یا احساس راحتی کنند که در جوامع موجود ادغام شوند. این منجر به دستیابی به تحصیلات پایین تر، کاهش پتانسیل درآمد و نرخ فقر بالاتر در میان مهاجران بازگشتی در مقایسه با شهروندان بومی می شود. اثرات بلندمدت بر بازار کار، نابرابری درآمد و ثبات اجتماعی همچنان ادامه دارد.


‏3. حفاظت فرهنگی: بسیاری از جوامع در سرتاسر جهان برای سنت ها و میراث فرهنگی که در طول نسل ها منتقل شده است احترام عمیقی قائل هستند. با این حال، مهاجرت اجباری می تواند به فرسایش شیوه های فرهنگی، زبان ها و آداب و رسوم منجر شود، اگر افراد نتوانند به طور موثر با محیط جدید خود سازگار شوند. بدون وجود سیستم‌های حمایتی مناسب، فرهنگ می‌تواند انگ یا به حاشیه رانده شود و موانعی برای مشارکت مداوم در جوامع ایجاد کند.


‏4. نیازهای بشردوستانه: پاسخ مؤثر به مهاجرت اجباری مستلزم تحویل به موقع لوازم ضروری مانند غذا، آب، مراقبت های پزشکی و تجهیزات حفاظتی است. آژانس های امدادی باید با شرکای محلی، دولت ها و سازمان های بین المللی برای مدیریت چالش های لجستیکی ناشی از زمینه های مختلف جغرافیایی و زیرساختی همکاری نزدیک داشته باشند. علاوه بر این، توزیع کمک های بشردوستانه با موانعی در ارتباط با منابع محدود، مقامات فاسد، آموزش ناکافی کارکنان، و شکاف های هماهنگی بین سهامداران مختلف مواجه است.


‏5. بی ثباتی سیاسی: مهاجرت اجباری می تواند به عنوان یک کاتالیزور برای آشفتگی سیاسی و بی ثباتی در کشورهای دریافت کننده، به ویژه کشورهایی که در حال حاضر با چالش های داخلی مانند حکومت داری ضعیف، نرخ بالای بیکاری، یا درگیری های قومی دست و پنجه نرم می کنند، عمل کند. در نتیجه، رژیم های متخاصم ممکن است از اختلافات داخلی و احساسات عمومی نسبت به مهاجران برای توجیه سیاست های وحشیانه و بازداشت های دسته جمعی سوء استفاده کنند. علاوه بر این، قرار گرفتن مداوم در معرض خشونت، عدم تحمل، و ناآرامی اجتماعی می تواند اعتماد عمومی را به نهادهای مسئول مدیریت جریان مهاجرت و تضمین عبور امن برای بازگشت کنندگان تضعیف کند.


‏6. چالش های زیست محیطی: فعالیت های انسانی، همراه با بلایای طبیعی، تخریب زیستگاه، از بین رفتن تنوع زیستی و آلودگی را تسریع می کند و به ردپای اکولوژیکی جمعیت های مهاجرت اجباری کمک می کند. افزایش استفاده از شبکه های حمل و نقل برای سفرهای طولانی مدت افراد و جوامع را در معرض جاده های خطرناک، هواپیماها و قایق های حامل سموم، عوامل بیماری زا و مواد زائد قرار می دهد. جنگل زدایی و آلودگی خاک تهدیدهای بیشتری برای رفاه کسانی است که از مناطق روستایی به مراکز شهری که به دنبال پناهندگی هستند آواره شده اند.


‏7. شبکه های قاچاق و قاچاق : قاچاق و قاچاق مهاجران نقش مهمی در تسهیل جابجایی مهاجران اجباری از مرزها دارد. گروه‌های جنایتکار سازمان‌یافته درگیر آدم‌ربایی، وعده‌های دروغین پناهندگی، و پرداخت هزینه‌های حفاظتی برای فریب دادن افراد از خانه‌هایشان به دنبال سود مالی یا رضایت شخصی هستند. همکاری تقویت شده بین آژانس های اجرای قانون، ارائه دهندگان خدمات مهاجرت، مقامات گمرکی و سازمان های غیردولتی برای مهار فعالیت های قاچاق، جلوگیری از نقض حقوق بشر و تضمین بازگشت موفقیت آمیز جمعیت مهاجر ضروری است.


‏8. تهدید جهانی بهداشت: در حالی که تحرک انسان از تحقیق و به اشتراک گذاری بهترین شیوه ها پشتیبانی می کند، خطر ابتلا به بیماری های عفونی از طریق تجارت، گردشگری یا تماس تصادفی را نیز به همراه دارد. مهاجرت اجباری می تواند ناهمواری سلامت موجود را تشدید کند.

پیامدهای مخرب مهاجرت اجباری پیامدهای مخرب مهاجرت اجباری

مهاجرت اجباری چه تاثیری بر مناطق مختلف جهان دارد ؟

‏تأثیر مهاجرت اجباری به طور قابل توجهی در مناطق مختلف جهان متفاوت است و منعکس کننده زمینه های منحصر به فرد تاریخی، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و محیطی است. در زیر، برجسته‌ترین جنبه‌های این تنوع را از نظر پیامدهای اجتماعی-اقتصادی، حفظ فرهنگی، نیازهای بشردوستانه، ثبات سیاسی، چالش‌های زیست‌محیطی و تهدید سلامت جهانی بررسی می‌کنیم.


‏1. امریکای شمالی

‏ - الگوهای مهاجرت عمدتاً ناشی از جنگ، درگیری، آوارگی ناشی از بلایای طبیعی، آزار و اذیت یا سیاست‌های دولت (مانند جنگ‌های داخلی، آپارتاید) بوده است. پناهجویانی که از خشونت و ستم گریخته اند، به طور فزاینده ای از مرز به کانادا و مکزیک عبور می کنند.

‏ - عوامل اقتصادی، از جمله نرخ بالای بیکاری و فرصت های شغلی محدود، به افزایش تقاضا برای مهاجران قانونی و غیرقانونی برای ورود به کشورهای آمریکای شمالی کمک می کند. رشد سریع جمعیت منجر به ازدحام بیش از حد، چالش‌های زیرساختی و افزایش فشار بر خدمات شده است که منجر به تأخیر در دریافت مراقبت‌های بهداشتی، آموزشی و اجتماعی لازم شده است.

‏ - سیاست های مهاجرت اثرات متفاوتی بر هویت ملی، فرهنگ و تلاش های ادغام داشته است. برخی از ساکنان از کارگران خارجی استقبال می کنند در حالی که برخی دیگر نگرانی خود را در مورد همسان سازی فرهنگی و از دست دادن روش های سنتی زندگی ابراز می کنند. غلظت بالای مهاجران غیرقانونی که به طور غیرقانونی زندگی می کنند، چالش های مهمی را برای سازمان های اجرای قانون، جمع آوری مالیات و امنیت جامعه ایجاد می کند.

‏ - از نظر سیاسی، بحث های مهاجرت به درگیری های ایدئولوژیک دامن می زند و بر نتایج انتخابات هم در کشورهای پذیرنده و هم در کشورهای اعزام کننده تأثیر می گذارد و آسیب پذیری ها را در برابر جنبش های افراطی و نگرانی های امنیت ملی برجسته می کند.

‏ - اثرات زیست محیطی شامل تخریب زیستگاه در امتداد مرز ایالات متحده و مکزیک، کاهش حیات وحش به دلیل مناظر تکه تکه شده، و افزایش انتشار کربن از منابع انرژی غیر سنتی است که از عملیات قطع درختان غیرقانونی حمایت می کنند. مهاجرت قانونی به تلاش‌های کلی کاهش گازهای گلخانه‌ای کمک می‌کند و به مردم اجازه می‌دهد به مشاغل نزدیک‌تر شوند و وابستگی خود را به صنایع استخراج منابع غیرقانونی کاهش دهند.

‏2. آفریقای جنوب صحرا

‏ - مهاجرت های تاریخی شامل قیام های قبیله ای، یورش بردگان، قحطی و بیماری های همه گیر است که میلیون ها نفر را به پناه بردن به کشورهای همسایه سوق داد و در نهایت باعث بی ثباتی مناطق در سراسر جنوب صحرای آفریقا شد. پناهندگان در حال حاضر یکی از بزرگترین جمعیت های جهان را تشکیل می دهند که باعث تلاش های اسکان مجدد و کمک های بشردوستانه شده است.

‏ - شرایط اجتماعی و اقتصادی در کشورهای جنوب صحرای آفریقا بسیار متفاوت است، اما موضوعات مشترک در مورد فرصت های شغلی ناکافی، دسترسی محدود به آموزش با کیفیت، و ظرفیت ضعیف دولت ظاهر می شود. جمعیت عودت‌کنندگان با چالش‌های مهمی در ادغام مجدد در جوامع اصلی خود و تطبیق تجربیات متفاوت در میان گروه‌ها مواجه هستند.

‏ - از نظر فرهنگی، بسیاری از مهاجرانی که آفریقا را ترک می کنند، با طرد شدن از سوی مردم محلی که ارتباط خود را با ریشه های خود از دست داده اند، مواجه می شوند. زبان، مذهب و هنجارهای فرهنگی عوامل اصلی تأثیرگذار بر پذیرش و بقا هستند.

‏ - چالش های بشردوستانه در جنوب صحرای آفریقا از جمله کمبود بودجه، امکانات پزشکی ناکافی، تامین ناکافی سرپناه و دسترسی محدود به اطلاعات و فناوری های ارتباطی همچنان ادامه دارد. تلاش‌ها برای رسیدگی به علل ریشه‌ای مهاجرت، مانند بی‌ثباتی سیاسی، فساد، و تغییرات آب‌وهوایی، برای بهبود رفاه انسان و کاهش آسیب‌پذیری در برابر جابجایی اجباری بسیار مهم است.

‏ - از نظر سیاسی، رهبران سیاسی اغلب به نیروهای خارجی برای حفظ ثبات و تامین جریان کمک های بین المللی متکی هستند. افزایش وابستگی متقابل بین کشورهای کمک کننده و دریافت کنندگان می تواند تنش ایجاد کند و روند صلح را مختل کند. بازیگران محلی برای ایجاد راه حل های پایدار برای مسائلی که باعث مهاجرت اجباری می شود، حیاتی هستند.

‏ - اثرات زیست محیطی شامل تخریب زیستگاه، از بین رفتن معیشت، آلودگی و بهره برداری از منابع طبیعی است. فعالیت‌های غیرقانونی ماهیگیری و معدن، چالش‌های زیست‌محیطی را برای جوامع پایین دستی واقع در نزدیکی میادین نفتی و سایت‌های معدنی تشدید می‌کند.


‏3. آسیای جنوبی

‏ - مهاجرت اجباری ریشه در تاریخچه استعمار چند صد ساله، سوء مدیریت اقتصادی و بی عدالتی های اجتماعی دارد. تعداد زیادی از مردم به دلیل بی ثباتی سیاسی، جنگ داخلی، درگیری های مسلحانه و نقض حقوق بشر از بنگلادش، برمه (میانمار)، هند، پاکستان و نپال فرار می کنند.

‏ - دیاسپورای جنوب آسیا کمک قابل توجهی به پیشرفت جهانی در بخش های متعددی از جمله فناوری، پزشکی، تجارت و هنر کرده است. بیان های متنوع فرهنگ و میراث آسیای جنوبی همچنان به شکل گیری هویت های مدرن در سراسر جهان ادامه می دهد.

‏ - مهاجرت چالش های پیچیده فرهنگی، قانونی و عملی را به همراه دارد. تعاملات فرامرزی به ناوبران ماهر، مهارت های دیپلماتیک و تخصص حقوقی برای پیمایش رویه های قانونی و حل و فصل نیاز دارد.

مهاجرت اجباری چه تاثیری بر مناطق مختلف جهان دارد ؟ مهاجرت اجباری چه تاثیری بر مناطق مختلف جهان دارد ؟

چه عواملی باعث مهاجرت اجباری می‌شود ؟

‏مهاجرت اجباری پدیده ای چند وجهی است که با انگیزه ها، شرایط و پویایی های اجتماعی-سیاسی مختلف مشخص می شود. در اینجا نگاهی عمیق به برخی از عوامل کلیدی موثر در این شکل از تحرک آورده شده است:


‏1. جنگ و درگیری: یکی از محرک های اصلی مهاجرت اجباری، جنگ است که منجر به جابجایی های گسترده ای شده است که کل جمعیت را در چندین کشور درگیر می کند. این شامل نبردها، نسل کشی ها، پاکسازی قومی، و مبارزات اشغالگری در مقیاس بزرگ است. رویدادهای خشونت آمیز اغلب منجر به ترس و وحشت گسترده می شود و افراد را وادار می کند تا خانه ها را رها کنند تا به دنبال ایمنی و محافظت باشند. به عنوان مثال می توان به ارمنستان، گرجستان، سوریه، عراق و لیبی در دوره های درگیری اشاره کرد.


‏2. بی ثباتی سیاسی: بی ثباتی دولت، کودتا، سرکوب سیاسی، حکومت استبدادی، و سایر اشکال تغییر رژیم اغلب منجر به مهاجرت قابل توجه داخلی می شود. مردم ممکن است به عنوان بخشی از تحولات گسترده تر و تغییرات در ساختارهای حکومتی مجبور به ترک مراکز قدرت، شهرها و استان ها شوند. کشورهای متاثر از این شرایط عبارتند از ونزوئلا، یمن، زیمبابوه، تایلند، میانمار (برمه)، چین (هنگ کنگ و ماکائو)، تونس، ترکیه، اندونزی، فیلیپین، لیبریا و جمهوری آفریقای مرکزی.


‏3. استثمار اقتصادی: کمبود نیروی کار، فرار سرمایه و فقر افسارگسیخته می تواند منجر به مهاجرت نیروی کار اجباری شود. افراد و جوامع تحت فشار قرار می گیرند تا تحت شرایط کاری بد یا بدون تدابیر مناسب در برابر سوء استفاده و استثمار کار کنند. این موقعیت‌ها معمولاً از کمبودهای ساختاری در اقتصادهای محلی ناشی می‌شوند، جایی که توزیع درآمد ناهنجار است و منجر به محرومیت شدید می‌شود. کشورهای آسیب دیده از آمریکای لاتین، آمریکای مرکزی، جزایر کارائیب، آسیای شرقی و خاورمیانه تا جنوب صحرای آفریقا را شامل می شود.


‏4. بلایای طبیعی : زمین لرزه، طوفان، سیل، آتش سوزی، خشکسالی، و دیگر رویدادهای شدید آب و هوایی صدها هزار نفر - حتی میلیون ها - از مردم را مجبور به تخلیه خانه های خود می کند. پس از آن، بازماندگان برای تأمین زندگی جدید تلاش می کنند و اغلب با مشکلات اضافی مانند سوء تغذیه، بیماری، و کمبود منابع ضروری مانند آب تمیز، غذا و سرپناه مواجه می شوند. کشورهای مستعد در معرض خطرات مکرر بلایا عبارتند از: هند، پاکستان، ژاپن، پرو، برزیل، کلمبیا، ایالات متحده، چین، نیجریه و آفریقای جنوبی.


‏5. آزار و اذیت و سرکوب: عدم تحمل مذهبی، نژادپرستی، بیگانه هراسی، همجنسگراهراسی، تعصب جنسیتی، و احساسات ضد دگرباش جنسی+ هنگامی که افراد احساس می کنند نمی توانند مطابق با ارزش ها، قوانین و آداب و رسوم رایج زندگی کنند، مهاجرت اجباری را تحریک می کنند. فعالان حقوق بشر، روشنفکران و دانشمندانی که در کار وکالت می‌کنند نیز معمولاً هدف آزار و اذیت قرار می‌گیرند. کشورهایی که درگیری‌های مذهبی را تجربه می‌کنند عبارتند از ایران، افغانستان، سومالی و سوریه. کسانی که با اختلافات قومی دست و پنجه نرم می کنند عبارتند از چچن، دارفور، صحرای غربی و قبرس.


‏6. نقض حقوق بشر و فساد: وقتی دولت ها در حمایت از حقوق بشر، ارائه خدمات اساسی و تضمین رفتار عادلانه با شهروندان ناکام می مانند، جذب سرمایه گذاری و ایجاد فرصت های شغلی پایدار برای آنها دشوار می شود. دولت‌هایی که گرفتار رسوایی‌ها، فساد و سوءمدیریت‌های فاحش هستند، دیگر نمی‌توانند امیدی برای توسعه بلندمدت داشته باشند. این چالش ها شهروندان را به سمت مهاجرت سوق می دهد و منجر به افزایش تقاضا برای خدمات قانونی و غیرقانونی ارائه شده توسط کشورهای اطراف می شود. کشورهای آسیب دیده شامل آرژانتین، بلیز، شیلی، دومینیکا، گویان، پاناما، پاراگوئه، ترینیداد و توباگو و اروگوئه هستند.


‏7. بحران پناهجویان: جنگ جهانی دوم و درگیری های متعاقب آن میلیون ها نفر را به عنوان پناهنده در سواحل خارجی سرگردان کرد. با گذشت زمان، بحران‌های مداوم روابط اعتماد را از بین برد و محیط‌های خطرناکی را برای عودت‌کنندگان ایجاد کرد و آنها را مجبور کرد بار دیگر سوار قایق‌هایی شوند که عازم سرزمین‌های دور هستند. مسائل مربوط به اسکان مجدد پناهندگان، مدیریت مرزها، و رسیدگی به علل ریشه ای درگیری ها، همگی نقش مهمی در حفظ یک چشم انداز باثبات و انسانی پناهندگان دارند. کشورهای اصلی مولد پناهجو عبارتند از افغانستان، بوروندی، کامرون، جمهوری آفریقای مرکزی، جمهوری دموکراتیک کنگو، لیبریا، سیرالئون، سودان، جمهوری عربی سوریه و اوگاندا.