تفاوت در احساس و درک افراد

شهودی یا حسی ؟

مفهوم ادراک

‏ادراک به چگونگی تفسیر افراد از تجربیات حسی خود از طریق فرآیندهای شناختی اشاره دارد. این شامل تشخیص اشیاء یا رویدادهای درون محیط ما بر اساس حواس ما مانند بینایی، صدا، لامسه، چشایی و بویایی است. این فرآیند به دلیل تفاوت در زمینه فرهنگی، ترجیحات شخصی و ساختارهای مغز می تواند بین افراد بسیار متفاوت باشد. البته روز جهانی ادراک در 30 نوامبر، مصادف با سالگردی است که ماکس وبر، روانشناس بصری برای اولین بار اصطلاح "ادراک" را معرفی کرد، برگزار می شود.

مفهوم احساس

‏احساس یک واکنش عاطفی است که از حالات درونی بدن ناشی می شود. این پاسخ ها شامل لذت، درد، ترس، شادی، غم، انزجار، تعجب و غیره است. آنها اغلب با واکنش های فیزیکی مانند گرما، سردی، تنش عضلانی و تغییرات فشار خون همراه هستند. احساسات بسته به زمینه، تجربه و ویژگی های شخصیتی می توانند به طور گسترده ای متفاوت باشند. انجمن بین المللی تحقیقات در مورد احساسات (IARE) نشست سالانه خود را در 15 فوریه جشن می گیرد، به مناسبت سالگرد تولد ویلیام جیمز، که همزمان با کار پیشگامانه او با عنوان مقاله ای درباره روانشناسی ترس است .

تفاوت احساس و ادراک تفاوت احساس و ادراک

تفاوت های احساس و ادراک

‏احساس و ادراک دو مفهوم متمایز را در روانشناسی انسان نشان می دهند، با این حال آنها در بسیاری از جنبه های همپوشانی مشترک دارند. هر دو شامل تفسیر اطلاعات حسی هستند، اما در حالی که احساس عمدتاً به پاسخ های عاطفی مرتبط با برانگیختگی فیزیولوژیکی مربوط می شود، ادراک با شناخت و درک عینی خود، دیگران و موجودات دنیای بیرونی سروکار دارد. تمایزات کلیدی بین این مفاهیم عبارتند از:


‏1. عاطفه در مقابل شناخت/درک: احساسات عباراتی ذاتی هستند که به محرک های خاصی گره خورده اند، در حالی که ادراکات ناشی از تفسیر و طبقه بندی آگاهانه همان محرک هاست. به عنوان مثال، تجربه سردرد ممکن است باعث احساس سرگیجه و حالت تهوع شود، در حالی که تشخیص یک شی خاص نیاز به مهارت های ادراکی دارد.

‏2. جنبه های ذهنی در مقابل عینی: احساسات معمولاً تجربیات خصوصی، درون نگر و ذهنی در نظر گرفته می شوند، در حالی که ادراکات شامل محرک های بیرونی است که به عنوان واقعی، ملموس و مرتبط با شرایط فعلی فرد در نظر گرفته می شود.


‏3. مبانی فیزیولوژیکی: برخی از احساسات می توانند ارتباط نزدیکی با مکانیسم های فیزیولوژیکی اساسی داشته باشند. با این حال، هر احساسی نیاز به واکنش فعال بدن ندارد (به عنوان مثال، نوسانات خلقی). در مقابل، هر ادراک حداقل تا حدی از طریق پردازش ورودی حسی در سیستم عصبی واسطه می شود.


‏این تفاوت ها پیچیدگی مربوط به ادغام احساسات و ادراکات را در چارچوب یکپارچه عملکرد شناختی برجسته می کند. برای درک کامل این روابط، محققان باید در زمینه‌های مختلف مانند فلسفه، روان‌شناسی، عصب‌شناسی و جامعه‌شناسی عمیق‌تر کاوش کنند. در نهایت، درک احساسات و ادراکات به طور قابل توجهی به سلامت روان کلی، تعاملات اجتماعی و توانایی فرد در جهت یابی موثر در چالش های زندگی کمک میکند . با این حال، تشخیص این نکته ضروری است که هر دو مؤلفه نیز می‌توانند منجر به سوء تفاهم و سوگیری در صورت عدم رسیدگی دقیق شوند.

از کجا بفهمیم حسی هستیم یا شهودی؟

‏مفهوم "احساس" یا "شهودی" بودن به ویژگی های شخصیتی اشاره دارد که عمدتاً بر اساس تفاسیر فرهنگی است تا استعدادهای بیولوژیکی شناخته شده جهانی. این اصطلاحات توسط کارل یونگ رایج شد و از آن زمان در چارچوب ها و سیستم های روانشناختی مختلف گنجانده شده است. در حالی که برخی از مطالعات نشان می‌دهند که برخی از توانایی‌های شناختی ممکن است با این ابعاد مرتبط باشند (مانند شهود قوی‌تر با تفکر بصری مرتبط است)، هیچ ویژگی واحدی به طور قطعی تعیین می‌کند که آیا یک فرد دارای سطوح بالاتری از حساسیت یا بینش است یا خیر.


‏در اینجا نگاهی دقیق تر به تعیین حس حساسیت یا شهود شما آورده شده است:


‏1. بازتاب خود: زمانی را برای ارزیابی نقاط قوت و ترجیحات خود در مورد انواع مختلف تجربه اختصاص دهید. آیا زمینه های مورد علاقه، اشتیاق و استعداد شما اغلب با آنچه به عنوان حسی یا شهودی توصیف می شود مطابقت دارد؟ این رویکرد به شناسایی الگوهای پروفایل شخصیتی شما کمک می کند.


‏2. کشف علایق مختلف: در فعالیت های خارج از منطقه راحتی خود شرکت کنید و سرگرمی ها، سلیقه ها و علایق متنوعی را توسعه دهید. مشاهده کنید که هر تجربه جدید چگونه احساسات و افکار را برمی انگیزد، و توجه داشته باشید که آیا این احساسات واکنش های شدیدی را برانگیخته است ("من واقعاً به سمت... کشیده شده ام" یا "این باعث می شود فکر کنم...") یا بینش های ظریف ("به نظر می رسد می توانم" چیزها را از منظر دیگری ببینید..."). کنجکاو باشید و مایل باشید از همه تجربیات درس بگیرید.


‏3. ابزارهای ارزیابی شخصیت: پرسشنامه های متعددی وجود دارد که برای اندازه گیری جنبه های حواس و شهود شما طراحی شده است، از جمله پرسشنامه حس، پرسشنامه شخصیت چند مرحله ای مینه سوتا (MMPI)، شاخص نوع مایرز-بریگز (MBTI)، و فهرست شخصیتی اصلاح شده نئو (RNEO). PI-R). هر آزمون یک لنز منحصر به فرد ارائه می دهد که از طریق آن می توانید خود را بررسی کنید و ساختار شخصیت خود را بهتر درک کنید.


‏4. با روانشناسان یا مربیان زندگی مشورت کنید: صحبت با افراد حرفه ای آشنا با نظریه شخصیت و تکنیک های ارزیابی روانشناختی می تواند بینش ارزشمندی در مورد نقاط قوت و ضعف بالقوه شما در سراسر طیف حواس و شهود ارائه دهد. آنها ممکن است راهنمایی های عملی در زمینه های در حال توسعه برای رشد و شادی شخصی ارائه دهند.


‏به یاد داشته باشید، عوامل تعیین کننده ویژگی های شخصیتی مانند احساس و شهود در بین افراد بسیار متفاوت است. بسیار مهم است که این برچسب‌ها را به‌عنوان توصیفی و نه تجویزی در نظر بگیرید - به جای تلاش برای قرار دادن خود در دسته‌های سفت و سخت، بر رفتارها، علایق و تجربیات مشترک تمرکز کنید. با یادگیری مداوم، رشد و انطباق با محیط‌ها و دیدگاه‌های جدید، قدردانی خود را از طیف کاملی از حساسیت‌ها و شهودات انسانی که در دسترس شماست، اصلاح خواهید کرد.

از کجا بفهمیم حسی هستیم یا شهودی؟ از کجا بفهمیم حسی هستیم یا شهودی؟

کدام برتری دارد شهودی یا حسی؟

‏تعیین برتری تسلط شهودی یا حسی در تیپ شخصیتی افراد به دلیل ماهیت همپوشانی آنها و تأثیرات متفاوت بین افراد، ساده نیست. هر دو فرآیند شهودی و حسی عملکردهای اساسی را انجام می دهند که به طور مثبت به رفاه عاطفی و توانایی های تصمیم گیری ما کمک می کند. با این حال، آنها مزایا و محدودیت های متمایز را نیز دارند. اصطلاح "برتر" باید در حالت ایده آل برای ویژگی هایی به کار رود که به طور مداوم از سایر ویژگی های قابل مقایسه در توسعه و کاربرد یک فرد بهتر عمل می کنند. بیایید این موضوع را بیشتر بررسی کنیم:


‏1. تعریف و ویژگی ها:

‏ - شهود شامل ایجاد ارتباط بین اطلاعات به ظاهر نامرتبط، پیش بینی رویدادهای آینده و درک احتمالات فراتر از مشاهده فوری است. افرادی که سطوح بالایی از تمایلات شهودی از خود نشان می دهند اغلب به خاطر خلاقیت، تخیل و سازگاری خود شناخته می شوند. آنها از کارهای حل مسئله لذت می برند و در موقعیت هایی که منطق به راحتی قابل مشاهده نیست، پیشرفت می کنند.

‏ - تسلط حسی شامل ترجیح اتکای شدید به حواس جسمانی و شنوایی نسبت به حواس عقلانی است. کسانی که ترجیحات حسی قوی دارند ممکن است در کارهایی مانند کنترل حرکتی ظریف، استدلال فضایی و آگاهی محیطی برتر باشند. آنها از فعالیت های هنری قدردانی می کنند، از غوطه ور شدن در تجربیات بدیع لذت می برند و برای همدلی و ارتباط با دیگران ارزش قائل هستند.


‏2. مزایای نسبی:

‏ - افراد شهودی عموماً دارای تفکر انتقادی استثنایی و مهارت‌های برنامه‌ریزی استراتژیک هستند که آنها را قادر می‌سازد تا مشکلات پیچیده را به طور مؤثر مدیریت کنند. آنها ممکن است در نقش های رهبری، کارآفرینی و مدیریت تجاری به دلیل توانایی خود در تصمیم گیری سریع و استفاده از فرصت ها برتر باشند.


‏ - افراد مسلط حسی مهارت های ارتباطی و بین فردی قابل توجهی از خود نشان می دهند. آنها با کنجکاوی طبیعی و توجه به جزئیات، شنوندگان، همکاران و سخنرانان انگیزشی عالی هستند. آنها به ویژه در ایجاد اعتماد، تشویق به کار گروهی و الهام بخشیدن به دیگران برای رسیدن به اهدافشان مهارت دارند.


‏3. محدودیت های بالقوه:

‏ - سطوح بالای شهود یا تسلط حسی، موفقیت یا خوشبختی را در همه زمینه ها تضمین نمی کند. هیچ یک از این ویژگی ها عملکرد استثنایی را در همه موضوعات یا محیط های حرفه ای تضمین نمی کند. تاکید بیش از حد بر یک جنبه به طور بالقوه می تواند منجر به نادیده گرفتن زمینه های مهم توسعه، مانند تجزیه و تحلیل منطقی، ارتباط کلامی، یا دیدگاه متعادل در ذهن و بدن شود.


‏ - افراد شهودی گاهی اوقات با دقت و سازگاری دست و پنجه نرم می کنند، به ویژه هنگامی که با دستورالعمل ها یا قوانین روشن سروکار دارند. برعکس، افراد مسلط حسی ممکن است تفکر انتزاعی را چالش برانگیز بدانند و در برابر آموزش رسمی یا محیط های ساختاریافته مقاومت کنند.


‏ - تحقیقات نشان می دهد که برخی از افراد ممکن است تعادلی بین توانایی های شهودی و حسی داشته باشند، بنابراین از دام های رایج مربوط به تمرکز شدید روی هر یک از ویژگی ها اجتناب می کنند. رویکردهای یکپارچه که مشارکت برابر در حوزه های مختلف را تقویت می کند می تواند به بهبود سلامت روان، پیشرفت شغلی و کیفیت کلی زندگی منجر شود.


‏4. دیدگاه رشد شخصی:

‏ - صرف نظر از اینکه کدام ویژگی برجسته تر به نظر می رسد، همه افراد از خودآگاهی مداوم، تأمل و تمرین سود می برند. توسعه یک مجموعه مهارت چند وجهی به انسان اجازه می دهد تا از بهترین عناصر شناخت شهودی و حسی استفاده کند. توانمندسازی خود برای شناخت و مدیریت تعصبات، ارزش‌ها و نقاط قوت خود به رشد شخصی و حرفه‌ای ما کمک می‌کند.


‏5. تفاوت های فرهنگی:

‏ - در حالی که گرایش‌های شهودی و حسی در فرهنگ‌ها شباهت‌هایی دارند، تفسیرها و کاربردهای فردی ممکن است بسته به باورهای محلی، سنت‌ها و هنجارهای اجتماعی متفاوت باشد. درک این تفاوت های ظریف می تواند ارتباطات و همکاری بین فرهنگی بهتر را تسهیل کند.


‏در نهایت، نه تسلط شهودی و نه حسی بر دیگری برتری مطلق ندارد. در عوض، شناخت و تصدیق این دو مؤلفه اساسی شناخت انسان، افراد را قادر می سازد تا پروفایل های قوی، انعطاف پذیر و سازگاری ایجاد کنند که از رشد شخصی و شادی آنها حمایت می کند. با ارج نهادن به تنوع، جستجوی بازخورد سازنده و وفادار ماندن به هویت خود، افراد می توانند از قدرت شهود و توانایی های حسی برای شکل دادن به سرنوشت خود استفاده کنند.