زندگینامه مخترع تلفن الکساندر گراهام بل
در این پست به زندگینامه مخترع تلفن الکساندر گراهام بل خواهیم پرداخت. گراهام بل که بود و چه اختراعاتی داشت.
1402-09-16 17:51:29 - تارا
الکساندر گراهام بل
الکساندر گراهام بل یکی از دانشمندانی بود که با اختراعات خود، نقطهی عطفی در تاریخ علم، فناوری و ارتباطات ایجاد کرد. در ادامه با شركت پگاه سيستم همراه باشيد.الکساندر گراهام بل Alexander Graham Bell دانشمند اسکاتلندی متولد قرن نوزدهم میلادی بود. این دانشمند، محقق، مهندس و مخترع، شهرت اصلی خود را مدیون اختراع تلفن و تاسیس شرکت تلگراف و تلفن آمریکا یا AT&T است. پدر، پدربزرگ و برادر الکساندر از سخنوران مشهور و مادر و همسرش هر دو ناشنوا بودند. این واقعیتهای خانوادگی همگی در شکلگیری مسیر زندگی و تحقیقات این دانشمند بزرگ نقش داشتهاند.
گراهام بل ابتدا تحقیقات خود را پیرامون دستگاههای شنوایی و سخنرانی انجام داد. این تحقیقات بعدا باعث شد که او در سال ۱۸۷۶ پتنت اولین دستگاه تلفن را در دفتر ثبت پتنت آمریکا ثبت کند. نکتهی جالب در مورد این دانشمند این که او تلفن را مزاحم شغل اصلیاش یعنی تحقیقات میدانست و هیچگاه در اتاق مطالعهاش تلفن نداشت. بل در سالهای پایانی عمر، تحقیقات قابل توجه دیگری در صنایعی همچون دستگاههای ارتباط نوری، قایقهای بالهدار و صنعت هواپیما انجام داد. او یکی از موسسان انجمن نشنال جئوگرافیک هم بود و در سالهای ۱۸۹۸ تا ۱۹۰۳ بهعنوان معاون ارشد آن فعالیت میکرد.
از بدو تولد تا تحصیل گراهام بل
الکساندر بل در سوم مارس ۱۸۴۷ در ادینبورگ اسکاتلند متولد شد. او دو برادر به نامهای ملویل جیمز بل و ادوارد چارلز بل داشت که هر دو در سنین جوانی و بر اثر بیماری سل از دنیا رفتند. پدرش پروفسور الکساندر ملویل بل بود که در زمینهی آواشناسی تحقیق میکرد. مادر الکساندر، الیزا گریس نام داشت. الکساندر در سن ۱۰ سالگی از پدرش درخواست کرد تا مانند برادران، یک نام میانی داشته باشد. بههمین دلیل او در سن ۱۱ سالگی اجازهی انتخاب نام میانی را پیدا کرده و نام گراهام را برای ادای احترام به یکی از دوستان نزدیک خانوادگی انتخاب کرد. البته خویشاوندان و دوستان نزدیک او را الک Aleck صدا میزدند.
الکساندر از همان سنین کودکی کنجکاو و علاقهمند به کشف طبیعت بود. او گونههای گیاهی و جانوری را جمعآوری و روی آنها تحقیق میکرد. نزدیکترین دوست او در آن زمان بن هاردمن بود که خانوادهاش یک کارخانهی آرد داشتند. الکساندر در مورد نحوهی کار این کارخانه از دوستش سوال پرسید و متوجه شد که برای تولید آرد، باید ابتدا پوست و سبوس گندم را در یک فرآیند دشوار از آن جدا کرد. الکساندر با دقت در این فرآیند در ۱۲ سالگی اولین اختراع خود را انجام داد. او دستگاهی ساده برای جدا کردن پوست گندم ساخت که تا سالها از آن در کارخانهی آرد استفاده شد.
علاوه بر علم، موسیقی، هنر و شعر نیز در حوزهی علاقهمندیهای الکساندر بودند و مادرش او را در فعالیت در این زمینههای تشویق میکرد. او بدون آموزش آکادمیک، پیانو زدن را فرا گرفت. نکتهی جالب این که با وجود درونگرا و ساکت بودن، الکساندر تقلید صدا را نیز یاد گرفت و اعضای خانواده را در میهمانیها سرگرم میکرد. مادر او از سن ۱۲ سالگی ناشنوا شده بود. الکساندر برای ارتباط با مادرش زبانی با انگشت اختراع کرد که با اشاره کردن روی میز، صحبتهای اعضای خانواده را برای او بیان میکرد. او تکنیکهایی برای صحبت کردن با اصوات واضح با مادرش نیز ابداع کرد که در برقراری مکالمه مفید بود. در نهایت تلاشهای متعدد برای ارتباط هرچه بهتر با مادر بود که الکساندر گراهام بل را به مطالعهی علم آکوستیک یا صوت شناسی علاقهمند کرد.
الکساندر مانند دو برادرش تحصیلات ابتدایی را در خانه و تحت تعلیم پدر فراگرفت. او سپس به دبیرستان سلطنتی ادینبورگ رفت اما تنها پس از ۴ ترم و در ۱۵ سالگی آنجا را ترک کرد. دوران تحصیل او در دبیرستان پر از نمرات ضعیف و غیبتهای متعدد بود؛ چرا که بل تنها به علوم طبیعی و زیست علاقه نشان میداد و با وجود اصرار پدر، علاقهای به شرکت کردن در کلاسهای دیگر نداشت.
بل پس از ترک دبیرستان به لندن و نزد پدربزرگرش رفت. عشق و علاقهی او به یادگیری در همان سال اول زندگی در لندن چندین برابر شد و ساعتهای متمادی از روزش به مطالعه و بحث در مورد موضوعات مختلف علمی میگذشت. بل بزرگ صحبت کردن فصیح و بدون مشکل را به نوهاش آموزش داد و او را برای تبدیل شدن به یک معلم آماده کرد. بل در ۱۶ سالگی بهعنوان معلم کارآموز موسیقی و سخنوری در آکادمی وستون هاوس در الگین موری اسکاتلند مشغول به کار شد. او در سال بعد به دانشگاه ادینبورگ رفت و به برادرش ملحق شد. در سال ۱۸۶۸، کمی پیش از آن که برای مهاجرت به کانادا با خانواده آمده شود، امتحانات تکمیلی را با موفقیت گذراند و در پذیرش کالج دانشگاهی لندنUCL پذیرفته شد.
اولین مطالعات صوتی
پدر بل او را در یادگیری سخنوری بسیار تشویق میکرد. روزی در سال ۱۸۶۳ او فرزندان خود را به دیدن نمایش یک اتوماتون ساخته شده توسط سر چارلز ویتستون برد. این ربات اولیه بر اساس مطالعات و آموزههای ولفگانگ فان کمپلن ساخته شده بود و یک شبیهسازی از صدای انسان در خود داشت. بل که شیفتهی عملکرد این ماشین شده بود پس از تهیهی کتاب کمپلن و ترجمهی دشوار آن از زبان آلمانی، بههمراه برادر بزرگترش ملویل، یک نمونهی اولیه از آن را ساخت.
پدر خانوادهی بل از اختراع فرزندانش بسیار خشنود شد و علاوه بر تامین هزینهی خرید تمام تجهیزات آزمایشات آنها، قول یک جایزهی بزرگ را نیز به پسرانش داد. ملویل در ساخت حنجره و گلوی این ربات مشغول شد و مسئولیت دشوارتر ساخت یک جمجمهی طبیعی به الکساندر رسید. نتایج تلاش آنها یک سر رباتیک بود که میتوانست چند کلمه صحبت کند. این سر رباتیک با جریان هوا که از طریق تلمبهی بادی وارد آن میشد و همچنین تنظیم دقیق لبها، کلمهی «ماما» را تلفظ میکرد.
خانوادهی بل در سال ۱۸۶۵ به لندن رفتند و الکساندر نیز بهعنوان استادیار در Weston House مشغول شد و در ساعات فراغت با تجهیزات آزمایشگاهی محدود به مطالعات خود میپرداخت. تمرکز آزمایشهای او روی انتقال صدا بهوسیلهی الکتریسیته بود و بعد از مدتی، یک کابل تلگراف بین اتاق خودش و دوستش در کالج سامرست کشید. در همین سالها خانوادهی آنها با تراژدی از دست دادن یکی از برادران روبرو شد. بههرحال بل به تحصیل در کالج دانشگاهی لندن ادامه داد.
کمکهای الکساندر به پدرش در مورد طراحی و آمادهسازی سخنرانیهای تصویری، باعث شد تا او به مدرسهی خصوصی Susanna E. Hull رفته و در آنجا به عنوان آموزگار دانشآموزان ناشنوا مشغول شود. در همان سالها برادر بزرگتر یعنی ملویل به موفقیتهای زیادی در این زمینه رسیده و مدرسهی خصوصی خودش را تاسیس کرده بود. البته پس از مدتی او نیز بر اثر بیماری سل از دنیا رفت و خانوادهی بل که متوجه بیماری خفیف فرزند آخر خود شده بودند، برای نقل مکان به کانادا آماده شدند.
اختراع تلفن
الکساندر در سال ۱۸۷۱ میلادی بعد از نقل مکان به بوستون، کار روی دستگاه تلگراف مبنی بر فرکانس و ارسال پیام را آغاز کرد. او سالهای ۱۸۷۳ و ۱۸۷۴ میلادی تمام وقتش را روی مطالعه دستگاه تلگراف گذاشت و در همین دوره بود که ایده انتقال صدای انسان از طریق سیم به ذهنش رسید.بل با واتسون درباره بهتر کار کردن دیاپازنها و فرستادن چند پیام در آن واحد با یک رشته سیم، مشورت کرد. توماس واتسون شیفته ایده وی شد و قول داد بل را یاری کند.
یک شب هنگام کار، باتری از دست بل افتاد و سولفوریک را روی لباسهای خود ریخت. او عصبانی شد و واتسون را که مدتها با هم دوست بودند، صدا زد؛ اما صدایش به او نمیرسید. یک سیم تلگراف که بل برای انتقال نوتهای پیانو ساخته بود، از کارگاه زیر شیروانی به اتاق خواب گراهام بل در طبقه پایین میرفت. وجود این سیم، سبب شد واتسون، صدای او را بشنود.بل و واتسون با تجربه انتقال صدا از طریق سیم تلگراف، به آزمایش تلگراف هارمونیک دست زدند و بعد از آن جرقه ساخت تلفن به مغز بل خطور کرد. بل از الگوی کار با ناشنوایان و مطالعه دقیق درباره چگونگی انتقال صدای انسان بهره برد و آن را بهسمت اختراع تلفن سوق داد.
بل سوزن را با سیم به باتری و باتری را نیز با سیم دیگری به گیرنده متصل کرد. وقتی بل در انتهای باز دستگاه حرف میزد، صدای او سوزن را به لرزش درمیآورد. سپس ارتعاشات در طول سیم به جریان الکتریکی تبدیل شدند و به گیرنده رسید داد .توسعه طرح بل، نیازمند هزینه بسیار بود و بل و واتسون این موضوع را میدانستند؛ به این جهت بل مشخصات تلگراف خود را به واشنگتن برد. او اختراع خود را در هفتم مارس سال ۱۸۷۶ میلادی ثبت کرد و امتیاز اولین تلفن را گرفت. اولین جملهای که با تلفن رد و بدل شد، سه روز بعد، در ۱۰ مارس، بود. الکساندر گراهام بل پشت یک میز نشسته و با تلفن صحبت میکرد؛ او در محاصره مدیران تجاری و خبرنگاران متعددی قرار داشت که شاهد یک رویداد تاریخی بودند.
مرگ الکساندر گراهام بل
الکساندر گراهام بل بهعلت عوارض ناشی از دیابت در دوم اوت سال ۱۹۲۲ میلادی در سن ۷۵ سالگی در منزلش در نوا اسکوشیای کانادا درگذشت. او را در نزدیکی خانه تابستانی خود در نوااسکوشیا به خاک سپردند. دو روز بعد از مرگ بل و در هنگام خاکسپاری او، تلفنهای آمریکا و کانادا بهمدت یک دقیقه به حالت تعلیق درآمدند؛ در این روز یک بسیج همگانی متشکل از ۶۰,۰۰۰ اپراتور تلفن برای احترام به او یک دقیقه سکوت کردند و آن روز هیچ تماس تلفنی وصل نشد. آنها در این روز ۱۳,۰۰۰,۰۰۰ میلیون تلفن را بهمدت یک دقیقه از کار انداختند.
مجسمهها و یادگاریهای زیادی از بل در سراسر جهان ساخته و نصب شدند. یکی از یادبودها به نام «یادبود تلفن بل» مشهور است که در شهر برنتفورد در استان اونتاریو، اولین اقامتگاه خانواده بل در آمریکای شمالی ساخته شد.