تاریخچه ی تخت جمشید چگونگی به آتش کشیدن آن و اینکه توسط چه کسی این اتفاق افتاد !
تاریخچه تخت جمشید مطابق با اسناد موجود، ساخت این بنای عظیم و تاریخی حدودا ۵۰۰ سال پیش از میلاد مسیح به دستور داریوش بزرگ آغاز شده بوده است و ۱۵۰ سال (به روایتی دیگر ۱۲۰ سال) طول کشیده تا کار ساخت تمام بخشهای آن به پایان رسد. در حقیقت، فرزنده و نوه داریوش یعنی خشایارشا و اردشیر یکم با اضافه کردن چندین ساختمان و بنای بزرگ به مجموعه اول، این شهر باستانی را گسترش دادند. برخی پژوهشگران حتی معتقدند تخت جمشید تا پایان حکومت هخامنشیان در حال توسعه و گسترش بوده است.
یکی از بارزترین ویژگیهای تخت جمشید، وسعت تقریبا ۱۲۵ هزار متر مربعی آن و کتبیهها، نگارهها و آثار باستانی است که در کمتر جایی میتوان پیدا کرد. سنگنبشتههایی که در تخت جمشید یافت شده، اطلاعات ارزشمندی را در مورد تاریخچه غنی و پربار ایران در اختیارمان قرار میدهد. افزون بر این، معماری فوقالعاده این مجموعه نشان از توانایی بسیار بالا و هنر معماران ایرانی داشته است.
در حقیقت، خشتهای گلی که در سال ۱۳۱۲ پس از خاکبرداری در بخش شمالی تخت جمشید کشف شدند، اثبات میکنند که تمام معماران، استادان، نجارها، سنگتراشها و کارگرهای ساختمانی که در ساخت این مجموعه حضور داشتند، از حقوق و بیمه کارگری برخوردار بودهاند.
تخت جمشید قبل از ویرانی میزبان کاخها و عمارتهای کوچک و بزرگی بود که هرکدام برای انجام کاری خاص طراحی شده بودند. در منابع تاریخی حتی آمده که طی آن دوران، برای هر فصلی اقاتگاهی مخصوص وجود داشته و تخت جمشید، اقامتگاه بهاری پادشاهان هخامنشی بوده است.در دوران حکومت هخامنشیان، پادشاهان بسیاری بر تخت فرمانروایی تخت جمشید تکیه زدند. دوره فرمانروایی داریوش کبیر، ۳۶ سال طول کشید. پس از آن نیز افراد دیگری از جمله خشایارشا، اردشیر یکم، داریوش دوم، اردشیر دوم، اردشیر سوم و داریوش سوم فرمانروای پارسه بودند.
روایتهای متعددی در مورد علت حمله اسکندر به مرودشت وجود دارد. برخی میگویند او این کار را به خاطر شکستن غرور ایرانیها انجام داد زیرا فرمان حمله به کشور یونان از پرسپولیس یا همان پارسه صادر شده بود. بعدها روایت دیگری نقل شد که در آن، به آتش کشیده شدن تخت جمشید به معشوقه او نسبت داده میشد.
طبیعتا هیچ عکس یا تصویر واضحی از هزار سال گذشته این عمارت در دست نیست، اما یکی از قدیمیترین و دقیقترین منابعی که میتوان به آن استناد کرد، نقاشی یکی از طراحان هلندی به نام «کورنلیس دو بروین» است که گفته میشود از نوامبر ۱۷۰۴ تا ژانویه ۱۷۰۵ میلادی از تخت جمشید کشیده است:
بین کتابهای تاریخ و بازگویی که درمورد سرگذشت تخت جمشید میشود، یک نام همیشه ثابت است، اسکندر مقدونی. به نظر من هرکس که نامش خیلی سرزبانها میفتد همیشه مقصر اتفاقها نیست خیلی از مواقع باید دنبال سرنخهایی گشت که به همراه آن فرد باعث بروز اتفاقی شدهاند.داستان اسکندر و تخت جمشید هم همین است. درباره آتش زدن پایتخت ایران در زمان هخامنشی بعد از تصرف نمیتوان رفتار خشایارشاه بعد از تصرف شهرهای یونان را مقصر ندانست. یا نمیتوان به نقش همراهان اسنکدر اشاره نکرد، زیرا آنطور که در تاریخ یاد میشود اسکند خود عاشق فرهنگ و شرایط ایران بوده است.
نفر اول خود اسکندر است، زیرا هرچه باشد دستور این تخریب را خودش داده است. فرد دیگر تاسیس معشوقه یا زن همراه اسکندر بوده که در تاریخ از او با عنوان کسی که اصرار بر آتشسوزی داشته یاد میشود. یکی از وقایع که احتمال میدهند زمینهساز دستور آتش بوده آزادی یونانیهایی است که به دست ایرانیها مثله شده اند تا فرار نکنند.
ذکر این نکته خالی از لطف نیست که هر اتفاقی باعث تخریب تخت جمشید شده واقعا اهمیتی ندارد. مهم آثار و دست نوشتههایی بوده که بعد از آتش سوزی همه نیست شده اند تا ما از حقایق یکی از مهمترین دوران تاریخ ایران ارزشمند دور شویم.
• طی سالهای گذشته، افراد بسیاری نسبت به بازسازی تخت جمشید اقدام کردند تا این میراث ملی و جهانی حفظ شود. نخستین تلاش در همان سالهای اولیه صورت گرفت و برخی پادشاهان با تعمیر بنای بعضی کاخها تلاش کردند از تخریب آنها جلوگیری کنند.
• در صده اخیر، یک گروه شرقشناس آمریکایی از شیکاگو در سال ۱۳۰۹ اقدام به مرمت این بنای تاریخی کردند و حین خاکبرداری موفق شدند کتبیه خشایارشا را پیدا کنند؛ کتبیهای که نشان میداد آن عمارت در واقع کاخ ملکه بوده است.
• پس از آن، باستانشناسی آلمانی به نام اریک اشمیت در سال ۱۳۱۴ به خاکبرداری از ساختمان خزانه و کاخ صدستون پرداخت. وی در جریان فعالیتهای خود، استحکام پایه ستونهای کاخ آپادانا، کتبیه بارعام و بخشی از دیوارههای خشتی کاخها را مرمت کرد. فعالیت اریک اشمیت در شیراز تا سال ۱۳۱۹ ادامه پیدا کرد و او موفق شد آثار تاریخی ارزشمندی را در بقایای تخت جمشید کشف کند.