ارنستو چگوارا کیست ؟ و چه نقشی در انقلاب کوبا داشته است؟
ارنستو چگوارا، متخصص فنون جنگی، نظریهپرداز جنگهای چریکی و چهره سرشناس کمونیست در انقلاب کوبا بود. چگوارا رهبری چریکهای آمریکای جنوبی را به عهده داشت و علت شهرت او در تاریخ، عملکرد انقلابی وی برای مبارزه با امپریالیسم بوده است.
نسلهای چپگرای جهان بعد از اعدام چگوارا توسط ارتش بولیوی، چگوارا را قهرمانی شهید لقب دادند؛ همچنین تصویر وی بعد از مرگ، بهتدریج به نماد رادیکالیسم چپ و ضدامپریالیسم تبدیل شد. در ادامه با ما همراه باشید تا با این شخصیت تاریخی بیشتر آشنا شوید.
چگوارا چهره انقلابی معروف در آمریکای جنوبی است. او با وجود ابتلا به بیماری آسم، ورزشکاری با دانش علمی فراوان بود که تحصیلات پزشکی خود را در سال ۱۹۵۳ به پایان رسانید. چگوارا بهعلت برخورداری از شخصیتی انقلابی، راهحل پیروزی را انقلاب خشونتآمیز میدانست.چگوارا آمریکای لاتین را نه بهعنوان مجموعهای از ملتهای جداگانه، بلکه بهعنوان نهادی اقتصادی و فرهنگی میدید که رهایی از استعمار و زدودن فقر از آن، نیازمند یک استراتژی بینقارهای بود. او در طی یک سفر به کشورهای آمریکای لاتین، با همراهی دوستان خود، از آرژانتین تا کلمبیا را زیر پا گذاشت و وضعیت کشورها را از نزدیک دید؛ سپس بهتنهایی از آنجا به ونزوئلا رفت و دوباره به آرژانتین بازگشت.
چگوارا در سال ۱۹۵۳ میلادی به «گواتمالا» Guatemala رفت؛ جایی که «خاکوبو آربنز یوزمن» Jacobo Arbenz Guzman رهبری حکومتی مترقی را به عهده گرفت و تلاش کرد انقلابی اجتماعی را رقم بزند. سرنگونی رژیم آربنز در سال ۱۹۵۴ میلادی در کودتای مورد حمایت سازمان اطلاعات مرکزی آمریکاCIA، چگوارا را متقاعد کرد که ایالات متحده همیشه با دولتهای چپ مترقی مخالفت خواهد کرد؛ تجربهای که پایه تفکرات و برنامههای چگوارا برای ایجاد سوسیالیسم از طریق انقلابی جهانی شد و او را تبدیل به یک مارکسیست کرد.
تصویر چگوارا ابتدا نمادی از شورش بود؛ اما با گذر زمان نماد باشکوه رادیکالیسم شد؛ سپس با گذشت زمان شکل یک لوگوی انتزاعی را گرفت که الهامبخش پایداری برای اقدامات انقلابی به شمار میرفت.
چگوارا نقش کلیدی در انقلاب کوبا داشت. انقلاب کوبا قیام مسلحانهای بود که دولت «فولخنسیو باتیستا» Fulgencio Batista را در یکم ژانویه ۱۹۵۹ میلادی سرنگون و بهجای او «فیدل الخاندرو کاسترو رز» Fidel Alejandro Castro Ruz را از سال ۱۹۵۹ تا سال ۲۰۰۸ میلادی بر کوبا حاکم کرد.
کوبا در اول ژانویه ۱۸۹۹ میلادی، با جنگی که بین اسپانیا و آمریکا رخ داد، به استعمار آمریکا درآمد>و تا ۲۰ ماه مه ۱۹۰۲ میلادی، بهطور مستقیم توسط این کشور اداره میشد. کوباییها در این سالها مناصب دولتی بسیاری را پر کردند و اقداماتی برای بهداشت عمومی و آموزش انجام دادند.کنوانسیون قانون اساسی، از پنجم نوامبر ۱۹۰۰ تا ۲۱ فوریه ۱۹۰۱ میلادی در «هاوانا» (Havana)، تشکیل شد. این کنوانسیون توسط آمریکا بهعنوان شرطی برای پذیرش قانون اساسی تحمیل و در ۱۲ ژوئن ۱۹۰۱ میلادی توسط کوبا تصویب شد.
بهاین ترتیب، کوبا متعهدشد تا از ایجاد بدهیهایی که از بازپرداخت آن عاجز است، اجتناب کند و به کنترل کشور توسط ارتش ایالات متحده ادامه دهد. ارتش، ایستگاههای دریایی را به آمریکا اجاره داد و مجوز حفظ استقلال کوبا و حفاظت از جان و مال مردم آن را صادر کرد.
در ژوئن ۱۹۳۴ میلادی با نظارت روزولت، رئیسجمهوری آمریکا، معاهدهای برای حفظ صلح منعقد شد؛ زیرا جناحهای ناراضی علیه دولتهای کوبا قیام کرده و منتظر مداخله آمریکا بودند. اعتصاب و بینظمی ادامه یافت و انتخابات تا دسامبر ۱۹۳۵ میلادی به تعویق افتاد. «میگوئل ماریانو گومز آریاس» Miguel Mariano Gomez y Arias در ماه مه ۱۹۳۶ میلادی بهعنوان رئیسجمهوری انتخاب شد؛ اما فقط تا دسامبر خدمت کرد.
برادران کاسترو که در سال ۱۹۵۳ بهعلت حمله به پادگان ارتش دستگیر شده بودند، در سال ۱۹۵۵ میلادی عفو و آزاد شدند. بعد از آن کاسترو به مکزیک رفت و در آنجا شروع به سازماندهی نیرویی متشکل از تبعیدیان کوبایی کرد. چگوارا در مکزیک با کاسترو آشنا شد و به او پیوست. آنها با یاری هم برنامهریزی برای ایستادگی در برابر باتیستا را پیش بردند.
کاسترو بههمراه ۸۱ مرد با قایق بادبانی «گرانما» Granma در دوم دسامبر ۱۹۵۶ میلادی در «استان اورینته» province of Oriente واقع در شرق کوبا، پهلو گرفت؛ اما ارتش باتیستا آنها را شناسایی کرد. بیشتر نیروهای کاسترو به سرعت کشته و اسیر شدند و تنها ۲۲ نفر از آنها جان سالم به در بردند.
اتحادیههای کارگری اعتصابات عمومی را تحریک کردند؛ اما بعد از اینکه دولت اعلام کرد هر کسی در اعتصاب شرکت کند، از استخدام در جاهای دیگر منع میشود، حمایت رهبران کارگری از بین رفت.
باتیستا در یکم اوت ۱۹۵۷ میلادی، تضمین قانون اساسی مانند آزادی تجمع و آزادی بیان را به حالت تعلیق درآورد. یک ماه بعد در چهارم سپتامبر او تلاش کرد به مردم اطمینان دهد انتخابات رئیسجمهوری طبق برنامه در ژوئن ۱۹۵۸ میلادی برگزار میشود.چگوارا بهعلت مخالفت با امپریالیسم و استعمار نو و حملاتش به سیاست خارجی ایالات متحده در غرب بهخوبی شناخته میشد. او بعد از پیروزی انقلاب کوبا، سمتهای مختلفی را به عهده گرفت که از جمله آنها رئیس بخش صنعتی موسسه ملی اصلاحات ارضی، رئیس بانک مرکزی کوبا و وزیر صنعت نفت این کشور بود؛ اما در این مدت همواره در کنار کشاورزان و کارگران قرار داشت و با آنها کارهای داوطلبانه انجام میداد.
مرگ او به عنوان یکی از غم انگیزترین مرگ های جهان یاد شده است. چه گوارا و چند تن از یارانش که همگی از گروه چریکی بودند، در محاصره ارتش بولیوی قرار گرفتند و پس از چند روز مقاومت دستگیر شده و با شلیک گلوله اعدام گشتند. تا سالیان سال از محل دفن چه گوارا هیچ اطلاعی به دست جهانیان نرسید تا این که در سال ۱۹۹۵ یکی از ژنرال های ارتش بولیوی محل دقیق دفن او را که در نزدیکی باند یک فرودگاه بود، افشا کرد. کشور کوبا به پاس قدردانی از تمام زحماتی که چه گوارا برای این کشور کشیده بود، پیکر او را به کوبا منتقل کرده و در شهری در سانتا کلارا دفن کردند و بنای یادبودی نیز به افتخار او ساختند.
مرگ ارنست چه گوارا بازتاب های بسیار زیادی را با خود به دنبال داشت؛ به گونه ای که فیدل کاسترو پس از آن گفت: « در زندگی ام تنها از شنیدن دو خبر به شدت ناراحت و افسرده شدم. یکی خبر مرگ مادرم و دیگری خبر مرگ چه گوارا. او در زندگی به من و تمام مردم کوبا درس آزادی، قدرت و شجاعت داد.»