سروتونین و دوپامین در احساس خوشبختی و لذت

شناخت هورمون های شادی

هورمون شادی چیست ؟

‏اکسی توسین (همچنین به عنوان وازوپرسین شناخته می شود) به عنوان انتقال دهنده عصبی اصلی مسئول ترویج پیوند اجتماعی و تقویت احساسات شادی یا شادی در بین انسان ها شناخته می شود. اولین بار در اواخر قرن نوزدهم در پستانداران کشف شد و از آن زمان به دلیل اهمیت آن در جنبه های مختلف زندگی انسان از جمله رفاه عاطفی و مهارت های فرزندپروری مورد مطالعه گسترده قرار گرفته است. درک فعلی نشان می دهد که اکسی توسین نقش مهمی در تنظیم پاسخ بدن ما به عوامل استرس زا مانند جدایی از عزیزان، ایجاد آرامش برای کسانی که درد را تجربه می کنند، تسهیل همکاری بین افراد در طول فعالیت های گروهی مانند بازی یا جمع های خانوادگی، افزایش جذابیت و برانگیختگی جنسی ایفا می کند. و حمایت از توسعه دلبستگی ایمن با مراقبین. همانطور که این دانش به تکامل خود ادامه می‌دهد، توسعه استراتژی‌هایی برای بهینه‌سازی تولید و آزادسازی اکسی توسین در چارچوب درمان‌های سلامت روان، مداخلات درمانی و رشد و تحقق کلی شخصی ضروری است. به طور خلاصه، اکسی توسین به عنوان بازیگر کلیدی در تعدیل احساسات مرتبط با تعاملات اجتماعی و دلبستگی عمل می کند و به طور قابل توجهی به پرورش تجربیات مثبت در طول زندگی کمک می کند.

انواع هورمون شادی

‏در حالی که اصطلاح "هورمون شادی" به طور خاص به اکسی توسین اشاره دارد، که در ابتدا در بالا مورد بحث قرار گرفت، ممکن است مواد فعال زیستی دیگری نیز در تحریک پاسخ های عاطفی و بهزیستی روانشناختی کلی وجود داشته باشد. برخی از نمونه‌ها عبارتند از دوپامین، سروتونین و گاما آمینوبوتیریک اسید (GABA) که همگی نقش‌های مشخصی در میانجی‌گری جنبه‌های خاص احساسات و رفتار دارند.


‏1. دوپامین: همچنین به عنوان نوراپی نفرین شناخته می شود، دوپامین بر روی چندین ناحیه مغز برای تسهیل انگیزه، یادگیری، تثبیت حافظه، پیش بینی پاداش و فرآیندهای تصمیم گیری عمل می کند. اعتقاد بر این است که سطوح بالای دوپامین به بهبود خلق و خو، خلاقیت، همدلی و افزایش دامنه توجه کمک می کند. مصرف کوکائین می تواند به طور موقت فعالیت دوپامینرژیک را افزایش داده و منجر به احساس سرخوشی و لذت شود. با این حال، قرار گرفتن در معرض بیش از حد یا کنترل نشده دوپامین ممکن است علائم مربوط به اعتیاد را تشدید کند و عملکرد شناختی را مختل کند.

‏2. سروتونین: سروتونین نقش اساسی در مدیریت افسردگی، اضطراب، اختلالات خواب، تنظیم اشتها، نوسانات خلقی و عملکرد سیستم عصبی خودمختار دارد. غلظت پایین سروتونین با علائم افسردگی مرتبط است در حالی که سطوح بالای آن ممکن است افراد را مستعد شرایطی مانند اختلال وسواس فکری اجباری و حملات پانیک کند. هدف برخی داروها و مکمل‌های تجویز شده از طریق رژیم غذایی افزایش سطح سروتونین با اتصال مستقیم به گیرنده‌های واقع در پروتئین‌های ناقل سروتونین (5-HTT) است. به عنوان بخشی از تحقیقات در حال انجام در مورد گزینه های درمانی بالقوه برای بیماری های عصبی مانند بیماری آلزایمر و بیماری پارکینسون، چندین ترکیب در بهبود شناخت، کاهش اختلال عملکرد حرکتی و کاهش تظاهرات علامتی این شرایط ناتوان کننده نویدبخش است.

‏3. GABA: گیرنده پروتئین متصل شونده به گوانوزین تری فسفات (GTP) (GABAa) به طور عملکردی سیستم عصبی مرکزی را به اهداف محیطی متصل می کند که در آن مکانیسم های دروازه را در مسیرهای عصبی متعدد تحت تأثیر قرار می دهد. به طور خاص، کانال‌های کلریدی تعبیه‌شده در پایانه‌های پیش‌سیناپسی می‌توانند زمانی که GABA به مجتمع‌های گیرنده مربوطه خود متصل می‌شود، فعال می‌شوند که منجر به هیپرپلاریزه شدن غشاهای عصبی و اثرات بازدارنده بر انتقال سیگنال الکتریکی می‌شود. گابا به حفظ تعادل ترمیمی در مدار مغز کمک می کند، هوشیاری سالم و هموستاز عاطفی را ممکن می سازد. برعکس، کمبود GABA می‌تواند منجر به سمیت هیجانی و حالت‌های هیجانی اغراق‌آمیز مانند پرخاشگری، تحریک‌پذیری و توهم شود. بنابراین، پرداختن به عدم تعادل GABA نوید قابل توجهی برای درمان اختلالات عصبی روانپزشکی مختلف است که با قابلیت‌های پردازش هیجانی تغییر یافته مشخص می‌شوند.


‏4. اندورفین ها: علاوه بر انتقال دهنده های عصبی که قبلاً ذکر شد، اندورفین ها دسته دیگری از پیام رسان های شیمیایی را نشان می دهند که عملکردهای حیاتی در تعدیل خلق و خو، مدیریت درد و اشتها دارند. هنگامی که بلعیده می شود، اندورفین های درون زا توسط غدد فوق کلیوی از طریق تجزیه اپی نفرین (آدرنالین) که به دنبال موقعیت های استرس زا مانند ترس، درک تهدید یا آسیب آزاد می شود، سنتز می شوند. این مولکول‌های طبیعی می‌توانند به‌عنوان مسکن‌های قوی، شل‌کننده‌های عضلانی، آنتی‌هیستامین‌ها و مسکن‌ها عمل کنند و در نهایت به افزایش انعطاف‌پذیری عاطفی و کاهش استرس کمک کنند. در حالی که نسخه‌های مصنوعی اندورفین‌ها نتایج امیدوارکننده‌ای را در درمان شرایطی مانند PTSD، سوء مصرف مواد و سندرم پیش از قاعدگی نشان داده‌اند، تحقیقات بیشتر قبل از اینکه اجرای گسترده آن‌ها عملی و از نظر اخلاقی توجیه شود، ضروری است.

‏با پیشرفت تحقیقات در مورد رابطه پیچیده بین انتقال دهنده های عصبی، تعدیل کننده های عصبی و پدیده های روانی، بدون شک بینش های جدیدی را در مورد روش های متفاوتی که در آن انواع مختلف هورمون های شادی بر وضعیت عاطفی ما تأثیر می گذارند، ما را به سوی زندگی رضایت بخش تر برمی انگیزاند، و کمک به آنها نشان می دهد.

انواع هورمون شادی انواع هورمون شادی

راه های افزایش هورمون شادی

‏مفهوم افزایش "هورمون شادی" در درجه اول مربوط به افزایش سطح اکسی توسین، یکی از نوروپپتیدهای اولیه است که مسئول تسهیل رفتارهای اجتماعی، پیوند بین اعضای خانواده، مراقبان و همسالان است. اگرچه مداخلات مستقیم که سیستم‌های هورمونی فردی را هدف قرار می‌دهند، نمی‌توانند به طور قابل توجهی فرآیندهای بیولوژیکی اساسی حاکم بر بیان عاطفی انسان را تغییر دهند، استراتژی‌های خاصی امیدی برای پرورش رضایت و تقویت روابط مثبت ایجاد می‌کنند. در اینجا چندین رویکرد طراحی شده برای ارتقای رفاه عمومی و تقویت ارتباطات اجتماعی بر اساس مبانی نظری که ریشه در زمینه روانشناسی، علوم اعصاب و سلامت عمومی دارند، ارائه شده است:


‏1. تمرین‌های ذهن‌آگاهی و مراقبه: تمرین تکنیک‌های تمرکز حواس مانند تمرکز بر نفس، احساسات بدن، افکار یا حتی آگاهی بدون قضاوت به شما این امکان را می‌دهد تا از خودآگاهی و هوش هیجانی بالاتر استفاده کنید. درگیری منظم با مدیتیشن برای کاهش استرس، بهبود تمرکز، افزایش انعطاف‌پذیری و کاهش حالات عاطفی منفی مانند غمگینی و خشم یافت شده است. علاوه بر این، تمرینات تمرکز حواس اثرات مفیدی بر خلق و خو، کاهش علائم اختلال استرس پس از سانحه (PTSD)، بهبود عملکرد ایمنی و افزایش ارتباط اجتماعی نشان داده است. نکته قابل توجه، برنامه‌های تمرینی تمرکز حواس اغلب عناصری از یوگا، تای چی و سایر فعالیت‌های بدنی را در بر می‌گیرد و فواید جامعی را برای بهزیستی ذهنی و جسمی فراهم می‌کند.


‏2. تشویق ارتباطات باز: ایجاد روابط قابل اعتماد با محوریت گفتگوی صادقانه و درک متقابل برای ایجاد هماهنگی پایدار در خانواده ها، دوستی ها و محیط های حرفه ای ضروری است. به اشتراک گذاشتن نگرانی‌ها، ابراز قدردانی و گوش دادن فعالانه به دیگران - حتی در زمان‌های سخت - می‌تواند به ایجاد فضاهایی امن کمک کند که در آن آسیب‌پذیری‌ها به شیوه‌ای حمایت‌کننده برطرف شوند. علاوه بر این، تعامل منظم چهره به چهره فراتر از شبکه های آشنای فوری است و فرصت هایی را برای پرورش ارتباطات طولانی مدت و تقویت روابط اجتماعی ارائه می دهد. با تشویق به همکاری، احترام و همدلی در جوامع، همه ما می توانیم رشد جمعی و رضایت شخصی را تجربه کنیم.


‏3. پرورش عشق و شفقت: تعمیق ارتباط با عزیزان، به ویژه کسانی که نیاز به حمایت عاطفی دارند، نشان دهنده مهربانی، مراقبت و سخاوت است. درک اهمیت بازگرداندن زمان و منابع به افراد کم بخت می تواند منجر به افزایش احساس شادی، آرامش و هدف شود. علاوه بر این، داوطلب شدن در سازمان‌های محلی، شرکت در پروژه‌های خدمات اجتماعی، یا صرفاً ارائه لطف و درک به غریبه‌ها در شرایط اضطراری می‌تواند قدرت عشق را تقویت کرده و امید به آینده‌ای بهتر را القا کند.


‏4. ارتقای انسجام و یکپارچگی اجتماعی: گردآوری گروه‌های متنوع با علایق، اهداف و ارزش‌های مشترک می‌تواند ارتباطات معنادار و حمایت متقابل را در میان شرکت‌کنندگان تقویت کند. این نه تنها منجر به افزایش راحتی و تعلق می شود، بلکه دیدگاه ها و ایده های منحصر به فردی را ارائه می دهد که کنجکاوی فکری را تحریک می کند و فرضیات موجود در مورد جهان بینی را به چالش می کشد. سازمان‌هایی که به زندگی مشترک اختصاص داده شده‌اند، طرح‌های نظارت در محله، و انجمن‌های باشگاه‌ها فرصت‌هایی را برای افراد فراهم می‌کنند تا شباهت‌ها را کشف کنند، بر چالش‌ها غلبه کنند و روابط پایدار ایجاد کنند. علاوه بر این، تلاش‌های حمایتی متمرکز بر تغییر سیاست، اصلاحات آموزشی و حفاظت از محیط زیست می‌تواند انسجام اجتماعی را تقویت کرده و امید به فردای روشن‌تری را القا کند.


‏5. کاهش استرس و راهبردهای مقابله: پرداختن به منابع استرس، مانند فشارهای مربوط به کار، بی ثباتی مالی، سلامت ضعیف و عدم موفقیت های شخصی، نیازمند تلاش فعال و تعهد برای اجرای مکانیسم های مقابله ای موثر است. تکنیک هایی مانند یادداشت روزانه، تعیین هدف، ورزش، کاهش وزن یا جستجوی کمک حرفه ای می توانند به مدیریت سطوح استرس، جلوگیری از فرسودگی شغلی و بهینه سازی عملکرد کمک کنند. علاوه بر این، پذیرش و پذیرش محدودیت‌ها بدون از خود راضی شدن می‌تواند انعطاف‌پذیری را تقویت کند، رشد شخصی را امکان‌پذیر کند و به شادی و رفاه بیشتر کمک کند.


‏6. حمایت از رشد کودکان: سرمایه‌گذاری در برنامه‌ریزی آموزشی در دوران کودکی، آموزش والدین به معلم و فعالیت‌های فوق برنامه فرصت‌هایی را برای جوانان فراهم می‌کند تا مهارت‌های ارزشمند را بیاموزند، وابستگی‌های قوی ایجاد کنند و علایق مادام‌العمر را پرورش دهند. مشارکت دادن والدین در به اشتراک گذاشتن علایق، رویاها و آرزوهایشان می تواند کودکان را تشویق کند تا آنچه واقعاً مهم است را دنبال کنند و حس موفقیت و هدف را تقویت کنند. علاوه بر این، همکاری با مدارس، کتابخانه‌ها و مراکز اجتماعی می‌تواند تضمین کند که هر کودکی به آموزش با کیفیت، محیط‌های بازی سالم، و خدمات اجتماعی فراگیر دسترسی پیدا می‌کند و در نهایت بر شادی و موفقیت کلی دانش‌آموزان و خانواده‌ها تأثیر می‌گذارد.


‏7. توانمندسازی زنان و دختران: طرفدارانی که در راستای برابری جنسیتی تلاش می‌کنند، باید پتانسیل عظیمی را که در درون هر یک از افراد زن و زن وجود دارد، بشناسند.

نکات مهم در رابطه با افزایش هورمون شادی

‏سیستم سروتونین/نوراپی نفرین نقشی اساسی در تنظیم جنبه های مختلف عملکرد مغز از جمله پاسخ های عاطفی، تثبیت حافظه، برانگیختگی، انگیزه و پردازش شناختی ایفا می کند. در میان این مواد، دوپامین و پیش ساز نوراپی نفرین (NE) پیامدهای قابل توجهی برای بهزیستی عاطفی و شادی دارند. سروتونین (5-HT) به تنظیم خلق و خو، افسردگی، الگوهای خواب و تعادل اشتها کمک می کند. در حالی که NE بر هوشیاری، انگیزه، پیش بینی پاداش و تصمیم گیری تأثیر می گذارد. نکات زیر به تشریح یافته های مربوط به افزایش مواد شیمیایی شادی آور و متعاقب آن ارتقاء رضایت و مثبت اندیشی می پردازد:


‏1. نقش دوپامین و NE در بهبود خلق و خو: دوپامین به عنوان یک انتقال دهنده عصبی اولیه مرتبط با لذت، انگیزه، یادگیری و اعتیاد عمل می کند. هنگامی که دوپامین توسط نواحی خاص مغز، مانند مخطط شکمی و قشر پیش پیشانی آزاد می شود، تجربه رویدادهای حسی دلپذیر و پاداش ها را تسهیل می کند و منجر به احساس شادی و لذت می شود. نوراپی نفرین، به ویژه از طریق فعال سازی گیرنده های 5-HT2B، فعالیت تحریکی را در سراسر سیستم عصبی مرکزی افزایش می دهد و برانگیختگی را افزایش می دهد، که ممکن است به احساس نیرو و انرژی کمک کند. در نتیجه، قرار گرفتن مزمن در معرض تجارب مثبت که شامل مقادیر بالایی از سیگنال‌های دوپامینرژیک و نوراپی‌نفرینرژیک است، می‌تواند منجر به بهبود درازمدت در وضعیت عاطفی، از جمله افزایش خلق و خو، کاهش سطح استرس، و افزایش رفاه ذهنی شود.


‏2. مکانیسم های زیربنایی آزادسازی مواد شیمیایی عصبی محرک شادی: تحقیقات نشان می دهد که عوامل متعددی در تولید، انتقال و درک هورمون های شادی نقش دارند. به عنوان مثال، درگیر شدن در کارهای روزمره زندگی، حفظ تعاملات اجتماعی، تمرینات تمدد اعصاب و تمرکز حواس، و تجربه نتایج مثبت از طریق دستیابی به هدف یا شکل‌گیری رابطه، همگی می‌توانند ترشح اندورفین را تسهیل کنند، یکی دیگر از انتقال‌دهنده‌های عصبی اپیوئیدی طبیعی که در تسکین درد، پاداش و لذت نقش دارد. . این ترکیبات مستقیماً بر روی مکان‌های گیرنده مو واقع در طناب نخاعی و ساقه مغز عمل می‌کنند و باعث ایجاد احساس سرخوشی و رضایت می‌شوند. علاوه بر این، مطالعات انجام شده با استفاده از دستکاری دارویی، روان دارویی و مدل های حیوانی نشان می دهد که مونوآمین ها مانند دوپامین، NE و سروتونین اثرات تعدیلی بر جنبه های مختلف مدار عصبی دارند و در نتیجه باعث ارتقای اتصال جهانی مغز و بهینه سازی قابلیت های پردازش عاطفی می شوند.


‏3. فراهمی زیستی و سیری مواد شیمیایی عصبی تقویت کننده شادی: فراهمی زیستی و اشباع مطلوب دوپامین، NE و سروتونین زمانی اتفاق می افتد که آنها با هم در ترکیبات غذایی پیچیده معروف به غذاهای حاوی تریپتوفان مانند بوقلمون، ماهی قزل آلا، تخم مرغ، پنیر، سبز مصرف شوند. سبزیجات برگ دار و محصولات لبنی. به نظر می رسد مصرف این غذاهای غنی از مواد مغذی در کنار مصرف متوسط الکل تأثیر آنها را بر افزایش خلق و خو و بهزیستی روانی کلی به حداکثر می رساند. به طور جالبی، تحقیقات نشان می‌دهد که روزه‌داری، سوء تغذیه و مصرف کم پروتئین ممکن است توانایی این مولکول‌ها را برای برانگیختن پاسخ‌های فیزیولوژیکی بهینه کاهش دهد و به طور بالقوه به تنظیم ضعیف‌تر احساسی و سطوح بالاتر ناراحتی کمک کند.


‏4. کاربردهای درمانی بالقوه عوامل تقویت کننده شادی: شواهد رو به رشدی وجود دارد که از استفاده از مهارکننده های انتخابی بازجذب سروتونین (SSRIs)، فلوکستین، ونلافاکسین، بوپروپیون و سایر درمان های عصبی دارویی برای درمان دوره های افسردگی خفیف تا متوسط، اختلالات اضطرابی و PTSD حمایت می کند. . SSRI ها، به ویژه فلوکستین، در بهبود معیارهای عینی و بالینی پریشانی عاطفی، بهبود علائم افسردگی و کاهش میزان عود در بیمارانی که با شرایط مقاوم به درمان دست و پنجه نرم می کنند، نویدبخش است. علاوه بر این، تحقیقاتی که به بررسی کاربرد بالقوه داروهای جدید برای کاهش علائم ADHD، اختلالات طیف اوتیسم و اختلالات وسواس فکری- اجباری می پردازد، شور و شوق قابل توجهی را در بین دانشمندان و پزشکان ایجاد کرده است. در حالی که آزمایش‌های آزمایشگاهی گسترده‌تر، ارزیابی‌های ایمنی، و کارآزمایی‌های تصادفی‌سازی‌شده و کنترل‌شده قبل از نتیجه‌گیری قطعی در مورد اثربخشی و ایمنی این ترکیبات مورد نیاز است، نتایج اولیه نشان می‌دهد که آنها نوید زیادی برای رسیدگی به نیازهای پزشکی برآورده نشده مرتبط با این شرایط ناتوان‌کننده دارند.

نکات مهم در رابطه با افزایش هورمون شادی نکات مهم در رابطه با افزایش هورمون شادی