آشنایی با باند تبهکاری و خشونت در جامعه
جهان امروز با چالش های متعددی در ارتباط با جنایت، فعالیت باند و خشونت، به ویژه در محیط های شهری مواجه است. باندهای جنایتکار همچنان با مشکلات قابل توجهی از جمله افزایش سطح ارعاب، سرقت، تجاوز، بهره کشی جنسی، قاچاق مواد مخدر، قاچاق انسان، قاچاق اسلحه و تروریسم مواجه هستند. این باندها اغلب به طور مستقل عمل می کنند و با تکیه بر مبارزات قدرت داخلی، فشارهای خارجی و رهبران بی وجدان، کنترل خود را حفظ کرده و نفوذ خود را در سراسر محله ها، شهرها و ایالت ها در سراسر جهان گسترش می دهند. تأثیر این جنایت سازمان یافته بسیار فراتر از مرزهای قانونی است. پیامدهای عمیقی بر سلامت روان، آموزش، فرصت های شغلی، نظم اجتماعی و امنیت عمومی دارد. در پرداختن به پیچیدگیهای پویایی باندها و خشونت، توجه به بافت تاریخی و عوامل اجتماعی-اقتصادی کنونی، در کنار روندها و اولویتهای نوظهور در اجرای قانون، خدمات اجتماعی، و روابط بینالملل ضروری است.
باندهای تبهکار ویژگی های متمایزی از جمله سازماندهی، سلسله مراتب و روش های عملیاتی را نشان می دهند که آنها را قادر می سازد اعضا را بسیج کنند، اطلاعات را منتشر کنند، در فعالیت های غیرقانونی شرکت کنند و اعتبار را در قلمروهای جغرافیایی خاص حفظ کنند. ویژگیهای کلیدی باندهای جنایتکار شامل گروههای تنگاتنگ است که با ایدئولوژی، قومیت، مذهب، یا وابستگی منطقهای مشترک مشخص میشوند. شیوه های استخدام انتخابی که بر جذب افراد با انگیزه ها، ارزش ها و مهارت های مشابه تمرکز دارد. ساختارهای رهبری متمرکز که اقتدار، انضباط و جهت را ایجاد می کند. و تکنیک های برنامه ریزی و اجرای استراتژیک برای به حداکثر رساندن شانس موفقیت طراحی شده اند. در چارچوب شهرنشینی و جهانی شدن مدرن، باندهای جنایتکار دامنه خود را گسترش داده اند، از فناوری، زیرساخت ها و تنوع عملیات در تلاش برای فرار از کشف و سازگاری با شرایط متغیر استفاده می کنند.
خشونت مربوط به باندها یکی از مبرم ترین مسائلی است که کودکان و جوانان با آن مواجه هستند و به طور قابل توجهی به بزهکاری نوجوانان، سوء مصرف مواد و بی ثباتی اجتماعی کمک می کند. علاوه بر آسیب مستقیم ناشی از اعمال خشونتآمیز، باندها رفتارها، باورها و نگرشهای منفی را تداوم میبخشند که به عوامل خطر بیشتر برای فعالیتهای مجرمانه و اعتیاد بعدی کمک میکند. کودکان و جوانانی که تحت تأثیر خشونت گروهی قرار می گیرند اغلب از دست دادن عزت نفس، سردرگمی هویت، ضربه روحی و تأثیرات پایدار بر روابط، تحصیلات و رفاه کلی را تجربه می کنند. مطالعات متعدد نشان میدهد که شیوع عضویت در باند در میان نوجوانان بالا است و بسته به حوزه قضایی و متغیرهای جمعیتی از 20٪ تا نزدیک به 90٪ متغیر است. محققان چندین عامل خطر مرتبط با مشارکت جوانان در باندها را شناسایی کردهاند، از جمله وضعیت SES پایین، روابط ضعیف با همسالان، تمرکز بالای جرم و جنایت، مهارتهای اجتماعی محدود، شروع زودهنگام رفتارهای مرتبط با باند، و قرار گرفتن در معرض نمایشهای رسانهای از خشونت و منفیگرایی.
فعالیت باندهای جنایتکار و تأثیرات اجتماعی :
در حالی که باندهای جنایتکار کارکردهای مهمی مانند تولید درآمد، کنترل منابع و حفظ اهرم سیاسی را ایفا می کنند، اما از طریق خشونت مستقیم، حملات سیستماتیک به جوامع و بهره برداری از آسیب پذیری های قربانیان، خطرات جدی را برای جامعه به همراه دارند. قربانی شدن دوران کودکی توسط باندها منجر به عواقب ویرانگر برای زندگی فردی می شود و به افزایش سطوح فقر، بی خانمانی و ناآرامی های اجتماعی کمک می کند. شواهد تحقیقاتی طولی نشان میدهد که جوانانی که درگیری با گروههای تبهکار را تجربه میکنند، به احتمال زیاد به مجرمان مکرر تبدیل میشوند، مرتکب اشکال دیگری از جنایات میشوند، از ناراحتیهای عاطفی شدید رنج میبرند، و با مشکل سازگاری مجدد با بزرگسالی مواجه میشوند. علاوه بر این، خشونت مربوط به باند پیامدهای مهمی برای پیشرفت تحصیلی، فرصت های شغلی و انسجام اجتماعی دارد. به عنوان مثال، نرخ بالای خشونت های مرتبط با باند منجر به کاهش نرخ فارغ التحصیلی، کاهش ثبت نام در دانشگاه، کاهش پتانسیل درآمد، و احساس انزوا و افسردگی بیشتر در بین دانشجویان و کارگران می شود. علاوه بر این، میراث خشونت گروهی در طول نسلها باقی میماند و روابط خانوادگی، اعتماد جامعه و تصور عمومی از اقتدار و امنیت را شکل میدهد.
باندهای جنایتکار به عنوان بازیگران و جمع آوری کنندگان خشونت و جنایت:
در بافت جامعه مدرن، باندهای جنایتکار نقش مهمی در شکل دادن به الگوهای خشونت، رفتار مجرمانه و ثبات اجتماعی ایفا می کنند. این سازمانها با فراهم کردن محیطی که همکاری، رقابت و انباشت منابع را تسهیل میکند، به جنبههای مختلف زندگی روزمره کمک میکنند، در حالی که همزمان امنیت عمومی را به خطر میاندازند و نتایج مثبت توسعه را تضعیف میکنند. باندهای جنایتکار به عنوان بازیگران در ساختار اجتماعی گسترده تر، خود را به عنوان نیروهای بانفوذی تثبیت کرده اند که چرخه های فقر، نابرابری و اختلاف اجتماعی را تداوم می بخشند. این بخش به تشریح جنبه های کلیدی فعالیت باندهای مجرمانه پرداخته و بر نقش آنها در تولید و توزیع سلاح، هماهنگی معاملات غیرقانونی، ترویج اخاذی و تسهیل سایر فعالیت های غیرقانونی تاکید می کند و در عین حال برخی از راهبردهای پیشگیرانه را برجسته می کند. به چالشهای اساسی رسیدگی کنید و با تأثیرات بلندمدت خشونتهای مرتبط با باند مقابله کنید.
تولید و توزیع سلاح:
یکی از اهداف اولیه باندهای جنایتکار، دستیابی و نگهداری سلاح گرم، مهمات و تسلیحات مربوطه است. این سازمان ها از طریق ترکیبی از خرید، قاچاق، تولید و استقراض درآمد قابل توجهی را از طریق فروش به نمایندگی های خرده فروشی، توزیع کنندگان عمده فروشی، فروشندگان خیابانی و بازارهای غیرقانونی ایجاد می کنند. برخی از باندها حتی در سیستمهای تسلیحاتی پیشرفته و برنامههای آموزشی نظامی سرمایهگذاری زیادی میکنند و به دنبال راههایی برای بهبود توانایی خود در اعمال نیرو به طور موثر علیه اهداف و به حداقل رساندن خسارات جانبی در طول حوادث ناآرام، تخریب اموال و آدمربایی هستند. با انجام این کار، باندهای جنایتکار کمک می کنند تا اطمینان حاصل شود که آنها در میان قوانین سختگیرانه اسلحه، چارچوب های نظارتی و پیشرفت های تکنولوژیکی که موانعی بر سر راه گسترش و بقای آنها ایجاد می کند، به رشد خود ادامه می دهند. علاوه بر این، این گروهها از داراییهای خود از سلاح گرم و سایر داراییهای کشنده برای دامن زدن به درگیریهای تشدیدکننده بین رقبا و محافظت در برابر مداخلات سازمانهای مجری قانون استفاده میکنند که چرخه خشونت را بیشتر تشدید میکند و از اجرای راهحلهای مؤثر جلوگیری میکند.
هماهنگی معاملات غیرقانونی:
باندهای جنایتکار از طریق شبکه ای از مخبران، جاسوسان و متحدان، جابجایی کالاهای مسروقه، پول نقد و سایر دارایی های ارزشمند را در مرزهای محلی، ایالتی و ملی تسهیل می کنند. آنها از روش های مختلف حمل و نقل، از جمله اتومبیل، موتور سیکلت، قایق، کامیون، واگن قطار، و خدمات تحویل بسته استفاده می کنند، که همگی ممکن است به ترخیص کالا از گمرک، مجوز، یا مکانیسم های ردیابی نیاز داشته باشند تا اطمینان حاصل شود که اعضای باند ناشناس باقی می مانند و از شناسایی توسط مقامات جلوگیری می کنند. در طول دورههای تشدید ناآرامیها، مانند بلایای طبیعی، حملات تروریستی، یا سرقتهای بزرگ بانکها، باندهای جنایتکار اغلب تلاشهای امدادی را برای توزیع کمک، تدارکات و بودجه برای بازماندگان سازماندهی میکنند و تابآوری را در میان جمعیتهای آسیب دیده ارتقا میدهند. در حالی که نقش آنها در کمک به جنایت بحث برانگیز است، بسیاری استدلال میکنند که این سازمانها حمایت مهمی از افراد نیازمند ارائه میکنند، به مردم کمک میکنند تا از محیطهای خطرناک فرار کنند، نیازهای اساسی خود را تامین کنند و زندگی خود را پس از تجربه سختیهای شخصی بازسازی کنند.
ترویج اخاذی:
از آنجایی که موسسات مالی، مشاغل و صنایع به دلیل رکود اقتصادی، سیاست های دولت و نوسانات بازار با کاهش درآمد دست و پنجه نرم می کنند، باندهای جنایتکار به دنبال منابع درآمدی جایگزین از طریق اخاذی و سایر انواع باج گیری هستند که شامل مطالبه پول، پرداخت غیرنقدی است (مانند کار)، یا تهدید به خشونت در ازای رعایت قوانین. این اعمال آزار و اذیت و اجبار باعث ایجاد عدم اطمینان در مورد ترتیبات تجاری آینده میشود، شرکتها و دولتها را برای اولویتبندی جایگزینهای تامین مالی سوق میدهد، که میتواند منجر به افزایش هزینه، از دست رفتن قراردادها و اختلال در ارائه خدمات عادی شود. برای کاهش تأثیر اخاذیهای مرتبط با باند، سازمانهای مجری قانون باید با شرکای شرکتی، بازرسان خصوصی و تعاونیها همکاری نزدیک داشته باشند تا طرحهای جامع ضد اخاذی را توسعه دهند که عناصری مانند بازیابی دارایی، نظارت بر اعتبار و ابزارهای ارزیابی ریسک را در بر میگیرد. شبکههای باندی را که در بخشهای مورد نظر فعالیت میکنند شناسایی و مختل کنید.
تسهیل سایر فعالیت های غیرقانونی:
باندهای جنایتکار علاوه بر فعالیت های اصلی خود در تولید و توزیع سلاح، در طیف گسترده ای از فعالیت های غیرقانونی دیگر نیز شرکت می کنند که باعث بی ثباتی بیشتر جوامع و تضعیف اعتماد عمومی به حاکمیت قانون می شود. نمونههایی از اشکال متداول فعالیتهای مجرمانه که توسط باندها حمایت میشوند عبارتند از قمار، قرضگیری، فحشا، قاچاق مواد مخدر.
به منظور درک رابطه بین باندهای جنایتکار و خشونت در جامعه در زمینه های مختلف در سراسر جهان، تجزیه و تحلیل مطالعات موردی، روندها و الگوهای مشاهده شده در حوزه های قضایی خاص، با تکیه بر داده های تاریخی، تحلیل های آماری، و یافته های تحقیقات کیفی ضروری است. بخشهای زیر به چندین نمونه از کشورهایی میپردازند که باندهای جنایتکار نقش مهمی در شکلدهی به پویاییهای خشونتآمیز و بررسی علل بالقوه، پیامدها، استراتژیهای پیشگیری و توصیههای سیاستی برای پرداختن به این موضوع داشتهاند.
1. ایالات متحده:
- زمینه تاریخی: خشونت باند در ایالات متحده از روزهای اولیه آن وجود داشته است، که مشخصه آن درگیری نژادی ناشی از دوران جیم کرو در Deep South و دهه های بعدی تبعیض قانونی بر اساس نژاد، قومیت، و وضعیت اجتماعی-اقتصادی بود. امروزه باندها بهعنوان یک مشکل دائمی شناخته میشوند که با سطوح بالای بیکاری جوانان، سوء مصرف مواد، مسائل بهداشت روانی و بیثباتی خانواده مشخص میشود و به طور قابلتوجهی به بیثباتی کلی جامعه و نرخ جرم و جنایت کمک میکند.
- علل: عوامل اجتماعی، از جمله نژادپرستی سیستماتیک، فقر، فرصتهای محدود و نابرابریهای اقتصادی، رشد و تداوم گروههای عمدتا آمریکایی آفریقاییتبار، لاتین/اسپانیایی، بومیان و آسیاییآمریکاییها را تقویت کردهاند. علاوه بر این، قطبیسازی سیاسی مداوم و افزایش همجنسگرا هراسی، ترنسهراسی، و بیگانههراسی منجر به افزایش جرایم ناشی از نفرت افراد بر اساس ویژگیهای محافظتشده، تشدید تنشهای موجود و سوق دادن باندها به سمت رفتارهای افراطیتر شده است.
- پیامدها: خشونت باندها تأثیرات گسترده ای بر رفاه قربانیان، خانواده ها و جوامع داشته است، تأثیر منفی بر مدارس، چشم انداز شغلی، تحصیلات، عزت نفس، روابط، و در نهایت منجر به نرخ بالاتر جرم و جنایت، کاهش کیفیت زندگی، و تروما طولانی تر
- راهبردهای پیشگیری: سازمانهای مجری قانون، مؤسسات آموزشی، سازمانهای غیرانتفاعی، و جوامع مذهبی برای اجرای اقدامات مختلف با هدف کاهش تکرار جرم، تقویت توانبخشی و مبارزه با خشونتهای مرتبط با باند همکاری میکنند. رویکردهای کلیدی شامل بهبود دسترسی به آموزش شغلی، درمان سوء مصرف مواد، کمک به مسکن، و مراقبت از سلامت روان است. ارائه آموزش در مورد تاریخ، فرهنگ و ارزش ها به جوانان؛ اجرای مداخلات مبتنی بر جامعه با تمرکز بر کاهش تعصب و ترویج مدارا؛ اجرای مجازاتهای سختتر و دستورالعملهای مجازات برای متخلفان تکراری؛ و ایجاد مشارکت های قوی تر بین ادارات پلیس، دادگاه ها، زندان ها و قوه قضاییه برای هماهنگی بهتر منابع و حمایت از پرونده های فردی.
- توصیههای خط مشی: دولتهای فدرال، ایالتی و محلی باید قوانین جامع ضد باند، از جمله حداقل مجازات اجباری برای جرایم مرتبط با گروههای تبهکار، افزایش بررسی پیشینه برای خرید اسلحه، بهبود اصلاحات عدالت کیفری و سرمایهگذاری بیشتر در جامعه را در نظر بگیرند. برنامه های گرا تشویق همکاری بین سازمانهای مجری قانون، مدارس و محلهها میتواند به ابتکارات ایمنی عمومی مؤثرتری منجر شود و به شهروندان این امکان را میدهد که احساس امنیت و ارتباط بیشتری با جوامع خود داشته باشند.
2. برزیل:
- زمینه تاریخی: خشونت باندها برای مدت طولانی در برزیل موضوعی حیاتی بوده است، به ویژه در مناطق شهری مانند ریودوژانیرو و سائوپائولو، جایی که تمرکز جمعیت کم درآمد، فقیر و نژادهای مختلط شرایط مطلوبی را برای رشد سازمان یافته ایجاد می کند. شرکت های جنایی
- علل: نابرابری اقتصادی، فقدان مسکن باثبات، فرصتهای آموزشی محدود، و حمایتهای اجتماعی ناکافی از جمعیتهای آسیبپذیر به محیطی کمک کرده است که در آن باندها شکل میگیرند و رشد میکنند. علاوه بر این، بیثباتی سیاسی اجتماعی، فساد و تجارت بینالمللی مواد مخدر هم بر شکلگیری و هم گسترش کارتلهای مواد مخدر تأثیر میگذارد که به نوبه خود باندها را قادر میسازد تا آزادانه بدون مواجهه با پیامدهای قانونی نامطلوب فعالیت کنند.
- عواقب: خشونت گروهها در برزیل منجر به نقض شدید حقوق بشر، بحرانهای بشردوستانه، از دست دادن معیشت، و آواره شدن میلیونها نفر، عمدتاً از مناطق روستایی، میشود. این تأثیرات فراتر از جمعیت قربانیان فوری است و پیامدهای پایداری برای ثبات جهانی و تلاشهای ایجاد صلح دارد.
- راهبردهای پیشگیری: سازمانهای مجری قانون، نیروهای امنیتی و سازمانهای غیردولتی برزیل برای مقابله با خشونتهای مرتبط با باندها از طریق راهبردهای مختلف، مانند انجام عملیاتهای گشتزنی منظم، گسترش دسترسی واحدهای سیار مجهز به فناوری پیشرفته، حمایت از طرحهای پلیس جامعه، همکاری میکنند.
برزیل اغلب به عنوان یکی از کشورهایی در نظر گرفته می شود که بیشترین میزان وقوع فعالیت باندهای جنایی را دارد، اگرچه ذکر این نکته ضروری است که این طبقه بندی ممکن است بسته به معیارها و معیارهای خاص مورد استفاده متفاوت باشد. از نظر دادهها و گزارشهای رسمی، به دلیل اطلاعات محدود درباره عضویت، ساختار سازمانی یا تغییرات در طول زمان، تعیین دقیق تعداد باندهای فعال در برزیل دشوار است. با این حال، چندین مطالعه و تحلیل بینش هایی را در مورد مقیاس و شدت فعالیت های مرتبط با باند در داخل کشور ارائه می دهد.
در سال 2019، دکتر میگل رزنده و همکاران گزارشی با عنوان "Criminalidade Organizada na América do Sul e no Brasil" منتشر کردند که روندها و الگوهای جرایم سازمان یافته را در سراسر آمریکای جنوبی و برزیل بررسی کرد. بر اساس این مطالعه، برزیل با در نظر گرفتن مجموع اعضای باند (به استثنای گروه های شبه نظامی) در میان کشورهای آمریکای لاتین در رتبه دوم قرار گرفت. این یافته حاکی از آن است که در حالی که سایر کشورهای آمریکای جنوبی سطوح مشابهی از مشارکت در باندها را تجربه کردند، برزیل به طور مداوم در طول دوره مورد تجزیه و تحلیل جایگاه خود را در صدر فهرست حفظ کرد. توجه به این نکته مهم است که با توجه به چالشهای مرتبط با جمعآوری دادههای قابل اعتماد در مورد باندهای جنایی، این ارقام به جای اعداد دقیق، تخمینها را نشان میدهند.
همچنین لازم به ذکر است که در حالی که به نظر میرسد برزیل میزبان برخی از بزرگترین شبکههای باند تبهکار در سطح جهان است، کشورهای در حال توسعه دیگری نیز وجود دارند که باندها به ویژه در مرکز و غرب آفریقا حضور دارند. برای مثال، جمهوری دموکراتیک کنگو از افزایش گروههای مسلح موسوم به شبهنظامیان و باندها پس از پایان رژیم رئیسجمهور جوزف کابیلا در سال 2016 خبر داد. در پاسخ به افزایش تهدید ناشی از این گروهها، کمککنندگان خارجی و سازمانهای بینالمللی حمایت کردهاند. تقویت ظرفیت ملی برای پیشگیری و رسیدگی به جرایم مرتبط با باند، و همچنین حمایت از اهداف امنیتی منطقهای گستردهتر.
برای به دست آوردن آمارهای به روز و ارزیابی دقیق تر وضعیت فعلی، توصیه می شود از منابع معتبر داده ها، از جمله نشریات دولتی، پایگاه های اطلاعاتی بین المللی، و گزارش های روزنامه نگاری تحقیقی مستقل با تمرکز بر جرم و جنایت و مسائل امنیتی در برزیل و سایر حوزه های قضایی مرتبط استفاده کنید. . درک ماهیت پیچیده باندهای جنایتکار و نقش آنها در شکلدهی به پویاییهای اجتماعی، به جای تکیه بر رتبهبندیهای سادهگرایانه بدون اتکا به این مشاهدات در برابر عوامل تاریخی، فرهنگی، جغرافیایی و سیاسی منحصربهفرد، نیازمند تحلیل دقیق مطالعات موردی، شواهد تجربی و نظرات کارشناسان است. به هر کشور.
در طول تاریخ، باندهای جنایتکار متعددی در سرتاسر جهان پدیدار شدهاند که بر جامعه تأثیر گذاشته و به شکل قابل توجهی در شکلهای مختلف رفتار غیرقانونی کمک کردهاند. نمونه های معروف عبارتند از اوباش بدنام مانند آل کاپون، جان دیلینگر، و ویتو جنووز. باندهای زندان مانند The Irish Mob، The Winter Hill Gang و The Bonanno Crime Family. باشگاه های موتور سیکلت مانند The Hells Angels، Outlaws Motorcycle Club، و Bandidos. و باندهای خیابانی که از پیشینهها، فرهنگها و مکانهای جغرافیایی مختلف سرچشمه میگیرند. در اینجا، من برخی از باندهای جنایتکار برجسته در طول تاریخ را مورد بحث قرار میدهم و ویژگیهای کلیدی و مشارکت آنها را در زمینههای محلی یا ملی برجسته میکنم:
1. آل کاپون: یکی از بدنام ترین جنایتکاران آمریکایی در تمام دوران، آلبرت آنتونی کاپون پس از اینکه در دوران ممنوعیت خود را به عنوان یک غارتگر و متجاوز به کار در شیکاگو معرفی کرد، در شیکاگو به شهرت رسید. ظهور او در اوایل دهه 1890 آغاز شد و با انتصاب او به عنوان رئیس زیرمجموعه شهر قبل از به دست گرفتن کنترل سندیکای جرایم سازمان یافته که در نهایت به "خدمه کاپون" معروف شد، به اوج خود رسید. کاپون در طول زندگی حرفه ای خود مسئول قاچاق مهتاب، اخاذی از مشاغل و کنترل تقریباً نیمی از صنعت قمار شیکاگو بود. کاپون پس از گذراندن دو دهه زندان به دلیل فرار مالیاتی و فعالیت های تجاری متقلبانه، در 7 آوریل 1947 در سلول انفرادی درگذشت. علیرغم اینکه در فرهنگ عامه به صورت منفی به تصویر کشیده شد، کاپون به دلیل تأثیر قابل توجه خود بر جنایات سازمان یافته در طول دوران، شخصیت مهمی در تاریخ آمریکا باقی مانده است. زمانی که با صنعتی شدن سریع و رونق اقتصادی مشخص شده است.
2. جان دیلینگر: جان فرانسیس دیلینگر که به دلیل اینکه سرقت های بزرگ بانک را رهبری می کرد و آنها را به چندین همدست در تعقیب و گریزهای مرگبار اتومبیل در امتداد مرز ایالات متحده و کانادا متهم می کرد، لقب "پادشاه مرگ سواری" را نیز گرفت. نقش در شکل دادن به تکامل پزشکی قانونی صحنه جرم مدرن و سیستم های هشدار سرقت دیلینگر که به وحشیگری، جاه طلبی و جستجوی بی وقفه برای ثروت شهرت داشت، از طریق یک شبکه بیرحم و بسیار سازمان یافته از همکارانی که مایل بودند از هر وسیله لازم برای رسیدن به اهدافش استفاده کنند، عمل می کرد. در اواخر دهه 1930 و اوایل دهه 1940، دیلینگر تقریباً هفده سرقت از بانک را در اوکلاهاما، تگزاس و لوئیزیانا انجام داد و حدود 5 میلیون دلار پول نقد و دارایی های ارزشمند را پشت سر گذاشت. او در نهایت در 25 می 1942 توسط افسران پلیس دستگیر و اعدام شد. در نتیجه اقدامات او، دیلینگر سوژه کتاب ها، فیلم ها، مستندها و افسانه های بی شماری شد که مرزهای بین واقعیت و داستان را بیشتر محو کرد و او را به فردی ماندگار تبدیل کرد. نماد تاریخ جنایت آمریکا
3. : Vincenzo Luciano "Vito" Genovese که یکی از رنگارنگ ترین و مرموزترین اوباش در تاریخ شهر نیویورک به حساب می آید، در میان پس زمینه آشفته جنایات آمریکایی پس از جنگ جهانی دوم به قدرت رسید. با پیوندهای قوی با خانواده قدرتمند لوچس، جنووز یکی از سودآورترین و پرسودترین شبکه های توزیع هروئین کشور را کنترل می کرد که تأثیر گسترده ای بر زندگی هزاران نفر از ساکنان آسیب دیده از اعتیاد و جنایت داشت. عملیات Genovese که عمدتاً به طور غیرقانونی از زیرزمینی تا اواسط دهه 1970 فعالیت می کرد، با فراهم کردن زیرساخت های مورد نیاز برای گسترش قاچاق مواد مخدر و فروش سلاح گرم و مواد منفجره، به شکل گیری توسعه آینده جنایات سازمان یافته آمریکایی کمک کرد. در طول دوران جنایی خود، جنووز به چندین اتهام اخاذی، اخاذی، اخاذی و تیراندازی با اسلحه اعتراف کرد و در نهایت پس از محکومیتش در سال 1981 به حبس ابد محکوم شد. کارآفرینان و رهبرانی که به دنبال عبور از چالشهای ورود به دنیای جنایتکار هستند.
4. اوباش ایرلندی: اوباش ایرلندی که در اوایل قرن بیستم در دیترویت، میشیگان تأسیس شد، خرده فرهنگ متمایز از جنایتکاران را نشان می دهد که با هویت قومی مشترک، منافع چندفرهنگی و وفاداری شدید آنها مشخص می شود.