تحلیل فیلم مرا با نامت صدا بزن (Call me by your name)

نقد بررسی فیلم مرا با نامت صدا بزن (Call me by your name) برای کسانی که اولین بار می‌خواهند این فیلم را تماشا کنند.

1402-10-02 14:00:30 - درنا عبدی

تحلیل فیلم مرا با نامت صدا بزن

تحلیل فیلم «مرا با نامت صدا کن» که فیلمی ملودرام و رمانتیک است که از رمانی از «آندره آسیمان» André Aciman به همین نام اقتباس شده و «لوکا گودانینو» Luca Guadagnino کارگردانی آن‌را به عهده گرفته است. در این اثر که توانست جوایز اسکار و گولدن گلوب را برای بهترین فیلمنامه اقتباسی سال دریافت کند، تیموتی کالامت Timothée Chalametآرمی همر Armie Hammer و «مایکل استالبرگ» Michael Stuhlbarg به نقش‌آفرینی می‌پردازند.

اگر بگوییم که سینمای ایتالیا در ساخت آثار وسترن اسپاگتی تبحر دارد، در ساخت فیلم‌های عاشقانه و رمانس غیر متعارف هم توانایی زیادی دارد؛ می‌توان این نوع عشق را در فیلم‌های جوزپه تورناتوره از جمله فیلم مالنا (Malena) که عشق پسرنوجوانی را با زنی جوان نشان می‌دهد یا در فیلم‌های اروتیک و رازآلود تینتو براس که عشق و خیانت را با شکل و شمایلی خاص به تصویر می‌کشاند، یافت. لوکا گوادانینو در آخرین قسمت از سه‌گانه شهوت (Desire) با نام «مرا با نامت صدا کن» (Call Me By Your Name)، با تلفیقی از سبک فیلم های تورناتوره و برناردو برتولوچی، یکی از بهترین فیلم‌های عاشقانه سینمای امروزه را ساخته است؛ عشقی غیر متعارف و از همه مهم‌تر یک عشق ایتالیایی.

خلاصه فیلم مرا با نامت صدا بزن

داستان فیلم درباره الیو پرمن (با بازی تیموتی شلمی) است؛ پسری ۱۷ ساله و چند ملیتی که در محله‌ای قدیمی در ایتالیا در بین سال‌های ۱۹۸۳ و ۸۴ به همراه والدین خود زندگی می‌کند. پدر الیو، سمی ( با بازی مایکل استلبرگ) که یک استاد باستان شناسی است که در هر تابستان، دانشجوهای دکتری را به خانه‌ی خود به همراه اقامت شش هفته‌ای رایگان و نوشتن مقاله‌های دکتری، دعوت می کند. این بار مهمان آن‌ها پسری به نام الیور (با بازی آرمی همر) است.

اولیور که دانشجوی نمونه‌ای است و از هوش و ذکاوت بالایی در شناخت آثار باستانی برخوردار است و به علاوه فردی خوش رو و اجتماعی است، به سرعت مورد استقبال والدین الیو قرار می‌گیرد در حالیکه الیو چندان میانه خوبی با اولیور ندارد. الیور در همان روزهای حضورش در ایتالیا، دل بسیاری از دختران جوان محله را با خود می‌برد و همه‌ی آن‌ها دوست دارند که با اولیور باشند در حالیکه اولیو با دوست دخترش مارزیا رابطه عاشقانه‌ای دارد و بیشتر وقتش را هم به نواختن پیانو و کتاب خواندن می‌گذراند. سفرهای محلی الیو و اولیور، روابط آن ها از قبل صمیمی‌تر شده و بهبود پیدا می کند تا جایی که آن عشق غیر متعارف بین آن دو شکل می‌گیرد؛ عشق این دو پسر که در اواخر فیلم بیشتر احساساتی‌تر و جدی‌تر می شود تا جایی که حتی الیو دوست ندارد روابط عاشقانه آن‌ها هیچ وقت به پایان برسد.

نکات فیلم مرا با نامت صدا بزن

مرا با نامت صدا کن هم در ظاهر به همین شکل به پایان رسیده و یک پایان فوقالعاده دردناک دارد اما همه چیز را برای آن مقدمه چینی نکرده و نمیتوان اینطور برداشت کرد که از همان ابتدا قرار است همه چیز تلخ به پایان برسد.

دلیل آن هم که فیلم به این سمت نرفته، این است که در فیلم سکانسهای بسیار زیبا و شادی از آنها به تصویر کشیده شده که بیشتر سعی دارد به خوشیهای آنها پرداخته و کمتر در روایت کلی، داستان را تیره کند.

یک نکته دیگر در مورد فیلمهایی با اینمضمون این است که آنها سعی دارد روایتی واقعی داشته باشند و این واقعیت است که بسیار ی گروههای اقلیتهای جنسی سرانجامی تلخ داشته و همیشه همه چیز به خوبیوخوشی به پایان نمیرسد.همه عاشقانه ها یک جز جداناشدنی درون خود دارند و آن هم موسیقی آنها است.

اصلا فیلمهای عاشقانه بدون موسیقی انگار یک چیز کم داشته و در همه آنها به این عنصر وابسته هستند.یکی از آهنگ های این فیلم mystery of love است که بسیار مورد پسند واقع شده است .


باید گفت ترکیب آن موسیقی با چهره غم زده الیو و آن شعله های آتش یک سکانس شگفت انگیز را رقم میزد که ترجیح میدادم تیتراژ اولیه بر روی آن قرار نگیرد و بهتر بود تا پایان ترک، نما به صورت کامل چهره الیو را به تصویر میکشید.

در اخر اینکه...

مرا با نامت صدا کن فیلم خوبی است؛ در این فیلم، ردپایی از سینمای آمریکا نمی‌بینیم، فیلم شبیه یک اثر مستقل اروپایی است که کاملا ردپاهای سینمای اروپا (علی الخصوص سینمای ایتالیا) را می‌توان در آن پیدا کرد. تیموتی شلمی در این سن، واقعا یک بازیگر توانا است و آرمی همر یک نقش قابل قبول بازی کرده است. به جرئت می‌توان گفت مرا با نامت صدا کن شایسته این همه تعریف و تمجید است.

ادامه مطالب