دانش بازاریابی چیست و چگونه در جهان گسترش یافته ؟!
بازاریابی جهانی فرآیند برنامه ریزی، اجرا و کنترل فعالیت های بازاریابی است که هدف آن ایجاد، ساخت، حفظ و افزایش مبادلات سودآور با مشتریان در بازارهای جهانی است. این شامل تطبیق استراتژی های بازاریابی با فرهنگ ها، زبان ها، آداب و رسوم و قوانین محلی است.در اینجا برخی از جنبه های کلیدی بازاریابی جهانی آورده شده است:
1. محیط بازاریابی جهانی:
محیط اقتصادی: شامل عواملی مانند رشد اقتصادی، تورم، نرخ ارز و درآمد سرانه است.
محیط سیاسی-قانونی:شامل قوانین، مقررات، ثبات سیاسی و ریسک های سیاسی است.
محیط فرهنگی:شامل زبان، مذهب، ارزش ها، نگرش ها و آداب و رسوم است.
محیط فناوری:شامل دسترسی به اینترنت، تلفن همراه و سایر فناوری ها است.
2. استراتژی های بازاریابی جهانی:
استانداردسازی:استفاده از یک استراتژی بازاریابی یکسان در همه بازارها.
بومی سازی: تطبیق استراتژی بازاریابی با نیازها و ترجیحات خاص هر بازار.
جهانی سازی: ایجاد یک استراتژی بازاریابی که هم عناصر استاندارد و هم عناصر بومی سازی شده را در بر می گیرد.
3. آمیخته بازاریابی جهانی (4P):
محصول: توسعه و تطبیق محصولات برای بازارهای جهانی.
قیمت: تعیین قیمت های رقابتی و سودآور در بازارهای جهانی.
توزیع: ایجاد کانال های توزیع موثر برای دسترسی به مشتریان در بازارهای جهانی.
ترویج: استفاده از ابزارهای ترویجی مختلف برای برقراری ارتباط با مشتریان در بازارهای جهانی.
4. تحقیقات بازاریابی جهانی:
تحقیقات ثانویه: جمع آوری داده های موجود از منابعی مانند گزارش های دولتی، نشریات صنعتی و مطالعات دانشگاهی.
تحقیقات اولیه:جمع آوری داده های جدید از طریق نظرسنجی، مصاحبه و گروه های تمرکز.
5. ورود به بازارهای جهانی:
صادرات:فروش محصولات به بازارهای خارجی.
سرمایه گذاری مستقیم خارجی (FDI): ایجاد یک شرکت تابعه یا مشارکت در یک شرکت خارجی.
اعطای امتیاز (Franchising): اعطای حق استفاده از نام تجاری، محصولات و فرآیندهای تجاری به یک شرکت خارجی.
قراردادهای صدور مجوز (Licensing): اعطای حق استفاده از مالکیت معنوی (مانند اختراعات، علائم تجاری و حق چاپ) به یک شرکت خارجی.
6. چالش های بازاریابی جهانی:
تفاوت های فرهنگی: تفاوت در زبان، مذهب، ارزش ها و آداب و رسوم می تواند بر استراتژی های بازاریابی تأثیر بگذارد.
موانع قانونی و مقرراتی:قوانین و مقررات مختلف در کشورهای مختلف می تواند چالش هایی را برای بازاریابان ایجاد کند.
رقابت: رقابت از سوی شرکت های محلی و بین المللی می تواند شدید باشد.
ریسک های سیاسی و اقتصادی:بی ثباتی سیاسی، نوسانات نرخ ارز و سایر ریسک های اقتصادی می تواند بر فعالیت های بازاریابی تأثیر بگذارد.
7. روندهای بازاریابی جهانی:
دیجیتال مارکتینگ:استفاده از اینترنت، رسانه های اجتماعی و سایر فناوری های دیجیتال برای بازاریابی در سطح جهانی.
بازاریابی محتوا: ایجاد و به اشتراک گذاری محتوای ارزشمند برای جذب و حفظ مشتریان در سطح جهانی.
بازاریابی موبایلی:استفاده از دستگاه های تلفن همراه برای بازاریابی در سطح جهانی.
بازاریابی تجربی: ایجاد تجربیات به یاد ماندنی برای مشتریان در سطح جهانی.
پایداری: توجه به مسائل زیست محیطی و اجتماعی در فعالیت های بازاریابی جهانی.
در مجموع، بازاریابی جهانی یک زمینه پیچیده و پویا است که نیاز به درک عمیق از بازارهای جهانی و توانایی تطبیق استراتژی های بازاریابی با شرایط محلی دارد. بازاریابان جهانی موفق کسانی هستند که می توانند چالش ها را به فرصت تبدیل کنند و از روندهای نوظهور برای ایجاد مزیت رقابتی استفاده کنند.
جهانی شدن بازارها فرآیندی است که در آن بازارهای ملی در سراسر جهان به طور فزاینده ای به هم پیوسته و ادغام می شوند. این فرآیند تحت تأثیر عوامل مختلفی از جمله کاهش موانع تجاری، پیشرفت های فناوری، افزایش تحرک سرمایه و نیروی کار، و همگرایی ترجیحات مصرف کننده قرار دارد.
عوامل مؤثر بر جهانی شدن بازارها
کاهش موانع تجاری: کاهش تعرفه ها، سهمیه ها و سایر موانع تجاری، تجارت کالاها و خدمات را در سراسر مرزها آسان تر کرده است.
پیشرفت های فناوری: پیشرفت در فناوری حمل و نقل، ارتباطات و اطلاعات، هزینه و زمان لازم برای انجام تجارت در سطح جهانی را کاهش داده است.
افزایش تحرک سرمایه و نیروی کار:جریان آزادتر سرمایه و نیروی کار در سراسر مرزها، شرکت ها را قادر ساخته است تا در هر نقطه از جهان که منابع مورد نیازشان در دسترس است، سرمایه گذاری و فعالیت کنند.
همگرایی ترجیحات مصرف کننده:افزایش آگاهی مصرف کنندگان از محصولات و خدمات جهانی، منجر به همگرایی ترجیحات مصرف کننده در سراسر جهان شده است.
پیامدهای جهانی شدن بازارها:
جهانی شدن بازارها پیامدهای مثبت و منفی متعددی برای شرکت ها، مصرف کنندگان و دولت ها داشته است.
پیامدهای مثبت:
افزایش رقابت: جهانی شدن بازارها منجر به افزایش رقابت بین شرکت ها شده است که به نوبه خود منجر به نوآوری، بهبود کیفیت محصولات و کاهش قیمت ها شده است.
دسترسی به بازارهای بزرگتر:شرکت ها اکنون می توانند محصولات و خدمات خود را به بازارهای بسیار بزرگتری نسبت به گذشته بفروشند.
تنوع بیشتر محصولات و خدمات: مصرف کنندگان اکنون به طیف وسیع تری از محصولات و خدمات با قیمت های رقابتی دسترسی دارند.
رشد اقتصادی:جهانی شدن بازارها می تواند به رشد اقتصادی در کشورهای در حال توسعه و توسعه یافته کمک کند.
پیامدهای منفی:
افزایش نابرابری: جهانی شدن بازارها می تواند منجر به افزایش نابرابری درآمدی بین کشورها و درون کشورها شود.
از دست دادن مشاغل در کشورهای توسعه یافته: برخی از مشاغل در کشورهای توسعه یافته به دلیل رقابت با شرکت های خارجی از بین رفته اند.
فشار بر محیط زیست:افزایش تولید و مصرف ناشی از جهانی شدن بازارها می تواند منجر به فشار بیشتر بر محیط زیست شود.
یکسان سازی فرهنگی: جهانی شدن بازارها می تواند منجر به یکسان سازی فرهنگی و از بین رفتن تنوع فرهنگی شود.
چالش ها و فرصت های جهانی شدن بازارها:
جهانی شدن بازارها چالش ها و فرصت های متعددی را برای شرکت ها ایجاد می کند.
چالش ها:
رقابت شدید:شرکت ها باید با رقبای بیشتری از سراسر جهان رقابت کنند.
تفاوت های فرهنگی:شرکت ها باید استراتژی های بازاریابی خود را با تفاوت های فرهنگی در بازارهای مختلف تطبیق دهند.
موانع قانونی و مقرراتی: شرکت ها باید با قوانین و مقررات مختلف در کشورهای مختلف آشنا باشند.
ریسک های سیاسی و اقتصادی:شرکت ها باید ریسک های سیاسی و اقتصادی در بازارهای مختلف را در نظر بگیرند.
فرصت ها:
دسترسی به بازارهای جدید: شرکت ها می توانند محصولات و خدمات خود را به بازارهای جدید و بزرگتری بفروشند.
کاهش هزینه ها:شرکت ها می توانند با تولید محصولات خود در کشورهایی با هزینه های کمتر، هزینه های خود را کاهش دهند.
دسترسی به منابع جدید: شرکت ها می توانند به منابع جدیدی مانند مواد اولیه، نیروی کار و فناوری دسترسی پیدا کنند.
نوآوری: رقابت جهانی می تواند شرکت ها را به نوآوری و بهبود محصولات و خدمات خود سوق دهد.
جهانی شدن بازارها یک فرآیند پیچیده و چند وجهی است که پیامدهای مثبت و منفی متعددی برای شرکت ها، مصرف کنندگان و دولت ها داشته است. شرکت هایی که بتوانند چالش های جهانی شدن بازارها را مدیریت کنند و از فرصت های آن بهره مند شوند، می توانند در اقتصاد جهانی موفق شود.
بازاریابی جهانی (Global Marketing) به معنای برنامهریزی، اجرا و کنترل فعالیتهای بازاریابی برای ایجاد، ساخت، حفظ و ارتقای مبادلات سودآور با مشتریان در بازارهای فراتر از مرزهای یک کشور است. به عبارت دیگر، بازاریابی جهانی شامل فرآیند تطبیق اصول و شیوههای بازاریابی برای پاسخگویی به نیازها و خواستههای مشتریان در سطح جهانی است.
عناصر کلیدی در تعریف بازاریابی جهانی:
تمرکز بر بازارهای جهانی:بازاریابی جهانی فراتر از مرزهای ملی است و به دنبال فرصتها و چالشهای بازاریابی در سطح جهان میپردازد.
تطبیق با شرایط محلی:در حالی که بازاریابی جهانی به دنبال همسویی استراتژیها در سطح جهانی است، اما به اهمیت تطبیق با شرایط محلی، فرهنگ، زبان، قوانین و مقررات و نیازهای خاص هر بازار نیز توجه دارد.
ایجاد ارزش برای مشتریان: بازاریابی جهانی به دنبال ایجاد ارزش برای مشتریان در سراسر جهان است. این ارزش میتواند شامل ارائه محصولات با کیفیت، قیمتهای رقابتی، خدمات عالی و تجربیات مثبت باشد.
دستیابی به اهداف سازمانی: بازاریابی جهانی به دنبال دستیابی به اهداف سازمانی مانند افزایش فروش، سودآوری، سهم بازار و ارزش ویژه برند در سطح جهانی است.
مدیریت پیچیدگی:بازاریابی جهانی با پیچیدگیهای بیشتری نسبت به بازاریابی داخلی مواجه است. این پیچیدگیها شامل تفاوتهای فرهنگی، زبانی، قانونی، اقتصادی و سیاسی در بازارهای مختلف است.
تفاوت بازاریابی جهانی با سایر مفاهیم مشابه:
بازاریابی بینالمللی (International Marketing):بازاریابی بینالمللی به فعالیتهای بازاریابی بین دو یا چند کشور اشاره دارد. بازاریابی جهانی یک گام فراتر از بازاریابی بینالمللی است و به دنبال یکپارچهسازی فعالیتهای بازاریابی در سطح جهانی است.
بازاریابی چندملیتی (Multinational Marketing): بازاریابی چندملیتی به فعالیتهای بازاریابی شرکتهایی اشاره دارد که در چندین کشور فعالیت میکنند، اما هر کشور به طور مستقل عمل میکند. بازاریابی جهانی به دنبال هماهنگی و همسویی بیشتر بین فعالیتهای بازاریابی در کشورهای مختلف است.
در یک جمله بازاریابی جهانی فرآیند استراتژیک تطبیق و یکپارچهسازی فعالیتهای بازاریابی برای پاسخگویی به نیازها و خواستههای مشتریان در سطح جهان و دستیابی به اهداف سازمانی است.
در اینجا چند مثال از بازارهای جهانی در صنایع مختلف آورده شده است:
1. صنعت خودرو:
بازار خودروهای برقی (EV): تقاضا برای خودروهای برقی در سراسر جهان در حال افزایش است و شرکتهایی مانند تسلا، فولکس واگن، و BYD در این بازار رقابت میکنند. چین، اروپا و ایالات متحده آمریکا از بزرگترین بازارهای خودروهای برقی هستند.
بازار خودروهای لوکس:برندهای لوکس مانند بنز، بیامو، و آئودی در سراسر جهان شناخته شدهاند و در بازارهای مختلف از جمله چین، آمریکای شمالی، و اروپا حضور دارند.
2. صنعت فناوری:
بازار گوشیهای هوشمند:شرکتهایی مانند اپل، سامسونگ، شیائومی، و هواوی در بازار جهانی گوشیهای هوشمند رقابت میکنند. بازارهای بزرگی مانند چین، هند، و ایالات متحده آمریکا نقش کلیدی در این صنعت دارند.
بازار رایانههای شخصی:لپتاپها، دسکتاپها، و تبلتها در سراسر جهان مورد استفاده قرار میگیرند و شرکتهایی مانند لنوو، اچپی، و دل در این بازار فعال هستند.
بازار نرمافزار و خدمات ابری:شرکتهایی مانند مایکروسافت، آمازون (AWS)، و گوگل (Google Cloud) خدمات نرمافزاری و ابری را در سطح جهانی ارائه میدهند.
بازار بازیهای ویدئویی: بازیهای ویدئویی به یک صنعت سرگرمی جهانی تبدیل شدهاند و شرکتهایی مانند تنسنت، سونی (پلیاستیشن)، و مایکروسافت (ایکسباکس) در این بازار رقابت میکنند.
3. صنعت مد و پوشاک:
بازار پوشاک ورزشی:برندهایی مانند نایک، آدیداس، و پوما در بازار جهانی پوشاک ورزشی حضور دارند و محصولات خود را در سراسر جهان به فروش میرسانند.
بازار پوشاک لوکس: برندهای لوکس مانند گوچی، لویی ویتون، و شنل در بازار جهانی پوشاک لوکس فعالیت میکنند و به مشتریان ثروتمند در سراسر جهان خدمات ارائه میدهند.
بازار فست فشن: برندهایی مانند زارا و اچاندام با ارائه پوشاک مد روز با قیمتهای مقرون به صرفه، در بازار جهانی فست فشن رقابت میکنند.
4. صنعت غذا و نوشیدنی:
بازار قهوه: قهوه یکی از محبوبترین نوشیدنیها در جهان است و شرکتهایی مانند استارباکس و نستله در بازار جهانی قهوه حضور دارند.
بازار نوشابه:شرکتهایی مانند کوکاکولا و پپسیکو در بازار جهانی نوشابه رقابت میکنند و محصولات خود را در تقریباً تمام کشورهای جهان به فروش میرسانند.
بازار فست فود:زنجیرههای فست فود مانند مکدونالدز، کیافسی، و سابوی در سراسر جهان شعبه دارند و به میلیونها مشتری در روز خدمات ارائه میدهند.
5. صنعت انرژی:
بازار نفت و گاز: نفت و گاز منابع انرژی حیاتی هستند و شرکتهای نفتی مانند اکسون موبیل، شل، و بیپی در بازار جهانی نفت و گاز فعالیت میکنند.
بازار انرژیهای تجدیدپذیر:با افزایش نگرانیها در مورد تغییرات آب و هوا، تقاضا برای انرژیهای تجدیدپذیر مانند انرژی خورشیدی و بادی در حال افزایش است و شرکتهایی در این بازار در حال رشد هستند.
6. صنعت گردشگری:
بازار گردشگری:گردشگری یک صنعت بزرگ جهانی است و کشورها و شرکتهای مختلف در سراسر جهان برای جذب گردشگران رقابت میکنند.
اینها تنها چند مثال از بازارهای جهانی هستند. با جهانی شدن اقتصاد، بازارهای بیشتری در حال شکلگیری و توسعه هستند و شرکتها به طور فزایندهای به دنبال فرصتهای رشد در سطح جهانی هستند.
شرکتها در ارتباط با بازاریابی جهانی رویکردهای مختلفی را اتخاذ میکنند که میتوان آنها را به طور کلی به چهار دسته اصلی تقسیم کرد:
1. رویکرد استانداردسازی (Standardization) یا جهانی (Global):
مفهوم: در این رویکرد، شرکتها یک محصول، پیام بازاریابی، قیمتگذاری و استراتژی توزیع یکسان را در تمام بازارهای جهانی خود استفاده میکنند.
مزایا:کاهش هزینهها به دلیل صرفهجویی در مقیاس، سادگی در مدیریت و اجرای کمپینهای بازاریابی، ایجاد تصویر برند یکپارچه در سطح جهانی.
معایب:نادیده گرفتن تفاوتهای فرهنگی، زبانی، اقتصادی و قانونی در بازارهای مختلف، عدم پاسخگویی به نیازها و خواستههای خاص مشتریان در هر بازار، احتمال شکست در بازارهایی با ویژگیهای منحصر به فرد.
مثال شرکتهای فناوری مانند اپل و مایکروسافت تا حد زیادی از رویکرد استانداردسازی در بازاریابی محصولات خود استفاده میکنند.
2. رویکرد تطبیق (Adaptation) یا محلیسازی (Localization):
مفهوم:در این رویکرد، شرکتها محصولات، پیامهای بازاریابی، قیمتگذاری و استراتژیهای توزیع خود را برای هر بازار خاص تطبیق میدهند.
مزایا:پاسخگویی بهتر به نیازها و خواستههای مشتریان در هر بازار، افزایش پذیرش محصول و برند در بازارهای مختلف، ایجاد مزیت رقابتی در برابر شرکتهایی که از رویکرد استانداردسازی استفاده میکنند.
معایب:افزایش هزینهها به دلیل نیاز به تطبیق محصولات و کمپینهای بازاریابی، پیچیدگی در مدیریت و اجرای کمپینهای بازاریابی، احتمال از دست دادن انسجام تصویر برند در سطح جهانی.
مثال: شرکتهای غذایی مانند مکدونالدز و نستله منو و محصولات خود را برای بازارهای مختلف تطبیق میدهند.
3. رویکرد تلفیقی (Glocalization)
مفهوم:این رویکرد ترکیبی از استانداردسازی و تطبیق است. شرکتها تلاش میکنند تا عناصر جهانی برند خود را حفظ کنند و در عین حال محصولات و کمپینهای بازاریابی خود را برای بازارهای محلی تطبیق دهند.
مزایا: بهرهمندی از مزایای هر دو رویکرد استانداردسازی و تطبیق، ایجاد تعادل بین انسجام تصویر برند در سطح جهانی و پاسخگویی به نیازهای محلی.
معایب:نیاز به برنامهریزی و هماهنگی دقیق بین فعالیتهای بازاریابی در سطح جهانی و محلی، پیچیدگی در مدیریت و اجرا.
مثال:بسیاری از شرکتهای چندملیتی مانند کوکاکولا و نایک از رویکرد تلفیقی استفاده میکنند. آنها پیام اصلی برند خود را حفظ میکنند اما در عین حال تبلیغات و محصولات خود را برای سلیقههای محلی تطبیق میدهند.
4. رویکرد منطقهای (Regionalization):
مفهوم:در این رویکرد، شرکتها بازار جهانی را به مناطق جغرافیایی تقسیم میکنند و استراتژیهای بازاریابی خود را برای هر منطقه تطبیق میدهند.
مزایا:تمرکز بر بازارهای خاص با ویژگیهای مشابه، پاسخگویی بهتر به نیازهای مشتریان در هر منطقه، کاهش پیچیدگی نسبت به رویکرد تطبیق کامل.
معایب: احتمال نادیده گرفتن تفاوتهای درون منطقهای، نیاز به هماهنگی بین استراتژیهای منطقهای.
مثال: برخی از شرکتهای خودروسازی استراتژیهای بازاریابی خود را برای مناطق مختلفی مانند آمریکای شمالی، اروپا، و آسیا تطبیق میدهند.
انتخاب رویکرد مناسب:
انتخاب رویکرد مناسب برای بازاریابی جهانی به عوامل مختلفی بستگی دارد، از جمله:
نوع محصول: محصولات استاندارد مانند نرمافزارها بیشتر به رویکرد استانداردسازی تمایل دارند، در حالی که محصولات غذایی و پوشاک بیشتر به رویکرد تطبیق نیاز دارند.
ویژگیهای بازار: اگر بازارها از نظر فرهنگی، اقتصادی و قانونی شباهت زیادی داشته باشند، رویکرد استانداردسازی مناسبتر است. در غیر این صورت، رویکرد تطبیق یا تلفیقی بهتر است.
اهداف شرکت: اگر هدف شرکت کاهش هزینهها و ایجاد تصویر برند یکپارچه باشد، رویکرد استانداردسازی مناسبتر است. اگر هدف شرکت افزایش سهم بازار و پاسخگویی به نیازهای محلی باشد، رویکرد تطبیق یا تلفیقی بهتر است.
منابع شرکت: رویکرد تطبیق و تلفیقی نیاز به منابع بیشتری نسبت به رویکرد استانداردسازی دارند.
در نهایت، بسیاری از شرکتها از ترکیبی از این رویکردها استفاده میکنند و استراتژی بازاریابی جهانی خود را به طور مداوم بر اساس شرایط بازار و عملکرد خود تنظیم میکنند.
در این مقاله متوجه ارزش سابسکرایب یوتیوب شده و اینکه از کجا میتوانیم تهیه کنیم میشویم