خشونت در جامعه به چه شکل است ؟
خشونت در جامعه را می توان از طریق اشکال مختلف از جمله تجاوزات فیزیکی، اقدامات تروریستی، نقض حقوق بشر، میزان جرم و جنایت، شکست در حل منازعه، ناآرامی اجتماعی و تبعیض بر اساس نژاد یا قومیت مشاهده کرد. موارد نقض شامل درگیری های خشونت آمیز بین ملت ها، جنایات جمعی مانند نسل کشی، آزار و اذیت جنسی، قاچاق، سخنان نفرت انگیز و عدم تحمل نسبت به نظام های اعتقادی مختلف است. در حالی که این پدیده ها از تاریخ ثبت شده وجود داشته اند، شیوع آنها در طول زمان به دلیل عوامل اجتماعی-اقتصادی، الگوهای مهاجرت، جهانی شدن و تأثیرات تغییرات آب و هوایی افزایش یافته است. با این حال، تلاشهایی در سطح جهانی برای رسیدگی به این موضوعات از طریق دیپلماسی، عملیات حفظ صلح، فرآیندهای آشتی، کمپینهای آموزشی، تغییر سیاستها و مکانیسمهای اجرای قانون بینالمللی انجام میشود.
جوامع مختلف بسته به زمینه های تاریخی، شیوه های فرهنگی، شرایط اقتصادی، ساختارهای دولتی، چارچوب های قانونی و رفتارهای فردی با سطوح مختلفی از خشونت مواجه هستند. در زیر چند نمونه وجود دارد که انواع متمایز خشونت را در چندین کشور برجسته می کند:
1. عراق : پس از سقوط صدام حسین، خشونت های فرقه ای گسترده شروع شد که منجر به دهه ها بی ثباتی شد که با بمب گذاری، حملات انتحاری، آدم ربایی، و گروه های افراطی که بدون مجازات عمل می کردند، مشخص شد. مداخله به رهبری ایالات متحده در نهایت منجر به حذف دیکتاتوری شد، اما همچنین میراث ماندگاری از تقسیم فرقه ای را پشت سر گذاشت.
2. افغانستان: درگیری بین شورشیان طالبان و نیروهای امنیت ملی افغانستان (ANSF) علیرغم حمایت های بین المللی ادامه دارد و منجر به تلفات متعدد، آوارگی غیرنظامیان و مسائل بشردوستانه شده است. جناح های مختلف در فعالیت های غیرقانونی مانند قاچاق، تجارت مواد مخدر و تروریسم شرکت می کنند.
3. کلمبیا: کلمبیا چرخه های مکرر درگیری های مسلحانه را تجربه می کند که اغلب از مبارزان چریکی و گروه های شبه نظامی که برای قدرت و کنترل منابع ملی با هم رقابت می کنند، نشات می گیرد. در سال های اخیر، مواردی از کشتار دسته جمعی مرتبط با تولید مواد مخدر غیرقانونی و معاملات تسلیحاتی وجود داشته است.
4. آمریکای جنوبی: کشورهای آمریکای لاتین سطوح بالایی از تهدیدات امنیتی داخلی را تجربه می کنند که مشخصه آنها کارتل های مواد مخدر، سندیکاهای جنایت سازمان یافته، باندها و آدم ربایان است که افراد، مشاغل و زیرساخت ها را هدف قرار می دهند. قاچاق مواد مخدر همچنان موضوع مهمی است که چندین کشور آمریکای جنوبی را تحت تأثیر قرار می دهد.
5. عربستان سعودی: شهرت به قوانین سختگیرانه اسلامی، تنش ها بین بنیادگرایان مسلمان و جمعیت میانه رو سنی منجر به حوادث خشونت آمیز متعددی از جمله درگیری بین افراط گرایان شیعه و سلفی ها در مراسم جشن یا پس از نتایج انتخابات به نفع غیرسنی ها شده است. .
6. پاکستان : فساد گسترده، ستیزه جویی سیاسی و خشونت مرتبط با رقابت های قبیله ای و جنبش های جدایی طلب، پاکستان را به یکی از خطرناک ترین کشورها از نظر تهدید داخلی تبدیل کرده است. سازمانهای افراطی آزادانه در سراسر پاکستان فعالیت میکنند و سازمانهای مجری قانون را که به دنبال عدالت هستند، به چالش میکشند.
7. بریتانیا: جامعه بریتانیا به طور کلی در مقایسه با سایر دموکراسی های غربی با بروز خشونت های شدید خانگی کمتر مواجه است. با این حال، بریتانیا هنوز با بحران های بهداشت روانی که ناشی از فقر، سوء مصرف مواد و فروپاشی جامعه است، دست و پنجه نرم می کند. جنایات علیه زنان از جمله تجاوز جنسی، خشونت خانگی، و کودک آزاری رایج است.
8. هند : خشونت در هند بسته به منطقه بسیار متفاوت است. Jharkhand و Uttarakhand نمونههای قابلتوجهی از ایالتهایی هستند که در آن عناصر ضد اجتماعی خشونت دورهای را علیه جمعیتهای محلی، عمدتاً از طریق تروریسم مبتنی بر مذهب، مرتکب میشوند. شهرنشینی سریع به گسترش جرایمی مانند سرقت، سرقت و قربانیان اسیدپاشی کمک می کند.
پرداختن به علل ریشه ای چنین خشونتی مستلزم رویکردهای جامع شامل ابتکارات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و آموزشی است. تلاش ها ممکن است به طور قابل توجهی در بین کشورها متفاوت باشد، که منعکس کننده تاریخ، جغرافیا و فرهنگ منحصر به فرد آن مناطق است. همکاری و توجه بین المللی برای جلوگیری از شیوع آتی و بازگرداندن ثبات به جوامع آسیب دیده ضروری است. صرف نظر از بافت کشور، شناسایی و مقابله با مسائل اساسی که به این چرخه خشونت کمک می کند، قبل از از دست رفتن یا آسیب دیدن زندگی های بیشتری بسیار مهم است.
قلدری در پلتفرم های شبکه های اجتماعی به دلیل ماهیت ناشناس ارتباطات دیجیتال، تنظیمات حریم خصوصی و عدم نظارت مستقیم، چالش های مختلفی را به همراه دارد. در اینجا استراتژیها و تکنیکهایی طراحی شدهاند که با حفظ ایمنی به طور مؤثر به این نگرانیها رسیدگی میکنند:
1. خود را آموزش دهید: با تعاریف قانونی قلدری آشنا شوید و از عواقب رفتار قلدری مطلع شوید. درک می تواند به شما کمک کند تشخیص دهید که چه زمانی ممکن است فردی مانند یک قلدر رفتار کند، حتی اگر به صراحت به اقدامات خود برچسب نزند.
2. محیط ایمن ایجاد کنید: کاربران را تشویق کنید تا هر گونه سوء ظن به قلدری را فوراً با استفاده از کانال های ایجاد شده ارائه شده توسط مدیران پلت فرم گزارش دهند. رهنمودهایی در مورد نحوه به اشتراک گذاشتن گزارشات مسئولانه بدون ترس از مجازات ارائه دهید.
3. ترویج رفتار مثبت: بر تعاملات آنلاین مثبت تاکید کنید و مهربانی، احترام، فراگیری و اجتناب از محتوای ناخوشایند را تشویق کنید. داستان های موفقیت را به اشتراک بگذارید و نکاتی را در مورد ایجاد روابط سالم به صورت آنلاین ارائه دهید.
4. از ابزارهای پیشرفته استفاده کنید: از ابزارهای موجود ارائه شده توسط شرکت های رسانه های اجتماعی، کنترل های والدین، برنامه های افزودنی مرورگر یا برنامه های شخص ثالث که به طور خاص برای شناسایی الگوهای قلدری و محافظت از کاربران آسیب پذیر توسعه یافته اند، استفاده کنید. این فناوریها با تجزیه و تحلیل پستهای کاربر، نظرات، لایکها، اشتراکگذاریها و دادههای کلی فعالیت کار میکنند.
5. مقامات را درگیر کنید: اگر از برخورد شخصی با قلدرها احساس ناراحتی می کنید، موارد مشکوک را مستقیماً به مجریان قانون یا مقامات مربوطه گزارش دهید. ارائه شواهد و گزارش های شاهد به ایجاد اعتبار کمک می کند و از تحقیقات سریعتر پشتیبانی می کند.
6.آموزش تنظیمات حریم خصوصی: به دوستان و اعضای خانواده خود در مورد تنظیمات حریم خصوصی موجود در سایت های شبکه اجتماعی محبوب آموزش دهید. به آنها بیاموزید که چگونه دسترسی به اطلاعات شخصی را محدود کنند، قلدرهای احتمالی را مسدود کنند و در صورت نیاز ناشناس نگه دارند.
7. درباره پیشگیری از قلدری بحث کنید: همسالان را در بحث در مورد شناخت نشانه های قلدری، به اشتراک گذاشتن مکانیسم های مقابله، و کاوش راه حل ها با هم مشارکت دهید. این حمایت همتایان میتواند به مبارزه با فرهنگ رایج سکوت پیرامون موقعیتهای قلدری کمک کند.
8. به ناشناس بودن آنلاین احترام بگذارید: در حالی که از خطرات قلدری آگاه هستید، در هنگام بحث در مورد موضوعات حساس از فشار دادن دیگران برای افشای هویت خود مقاومت کنید. لازم به یادآوری است که هر کسی اختیار دارد و باید مسئولیت رفاه خود را بپذیرد.
9. به دنبال کمک حرفه ای باشید: اگر تلاش های مکرر برای حل تعارضات آنلاین با شکست مواجه شد، صحبت با مشاوران یا درمانگرانی را در نظر بگیرید که به طور خاص برای کمک به پریشانی عاطفی مرتبط با اینترنت، بهبودی تروما یا توسعه مهارت های زندگی آموزش دیده اند. آنها می توانند بینش های ارزشمند و توصیه های عملی ارائه دهند.
10. حمایت و تغییر خط مشی: در تلاش های حمایتی شرکت کنید تا تغییراتی را در چارچوب های قانونی، به روز رسانی خط مشی ها و برنامه های آموزشی اعمال کنید که بهتر از کودکان و جوانان در برابر آزار و اذیت و قلدری در پلتفرم های شبکه های اجتماعی محافظت کنند.
11. سواد دیجیتال را تشویق کنید: عادات آنلاین ایمن، مانند سواد کامپیوتری، آموزش شهروندی دیجیتال، و اقدامات اولیه امنیتی را ترویج دهید، و اطمینان حاصل کنید که کاربران اهمیت محافظت از خود را در حین جستجو در رسانه های اجتماعی درک می کنند.
با اجرای این استراتژیها، میتوانیم فضاهای امنتری را برای افرادی که در محیطهای شبکههای اجتماعی قلدری را تجربه میکنند، ایجاد کنیم. با این حال، توجه به این نکته مهم است که هیچ رویکرد واحدی محافظت مطلق را برای هر فردی که تحت تأثیر قلدری قرار گرفته است تضمین نمی کند. هر مورد باید به صورت جداگانه بر اساس شرایط و نیازهای خاص ارزیابی شود. بررسی منظم و بهبود ابزارها و روشهای موجود برای اطمینان از اثربخشی و اثربخشی در مبارزه با قلدری آنلاین ضروری است. تحقیقات و آموزش مداوم همچنان نقش حیاتی در توسعه اقدامات متقابل موثر برای رسیدگی به این مشکل رو به رشد ایفا می کند.
آشفتگی سیاسی در واقع می تواند خشونت خانگی را در کشورهای مختلف تشدید کند و به تشدید رفتارهای توهین آمیز در خانواده ها کمک کند. تأثیر متقابل بین بیثباتی سیاسی و خشونت خانگی شامل عوامل متعددی از جمله نابرابریهای اقتصادی، تحولات اجتماعی، عدم تعادل قدرت و از بین رفتن اعتماد بین همسران و اعضای جامعه است. در زیر توضیح جامعی از رابطه بین شرایط سیاسی و خشونت خانگی ارائه شده است:
1. نابرابری اقتصادی: مناطقی که از نظر سیاسی ناپایدار هستند اغلب نرخ های بالاتر فقر و منابع درآمدی کمتر با ثبات را تجربه می کنند. کمبود درآمد منجر به استرس، افزایش فشار مالی و کاهش منابع برای رسیدگی به مشکلات داخلی می شود. زنانی که تحت فشار اقتصادی زندگی میکنند ممکن است نتوانند از طریق مذاکره یا سازش از شرایط زندگی نامرغوب خود فرار کنند، که منجر به تشدید درگیری بر سر امور مالی، مسکن و سایر وظایف خانگی میشود.
2. ناآرامی اجتماعی: خشونت و هرج و مرج مرتبط با بی ثباتی سیاسی می تواند منجر به اختلاف اجتماعی و تشدید بیشتر تنش های داخلی شود. شورشها، اعتراضها، تظاهراتهای گسترده و درگیریهای مسلحانه نظم عمومی را از بین میبرند و باعث میشوند ساکنان به فضاهای خصوصی عقبنشینی کنند، جایی که ارعاب، کنترل و آسیبهای فیزیکی راحتتر در دسترس هستند. افزایش قرار گرفتن در معرض موقعیت های خطرناک، آسیب پذیری زنان را در برابر تهاجمات روانی و فیزیکی تشدید می کند.
3. عدم تعادل قدرت: سیاستمداران و فعالانی که به دنبال قدرت برای پیشبرد برنامه های خود هستند، ممکن است از نفوذ خود برای دستکاری قوانین، سیاست ها و مقررات مربوط به خشونت خانگی استفاده کنند. برعکس، کسانی که قبلاً از آزار خانگی رنج میبرند، ممکن است به هدف انتقامجوییهای سیاسی تبدیل شوند که منجر به اشکال دیگری از بدرفتاری و قربانی شدن میشود. تلاش برای رسیدگی به شکستهای سیستمی - مانند فساد، انفعال دولت، یا سیستمهای قضایی مغرضانه - میتواند چرخه بیاعتمادی و خشونت را تداوم بخشد.
4. حملات جامعه: حملات تصور شده به جوامع ناشی از آشفتگی سیاسی ممکن است برای تقویت جناح های مخالف، که ممکن است پس از آن در اعمال خشونت خانگی علیه افراد مورد نظر شرکت کنند، کمک کند. پوپولیسم محلی، ناسیونالیسم قومی، افراط گرایی مذهبی و بیگانه هراسی می تواند جنایات با انگیزه سیاسی را که خارج از ازدواج رسمی یا روابط نزدیک انجام می شود، دامن بزند. قربانیان ممکن است در میان باورها و اتهامات متضاد، برای شناسایی مجرمان تلاش کنند و محیط های ناامن برای دفاع از خود ایجاد کنند.
5. چالش های حقوقی: بازماندگان خشونت خانگی اغلب با موانع قانونی مواجه می شوند که مانع از اجرای عدالت می شود. هنگامی که دادگاه ها برای حل و فصل دعاوی به موقع یا اعمال مجازات های معنادار برای جرایم خشونت آمیز تلاش می کنند، قربانیان به مراجعاتی مانند کمک گرفتن از خبرچین ها، استخدام وکیل مدافع، یا روی آوردن به راه های جایگزین برای حمایت (مانند بهره کشی جنسی) بازمی گردند. در برخی از حوزه های قضایی، عدم تشکیل دادگاه ها، نمایندگی ناکافی، یا شیوه های مجازات متناقض می تواند چرخه های سوء استفاده را تداوم بخشد.
6. کلیشه سازی و پیش داوری ها: کلیشه های تاریخی و اجتماعی امروزی، پیشداوری ها و تصورات غلط می توانند به خشونت خانگی کمک کنند، به ویژه در مواردی که شامل تفاوت های نژادی، جنسیتی یا اجتماعی-اقتصادی است. سوء تفاهم ها و سوگیری های ناشی از باورهای منسوخ، هنجارهای فرهنگی و درک محدود از تجربیات مختلف می تواند افراد را به سمت تصمیمات مضر سوق دهد و مسائل بهداشت روانی ریشه دار را تقویت کند.
7. تأثیرات جهانی: آشفتگی سیاسی از مرزها فراتر می رود، نگرانی جهانی را در مورد نقض حقوق بشر گسترش می دهد و احساس فوریت را برای رسیدگی به آزار خانگی به طور جامع تر ترویج می کند. مدافعان در سراسر جهان از دولت ها، سازمان های بین المللی و گروه های غیرانتفاعی می خواهند که استراتژی های مشترکی را برای پاسخ به خشونت خانگی در دوره های عدم اطمینان سیاسی بالا ایجاد کنند.
بسیار مهم است که اذعان کنیم که همبستگی بین آشفتگی سیاسی و خشونت خانگی لزوماً به معنای علیت نیست. با این حال، نشان می دهد که این پدیده ها به روش های پیچیده ای تلاقی می کنند که نیازمند رویکردهای چند وجهی برای کاهش خشونت و اثرات بلندمدت آن بر رفاه فردی است. با پرداختن به علل ریشهای بیثباتی سیاسی، افزایش خدمات اجتماعی، بهبود فرآیندهای قضایی، و گسترش تلاشهای همکاری بینالمللی، میتوانیم به ایجاد خانههای امنتر و عادلانهتر برای میلیونها زن در سراسر جهان کمک کنیم. ایجاد تعادل بین پرداختن به تهدیدات فوری ناشی از خشونت و سرمایه گذاری در تغییر پایدار که عزت و امنیت را تضمین می کند ضروری است.
حذف خشونت در جامعه یک تلاش مستمر است که مستلزم تلاش جمعی از سوی افراد، جوامع، مقامات دولتی، سازمان ها و نهادهای غیرانتفاعی است. برای دستیابی به تغییر پایدار، پرداختن به علل ریشه ای، تقویت ایمنی و رفاه، ترویج حل مسالمت آمیز و سرمایه گذاری در طرح های عدالت اجتماعی ضروری است. در زیر برخی از استراتژیها و رویکردهای کلیدی برای کمک به کاهش خشونت در زمینههای مختلف در سراسر جهان آمده است:
1. مقابله با افراط گرایی خشونت آمیز:
- حمایت از برنامههای آموزشی، فرصتهای مربیگری و خدمات کاریابی برای آمادهسازی جوانان برای زندگی موفق و عاری از رادیکالسازی و دخالت در جنبشهای افراطی خشونتآمیز.
- آموزش رهبران محلی، سیاست گذاران، کارمندان دولتی و اعضای جامعه برای شناسایی نشانه های رادیکال شدن و مداخله مناسب قبل از اینکه رویدادها به اقدامات تروریستی یا خشونت آمیز تبدیل شوند.
- از جرم زدایی، بازداشت و رفتار با افرادی که مرتکب اعمال تروریستی شده اند اما به دلیل سن، ناتوانی یا مسائل مربوط به سلامت روان فاقد ظرفیت محاکمه هستند، دفاع می کند.
- از فناوریهایی مانند برنامههای تلفن همراه و پلتفرمهای شبکههای اجتماعی برای نظارت و مبارزه با سخنان نفرتانگیز، اطلاعات نادرست و تبلیغات منتشر شده توسط ایدئولوژیهای رادیکال که خشونت را تحریک میکنند، استفاده کنید.
2. ابتکارات پیشگیری:
- اجرای برنامه های پیشگیرانه مبتنی بر شواهد با تمرکز بر رسیدگی به عوامل خطر مؤثر در جرم و خشونت، مانند مصرف مواد، وضعیت اجتماعی-اقتصادی، پویایی خانواده، و قرار گرفتن در معرض تروما یا استرس.
- برنامههای درسی مدرسه، آموزشهای کلاسی و برنامههای فرزندپروری را که دانشآموزان را به دانش، مهارتها و ارزشهای مورد نیاز برای مقاومت در برابر فشار همسالان و توسعه تواناییهای مؤثر در حل مسئله مجهز میکند، بگنجانید.
- همکاری با کارفرمایان، صاحبان مشاغل و سایر اعضای جامعه برای ایجاد شرایط کاری ایمن، آموزش کارکنان در تکنیک های حل تعارض، و ارتقای تنوع، شمول و فرصت های برابر.
- بهبود دسترسی به مراقبت های بهداشتی با کیفیت و منابع سلامت روان، به ویژه برای جمعیت های محروم، به منظور کاهش استرس و اضطراب که اغلب منجر به رفتار خشونت آمیز می شود.
3. راهبردهای پلیس جامعه:
- حضور پلیس را در محلههای پرخطر، بهویژه در زمانهای اوج مصرف که احتمال وقوع خشونت وجود دارد، افزایش دهید.
- از فناوریهای پیشرفته مانند دوربینهای نظارتی، سیستمهای تشخیص چهره، و تجزیه و تحلیل پیشبینیکننده برای درک بهتر الگوهای متخلف و هدفگیری منابع مؤثرتر استفاده کنید.
- ابتکارات مشارکت جامعه را گسترش دهید، مانند گشت های مشترک، جلسات تالار شهر، و برنامه های داوطلبانه، که در آن شهروندان گرد هم می آیند تا روابط ایجاد کنند، در مورد یکدیگر بیاموزند، و اختلافات را به صورت دوستانه حل کنند.
- اصلاح سیاست های مجازات برای اطمینان از اینکه افرادی که با اتهامات متعدد یا تکرار جرایم روبرو هستند، به جای دریافت احکام ملایم و متعاقباً ارتکاب تخلفات اضافی، متحمل پیامدهای ثابت و معنادار می شوند.
4. ایجاد چارچوب های حل مسالمت آمیز:
- ایجاد میانجیگری، مذاکره و فرآیندهای داوری به عنوان راههای جایگزین برای حل منازعات، اختلافات و بحرانها، که میتواند منجر به راهحلهای بادوامتر و موارد کمتر خشونت شود.
- طرف های درگیر در منازعه را تشویق کنید تا فعالانه به دنبال زمینه مشترک، مصالحه و توافق متقابل باشند، به جای متوسل شدن به تلافی یا تشدید تنش.
- قوانین تعاملی را ایجاد کنید و به آنها پایبند باشید که زور، ارعاب، خشونت علیه زنان (از جمله تجاوز جنسی)، یا هر نوع تهدیدی را که علیه افراد بر اساس نژاد، منشاء قومی، مذهب، ناتوانی، جنسیت یا گرایش جنسی انجام می شود، ممنوع می کند.
- ارزیابیهای منظمی از این تأثیرات چارچوب برای اندازهگیری میزان موفقیت، شناسایی زمینههای بهبود و تنظیم استراتژیها در صورت لزوم انجام دهید.
5. همکاری بین المللی و توسعه برنامه اقدام:
- کشورها، مناطق و سازمانهای بینالمللی را در یک تلاش جهانی برای مقابله با خشونت از طریق اهداف مشترک، مشارکتهای استراتژیک و همکاری در زمینه بهترین شیوهها مشارکت دهید.
- ایجاد گروههای ویژه منطقهای متشکل از دولتهای ملی، سازمانهای غیردولتی و جوامع مدنی که دیدگاهها و زمینههای فرهنگی گوناگون را نمایندگی میکنند.
- از پلتفرم های منطقه ای و فراملی مانند کنوانسیون ها، معاهدات و موافقت نامه های سازمان ملل برای تعیین استانداردها، نظارت بر پیشرفت و بسیج منابع برای تلاش های کاهش خشونت استفاده کنید.
- یافتههای حاصل از مطالعات میدانی، نظرسنجیها و ارزیابیهای انجامشده در سراسر جهان را مستندسازی و به اشتراک بگذارید، که میتواند مداخلات هدفمند، تصمیمگیریهای تخصیص منابع و پیامهای عمومی مرتبط با کاهش خشونت را اطلاع دهد.
6. کمپین های آموزشی و رسانه ای:
- به افراد و جوامع در مورد اهمیت ایمنی شخصی، دفاع شخصی و اثربخشی مقاومت غیر خشونت آمیز در حل منازعات آموزش دهید.