خشونت در مدرسه

مسئولیت مدرسه در مقابل مسئولیت والدین در مورد خشونت در مدرسه

خشونت در مدرسه چیست ؟

‏برای پرداختن به این پرسش، ابتدا مشخص کنید که «خشونت» به طور کلی به چه معناست - این به رفتار مضر یا تهدید آمیز مربوط به زور فیزیکی یا پرخاشگری نسبت به دیگران اشاره دارد.


‏1) درک ویژگی زمینه برای "مدرسه": در مورد خشونت در محیط های آموزشی مانند مدارس اشاره می کنیم:

‏2) تعاریف تحقیقاتی مرتبط با خشونت در مدرسه: اعمال خشونت آمیز می تواند شامل قلدری، اذیت کردن، حمله به دانش آموزان و سایر اشکال رفتار نادرست باشد که ممکن است بر شرایط یادگیری تأثیر منفی بگذارد.


‏3) عوامل مؤثر در خشونت مدرسه را توضیح دهید: علل رایج ممکن است شامل مسائل اجتماعی مانند فقر، عدم دسترسی به منابع آموزشی، تبعیض نژادی و درگیری خانوادگی باشد. همچنین روابط معلم و دانش آموز نقش بسزایی دارد. مهارت های مدیریتی و رهبری ضعیف می تواند به تشدید تنش ها در بین یادگیرندگان کمک کند.


‏4) انواع عواقب مرتبط با خشونت مدرسه را شرح دهید: صدمات جسمی، پریشانی عاطفی، از دست دادن عزت نفس، و اثرات مخرب بر پیامدهای سلامت روان، تأثیرات بلندمدتی را برای افراد آسیب دیده و جوامع آنها افزایش می دهد.


‏5) نکات کلیدی را خلاصه کنید: خشونت در مدرسه فرصت های یادگیری را تضعیف می کند، پیشرفت شخصی را به خطر می اندازد و پیامدهای عمیقی برای آینده جامعه دارد.


خشونت در مدرسه به رفتارهای مضر یا تهدیدآمیز شامل زور فیزیکی یا پرخاشگری نسبت به دانش آموزان اشاره دارد که اغلب با چالش های مختلف اجتماعی-اقتصادی، فرهنگی و آموزشی مرتبط است. اقدامات پیشگیرانه متمرکز بر بهبود پروتکل های ایمنی، رسیدگی به مشکلات اجتماعی و افزایش آموزش حرفه ای برای معلمان به طور قابل توجهی از حوادث خشونت در مدرسه می کاهد.

دلیل خشونت و پرخاشگری دانش آموزان

‏هنگام بررسی دلایل خشونت و پرخاشگری دانش آموزی، ضروری است که چندین جنبه به هم پیوسته اما نه منحصر به فرد را بررسی کنیم. در اینجا یک رویکرد سیستماتیک برای درک این انگیزه‌های زیربنایی، با استفاده از زبان ظریف برای حفظ تجارب فردی وجود دارد:


‏1) زمینه های تاریخی را بررسی کنید:

‏ - به طور سنتی، مطالعات به ارتباط بین جنگ، درگیری‌های داخلی، بی‌ثباتی اقتصادی و فروپاشی خانواده اشاره می‌کنند که اغلب منجر به رشد کودکان در محاصره خشونت در خانه می‌شود.

‏ - بررسی تغییرات اجتماعی گسترده تر، از جمله کاهش نفوذ والدین، افزایش استرس ناشی از مهاجرت، و تغییرات فرهنگی که منجر به نرخ بالاتر تنهایی و افسردگی می شود.

‏2) بررسی تأثیرات روانی:

‏ - اختلالات اضطرابی (مانند اختلال استرس پس از سانحه)، حالات افسردگی، اختلالات طیف اوتیسم، اختلال کمبود توجه و بیش فعالی (ADHD) و سوء مصرف مواد همگی می توانند آسیب پذیری های موجود را تشدید کرده و تمایلات پرخاشگرانه را تقویت کنند.

‏ - در مورد اینکه چگونه مکانیسم‌های مقابله‌ای مانند مکانیسم‌های دفاعی بیش از حد، پرخاشگری پس از طرد همسالان، و تفکر مهارشده به پرخاشگری در جمعیت‌های جوان‌تر کمک می‌کنند، تحقیق کنید.

‏3) ارزیابی عوامل محیطی:

‏ - محیط‌های مدرسه که در آن روش‌های آموزشی در تعامل مؤثر با دانش‌آموزان شکست می‌خورد، سیستم‌های حمایتی محدود برای دانش‌آموزان درگیر، و منابع ناکافی برای رفع نیازهای انضباطی می‌تواند کلاس‌های درس سمی ایجاد کند و رفتار پرخاشگرانه را تقویت کند.

‏ - وجود نمایش‌های منفی رسانه‌ای، آزار و اذیت سایبری و ترس‌های فراگیر در مورد موفقیت و شکست را ارزیابی کنید که می‌تواند باورهای دانش‌آموزان را درباره اقدامات درست و غلط شکل دهد.

‏4) به شیوه های آموزشی نگاه کنید:

‏ - اثربخشی معلم، پویایی کلاس درس، و رویکردهای آموزشی نقش مهمی در تعیین اینکه آیا دانش آموزان عادات سالم ایجاد می کنند یا قربانی خشونت می شوند، ایفا می کنند.

‏ - اهمیت تکنیک های تقویت مثبت در مقابل راهبردهای غیرمولد مانند نظم و انضباط تنبیهی را هنگام مدیریت رفتار دانش آموز تشخیص دهید.


‏5) به مسئله موانع ساختاری رسیدگی کنید:

‏ - شکاف بین انتظارات والدین از عملکرد فرزندشان و سطح موفقیت واقعی آنها را شناسایی کنید و تأکید کنید که شکست منجر به رنجش و بی اعتمادی می شود.

‏ - بررسی دقیق نقش رژیم‌های استبدادی، سیاست‌های جداسازی، و فقدان تصمیم‌گیرندگان آموزشی قدرتمند که چرخه‌های امتیاز و به حاشیه رانده شدن را بیشتر می‌کند.


‏6) گردآوری شواهدی که از مداخلات حمایت می کنند:

‏ - مطالعات نشان می‌دهد که برنامه‌های پیشگیری مؤثر که مدارس، جوامع و خانواده‌ها را هدف قرار می‌دهند، می‌توانند به میزان قابل توجهی از بروز خشونت بکاهند. به عنوان مثال می توان به خدمات مشاوره، طرح های عدالت ترمیمی، گروه های حمایتی و برنامه های راهنمایی اشاره کرد.

‏ - اصلاحات خط مشی ها، مدل های بودجه بهبود یافته و منابع در دسترس لازم برای ارائه آموزش با کیفیت و ارتقای محیط های امن مدرسه را تایید کنید.


‏ خشونت و پرخاشگری دانش‌آموزان ناشی از تأثیر متقابل پیچیده شرایط تاریخی، فرآیندهای روانی-اجتماعی، فشارهای محیطی و شیوه‌های آموزشی است. مشارکت در راه‌حل‌های جامع نیازمند همکاری بین بخش‌ها - از جمله ارگان‌های دولتی، سازمان‌های غیرانتفاعی، مربیان، اعضای جامعه و والدین- برای مقابله با این چالش‌ها است. با ترویج دسترسی عادلانه به آموزش، اولویت دادن به طرح‌های برنامه درسی فراگیر، پرورش طرح‌های سلامتی، و تقویت ظرفیت نهادهای محلی، جوامع می‌توانند در جهت ایجاد اکوسیستم‌های یادگیری آرام‌تر و پر جنب و جوش برای ذهن‌های جوان تلاش کنند.


دلیل خشونت و پرخاشگری دانش آموزان دلیل خشونت و پرخاشگری دانش آموزان

دلیل خشونت و پرخاشگری معلم ها

‏معلمانی که خشونت و پرخاشگری را تجربه می کنند ممکن است تحت فشارهای عاطفی قانع کننده ای به دلیل علل ریشه ای مختلف مرتبط با شغل، زندگی شخصی و مسئولیت هایشان قرار بگیرند. در قسمت پایین تر به این موارد اشاره میکنیم :


‏1) فرسودگی شغلی و مسائل مربوط به رضایت شغلی:

‏ - مواجهه مکرر با تکالیف آموزشی چالش برانگیز، نرخ بالای فارغ التحصیلی، فشار همکاران و خواسته های مدیران می تواند منجر به پریشانی عاطفی و فرسودگی شغلی شود.

‏ - تحقیقات نشان داده است که خستگی معلم باعث عملکرد ضعیف تر، کاهش روحیه و افزایش موارد خشونت و پرخاشگری می شود.


‏2) روابط شخصی در حرفه:

‏ - فشار همسالان، درگیری‌های عاشقانه و رقابت بین همکاران می‌تواند تنش‌ها را تشدید کند و احساس انزوا یا سرخوردگی را که توسط افرادی که در حوزه پرتلاطم آموزش حرکت می‌کنند، تشدید کند.

‏ - تأثیر آسیب های گذشته، از دست دادن عزیزان یا طلاق های دشوار نیز ممکن است خود را از طریق قلدری، آزار و اذیت یا رفتارهای خود تخریبی مشاهده شده در بین معلمان نشان دهد.


‏3) نگرانی های عاطفی، سلامت روان و مصرف مواد:

‏ - معلمانی که با بیماری های روانی، افسردگی، اضطراب، ADHD یا سایر اختلالات رشدی سر و کار دارند، باید با غیبت های مکرر و کاهش توانایی در انجام وظایف خود دست و پنجه نرم کنند و در نتیجه سطح استرس را افزایش دهند.

‏ - سوء استفاده از مواد، به ویژه الکل یا مواد مخدر غیرقانونی، می تواند قضاوت، حافظه و تمرکز را مختل کند و خود و دیگران را در طول تعامل با دانش آموزان و مدیریت در معرض خطر قرار دهد.


‏4) تفاوت های فرهنگی و اخلاقی در تفسیر انتظارات:

‏ - مربیانی که در جوامع عمدتاً اقلیت یا کم درآمد کار می کنند با چالش های بیشتری در حفظ اصالت و مسئولیت پذیری در مقایسه با کسانی که در زمینه های ممتاز هستند، روبرو هستند.

‏ - ارتباط نادرست، گسست‌های ارتباطی و هنجارهای متفاوت در زمینه‌های آموزشی متنوع گاهی اوقات می‌تواند منجر به تعارض شود، به‌ویژه در موقعیت‌های حساس شامل نژاد، هویت جنسی یا گرایش جنسی.


‏5) چارچوب ها و دستورات قانونی:

‏ - نظارت فزاینده در مورد صلاحیت معلمان، استانداردهای حرفه ای، سیاست های محل کار، و شکایت های حقوقی علیه مدارس و مناطق اغلب معلمان را مجبور می کند تا احساسات خود را مدیریت کنند و تحت فشار رفتار مناسبی داشته باشند.

‏ - فشار قانونی که به دنبال تضمین دستمزد برابر، رفتار منصفانه و ارتقای منصفانه معلمان زن است، می‌تواند به طور بالقوه به تشدید واکنش‌های احساسی مرتبط با مدیریت حجم کار و فرصت‌های پیشرفت شغلی کمک کند.


‏6) بی توجهی مزمن و عدم نظارت:

‏ - معلمانی که در معرض انتقادهای مداوم، تصمیمات مدیریتی ضعیف، یا سبک های رهبری متناقض بدون بازخورد سازنده قرار می گیرند، ممکن است خود را به طور فزاینده ای منزوی و خشمگین ببینند که در نهایت به پاسخ های تهاجمی نسبت به همسالان، دانش آموزان یا مدیران ختم می شود.

‏7) آزار و اذیت جنسی و اتهامات آزار و اذیت جنسی:

‏ - شاهد یا تجربه آزار جنسی یا تجاوز می‌تواند باعث شود قربانیان احساس ناامنی، تحقیر و ناتوانی در بازگشت ایمن به شغل خود کنند. این آسیب ممکن است به روش‌های غیرمنتظره‌ای ظاهر شود - به عنوان مثال، ایجاد میل شدید برای مقابله با مجرمان یا نگرش‌های پرخاشگرانه درونی.


‏پرداختن به ریشه های خشونت و پرخاشگری معلمان مستلزم مداخلات چند وجهی است که بر توسعه حرفه ای، شبکه های حمایتی، بهبود فرهنگ محیط کار، افزایش حمایت های قانونی و نظارت و ارزیابی مستمر تمرکز دارد. همکاری بین معلمان، مدارس، مدیران، مقامات مجری قانون، سیاست گذاران و گروه های مدافع نقش مهمی در حصول اطمینان از ارائه کمک به موقع، احترام به برابری و حفظ کارمندان عمومی قابل اعتماد متعهد به حفاظت از حقوق دانش آموزان و محیط های آموزشی ایفا می کند.

چگونه می توانیم خشونت دانش آموزان را مهار کنیم؟

‏مهار خشونت دانش‌آموزی شامل اجرای استراتژی‌های جامع در حوزه‌های مختلف، از جمله برنامه‌های پیشگیری، اقدامات ایمنی مدارس، مشارکت جامعه، اصلاحات سیاست‌گذاری و مداخلات سیستماتیک با هدف قرار دادن جمعیت‌های در معرض خطر است. برای مقابله موثر با این موضوع پیچیده، استفاده از شیوه‌های مبتنی بر شواهد، ترویج همکاری بین ذینفعان (از جمله مربیان، والدین، دانش‌آموزان، مددکاران اجتماعی، سیاست‌گذاران) و ایجاد نقش‌های روشن برای هر یک از طرف‌های دخیل در حفاظت از رفاه کودکان ضروری است. در اینجا چندین رویکرد طراحی شده برای کاهش خشونت دانش آموزان وجود دارد:


‏1) برنامه های پیشگیری:

‏ - رسیدگی به نیازهای فوری مانند دسترسی به خدمات بهداشت روان، برنامه های مداخله در دوران کودکی، مشاوره تغذیه و آموزش پرهیز از مواد.

‏ - تقویت سیستم های حمایتی خانواده با ارائه منابع، آموزش و شبکه های حمایتی برای خانواده هایی که با چالش های فرزندپروری مرتبط با سوء مصرف مواد، اعتیاد و بی خانمانی کنار می آیند.

‏ - اجرای سیاست های موثر جو مدرسه برای تقویت روابط مثبت و ایجاد کلاس های درس فراگیر و عاری از خصومت یا سوء ظن.

‏ - ترویج روش‌های آموزشی پاسخگوی فرهنگی برای تأکید بر برابری، شمولیت و حساسیت نسبت به جمعیت‌های حاشیه‌نشین، کاهش کلیشه‌ها و تعصب نسبت به گروه‌های خاصی از دانش‌آموزان.


‏2) اقدامات ایمنی مدرسه:

‏ - افزایش پرسنل امنیت فیزیکی، مسیرهای گشت زنی و دوربین های نظارتی در سراسر مدارس برای نظارت بر فعالیت ها، شناسایی سریع تهدیدها و واکنش سریع در صورت لزوم.

‏ - توسعه و اجرای پروتکل های قوی برای پاسخگویی به حوادثی که شامل خشونت، جراحت یا تهدید جانی است، با اولویت دادن به ایمنی بر مصلحت.

‏ - خطوط مستقیم روشنی ایجاد کنید که در آن والدین/سرپرست‌ها بتوانند رفتار مشکوک را به‌طور ناشناس گزارش دهند و در عین حال به دستورالعمل‌های محرمانه‌سازی تعیین‌شده توسط مقامات محلی پایبند باشند.

‏ - برای دانش‌آموزانی که بر اساس عواملی مانند وضعیت اجتماعی-اقتصادی، موانع زبانی، یا ناتوانی‌های یادگیری به‌عنوان در معرض خطر شناسایی می‌شوند، حمایت تخصصی ارائه دهید، به آنها اجازه می‌دهد تا به طور کامل در آموزش خود شرکت کنند و مهارت‌های مورد نیاز برای موفقیت را توسعه دهند.


‏3) مشارکت اجتماعی:

‏ - با سازمان‌های محله، گروه‌های مذهبی، و نهادهای دولتی محلی برای شناسایی مناطقی که نیاز به سرمایه‌گذاری بیشتر در تلاش‌های پیشگیرانه و ظرفیت‌سازی دارند، شریک شوید.

‏ - سازماندهی جلسات و رویدادهای منظم با تمرکز بر توانمندسازی دانش آموزان و خانواده های آنها، ارتقای درک در مورد پیشگیری از خشونت، و بحث در مورد راه حل های عملی.

‏ - مشارکت دادن والدین، سرپرستان و کارکنان در ایجاد برنامه‌های عملیاتی برای رسیدگی به مسائل مشترکی که به خشونت دانش‌آموزان کمک می‌کنند، ارائه حمایت مستمر و تشویق گفتگوی باز.


‏4) اصلاحات خط مشی:

‏ - از مجازات‌های سخت‌تر علیه مرتکبان اعمال خشونت‌آمیز، از جمله حداقل مجازات اجباری برای جرایم نوجوانان و الزامات ثبت نام مادام‌العمر برای مجرمان محکوم.

‏ - از پیشنهادهای قانونی با هدف کاهش خشونت با اسلحه، بهبود مقررات ایمنی مدارس، و افزایش در دسترس بودن منابع بهداشت روانی در مدارس حمایت کنید.

‏ - با دولت‌های ایالتی و فدرال برای افزایش بودجه اختصاص یافته به خشونت دانش‌آموزی کار کنید و اطمینان حاصل کنید که سرمایه‌گذاری‌ها به‌جای هزینه‌های اداری، مستقیماً به طرح‌های پیشگیری و واکنش هدف‌مند می‌رود.


‏5) مداخلات سیستماتیک با هدف قرار دادن جمعیت های در معرض خطر:

‏ - اولویت دادن به تخصیص منابع به مدارسی که به گروه‌های جمعیتی آسیب‌پذیر خدمت می‌کنند (مانند محیط‌های کم درآمد، روستایی و درون شهری) که در آن جمعیت دانش‌آموزی نرخ خشونت بیشتری را نشان می‌دهند.

‏ - با انجام تحقیقات کامل و انجام اقدامات اصلاحی مناسب با تحمل صفر برای الگوهای رفتاری مضر، گزارش‌های قلدری، آزار و اذیت سایبری و هزل را بررسی کنید.

‏ - پیاده‌سازی مدل‌های یادگیری جایگزین، مانند برنامه‌های عدالت ترمیمی، میانجی‌گری همسالان، و مجامع کل مدرسه را در نظر بگیرید که در کاهش رفتارهای منفی مرتبط با حل تعارض مفید هستند.


‏6) سیستم های گزارش دهی و پاسخگویی:

‏ - تقویت مکانیسم های گزارش دهی به گونه ای که همه طرف های متاثر از خشونت صدای خود را داشته باشند و بتوانند اطلاعات حیاتی مورد نیاز برای شناسایی الگوها، ارزیابی اثربخشی و ارائه توصیه های مبتنی بر داده را ارائه دهند.

‏ - نهادهای مسئول را از طریق فرآیندهای حسابرسی دقیق و افشای شفاف یافته‌ها، برجسته کردن موفقیت‌ها و شکست‌ها، امکان بهبود مستمر و پیشرفت در جهت اهداف کاهش خشونت دانش آموزی پاسخگو نگه دارید .

آیا تکنولوژی بر خشونت انسان ها تاثیر گذاشته است ؟ آیا تکنولوژی بر خشونت انسان ها تاثیر گذاشته است ؟

آیا تکنولوژی بر خشونت انسان ها تاثیر گذاشته است ؟

‏بله، فناوری بدون شک نقش مهمی در تقویت و تشدید خشونت انسانی در زمینه‌های مختلف، از جمله باندها، تیراندازی‌های دسته‌جمعی، جرایم سایبری، تروریسم، آزار و اذیت آنلاین و سوء استفاده خانگی داشته است. در زیر کاوشی در مورد اینکه چگونه فناوری بر خشونت انسانی تأثیر می‌گذارد و نمونه‌های خاصی را نشان می‌دهد که تأثیر آن را نشان می‌دهد.


‏1) خشونت گروهی: فناوری گسترش فعالیت باندها را تسهیل کرده است، به ویژه از طریق پلتفرم‌های ارتباط اینترنتی مانند پیام‌رسانی فوری (IM)، رسانه‌های اجتماعی، و بازی‌های ویدیویی، و اعضای باند را قادر می‌سازد تا حملات را هماهنگ کنند، اخبار را به اشتراک بگذارند، و برای رویارویی‌های آینده برنامه‌ریزی کنند بدون اینکه ترک کنند. پشت اثر انگشت یا آثار دیگر علاوه بر این، استفاده از دستگاه های تلفن همراه به افراد این امکان را می دهد که از راه دور به یکدیگر متصل شوند و اعمال تجاوزکارانه را فراتر از مرزهای جغرافیایی سنتی انجام دهند. به عنوان مثال، ظهور اپلیکیشن‌های گوشی‌های هوشمند با محتوای خشونت‌آمیز، مانند شبیه‌سازی درگیری‌های خیابانی، منجر به افزایش استخدام در میان جوانانی شده است که به دنبال پیوستن به باندهای خیابانی هستند.


‏۲) تیراندازی دسته جمعی: اسلحه گرم، در کنار آتش بازی، مواد منفجره و چاقو، به دلیل در دسترس بودن و کارایی، ابزار اصلی مورد استفاده در تیراندازی دسته جمعی هستند. با این حال، پیشرفت در تسلیحات، فناوری های نظارتی و اتصال جهانی این حوادث را مرگبارتر و ویرانگرتر کرده است. به عنوان مثال، ادغام پهپادها در عملیات اجرای قانون، نگرانی ها را در مورد حملات الهام گرفته از هواپیمای بدون سرنشین که فضاهای عمومی را هدف قرار می دهند، افزایش داده است. علاوه بر این، سهولت به دست آوردن فیلم ها و تصاویر با کیفیت بالا از منابع دیجیتال در هنگام حوادث، سؤالاتی را در مورد اعتبار و قابل اعتماد بودن گزارش های شاهدان عینی ایجاد می کند.


‏3) جرایم سایبری: اینترنت بسیاری از جنبه های زندگی روزمره ما را متحول کرده است و منجر به افزایش قابل توجه جرایم سایبری مانند سرقت هویت، کلاهبرداری مالی، توزیع بدافزار، هکتیکیسم، اخاذی و آدم ربایی شده است. این اشکال جرم اغلب به تخصص فنی پیشرفته نیاز دارند و محققان و تحلیلگران را وادار می کند تا راه های جدیدی برای مقابله با آنها با استفاده از فناوری های نوظهور مانند هوش مصنوعی (AI)، یادگیری ماشینی، سیستم های تشخیص نفوذ شبکه و تکنیک های رمزگذاری کشف کنند. به عنوان مثال می توان به رسوایی کمبریج آنالیتیکا اشاره کرد که در آن اطلاعات شخصی از طریق تبلیغات فیس بوک به خطر افتاد. بازارهای وب تاریک که در آن کالاهای غیرقانونی بدون عواقب قانونی فروخته می شود. و روند رو به افزایش حملات باج‌افزار با هدف رمزگذاری فایل‌های قربانی تا زمانی که هزینه کلیدهای رمزگشایی را پرداخت کنند.


‏4) تروریسم: سایت‌های شبکه‌های اجتماعی، پلتفرم‌های ایمیل و اتاق‌های گفتگو در گسترش جهانی ایدئولوژی‌های تروریستی، برانگیختن نفرت علیه مسلمانان در سراسر جهان، جنبش‌های حیات سیاه، فعالان حقوق مهاجران و دیگرانی که دشمنان سبک زندگی غربی به حساب می‌آیند، نقش بسزایی داشته‌اند. همانطور که تکنولوژی به تکامل خود ادامه می دهد، کانال های ارتباطی جدید ممکن است به اشتراک گذاری مواد تبلیغاتی، هماهنگی حملات، و تسهیل جهادگرایی بین المللی را تسهیل کند و تهدیدی فزاینده برای صلح و ثبات در سطح جهانی باشد. در سپتامبر 2018، وزارت امنیت داخلی ایالات متحده گزارش داد که تقریباً نیمی از پست های شناخته شده داعش از ابتدای سال 2017 تنها در توییتر ایجاد شده است.


‏5) آزار و اذیت آنلاین: پلتفرم‌های دیجیتال فرصت‌هایی را برای زنان، افراد LGBTQ+، اقلیت‌ها و جوامع اقلیت‌های جنسی ارائه می‌دهند تا تجربیات و نظرات خود را آزادانه و بدون ترس از انتقام سوء استفاده‌کنندگان در جوامع خود بیان کنند. برعکس، آنها همچنین راه‌های جدیدی را برای آزار و اذیت، نظرات زن‌ستیزانه، توهین‌ها، و تهدیدهای آنلاین برای کسانی که خارج از جریان اصلی مکالمات آنلاین انجام می‌شوند، ارائه می‌کنند. پیشرفت‌های فناوری مانند نرم‌افزار تشخیص چهره به پلتفرم‌هایی مانند یوتیوب، اینستاگرام و ردیت اجازه می‌دهد تا حساب‌های آزاردهنده بالقوه را شناسایی کرده و محتوای بالقوه مشکل‌ساز را برای بررسی پرچم‌گذاری کنند، اگرچه صحت آنها همچنان مورد بحث است.


‏6) آزار خانگی: فناوری ضبط ویدیو، مانند فیلم دوربین مخفی که در حین تعامل در خانه گرفته شده است، به عنوان یکی از قدرتمندترین ابزارهای موجود برای قربانیان آزار خانگی ظاهر شده است. این شواهد می‌تواند به عنوان کمک پزشکی قانونی حیاتی در پرونده‌های قضایی، کمک به محافظت از افراد آسیب‌پذیر در برابر بازگشت به محیط‌های توهین‌آمیز و تأمین دستورات حفاظتی باشد. علاوه بر این، انتشار سریع فایل‌های ضبط‌شده از طریق رسانه‌های اجتماعی، پیام‌های متنی یا تماس‌های تلفن همراه، سوء استفاده‌کنندگان را قادر می‌سازد تا کنترل زندگی قربانیان خود را حتی پس از فرار از محل سکونت خود حفظ کنند و فشار بیشتری را بر کسانی که قبلاً با ناراحتی‌های عاطفی و آسیب‌های روحی دست و پنجه نرم می‌کنند، وارد کند.

مسئولیت مدرسه در قبال والدین درباره خشونت مدرسه چیست ؟

‏مسئولیت‌های مدارس در قبال رسیدگی به دخالت والدین در خشونت مدرسه بر اساس قوانین محلی، سیاست‌های آموزشی، هنجارهای فرهنگی، بهترین شیوه‌ها و فلسفه‌های نهادهای فردی متفاوت است. با این وجود، در زیر مروری بر نقش‌ها و انتظارات معمول مرتبط با مدارس در رابطه با مشارکت والدین در پیشگیری و واکنش به موقعیت‌های خشونت در دوران کودکی آورده شده است:


‏1) آموزش: مدارس با ارائه آموزش های جامع در مورد موضوعات مختلف مرتبط با سلامت روان، پیشگیری از سوء مصرف مواد و روابط بین فردی نقشی حیاتی ایفا می کنند. آنها باید محیط های امن مدرسه را ترویج کنند، گفتگوی باز در مورد پویایی خانواده را تشویق کنند، و بر اهمیت شیوه های فرزندپروری مثبت در ارتقای کودکان سالم تأکید کنند.


‏2) اجرای خط مشی: مقامات محلی باید دستورالعمل ها و مقررات روشنی را در مورد پروتکل های ایمنی مدارس، از جمله روش های گزارش اجباری برای رفتار مشکوک، خطوط تلفن ویژه تعیین شده برای درخواست کمک فوری، و ممنوعیت هایی در برابر رفتارهای خاصی که منجر به خشونت می شود، ایجاد کنند. از والدین انتظار می رود که با آگاه کردن معلمان از هر موضوع مرتبط از قبل و همکاری مشترک با کارکنان مدرسه برای رسیدگی سریع به مشکلات، به این سیاست ها پایبند باشند.


‏3) برنامه های آموزشی: مربیان باید آموزش های تخصصی در زمینه رشد اولیه دوران کودکی، استراتژی های مداخله و روش های پیشگیری برای جوانان در معرض خطر تجربه خشونت دریافت کنند. برنامه‌های صدور گواهینامه معلم ممکن است اجزای برنامه درسی متمرکز بر این زمینه‌ها را شامل شود و تضمین کند که دانش‌آموزان مهارت‌های ضروری مورد نیاز برای گذر از موقعیت‌های چالش برانگیز را در حالی که اعضای سازنده خانواده خود هستند، توسعه می‌دهند.


‏4) مشارکت خانواده: مدارس به طور فعال والدین را در فرآیندهای تصمیم گیری در مورد فعالیت ها و مشارکت دانش آموزان درگیر می کنند. مدارس از طریق بررسی منظم، بحث‌های آزاد و جلسات همکاری، نظرات والدین را در مورد علایق، نیازها و ترجیحات فرزندانشان می‌جویند و در نهایت کلاس‌هایی فراگیر ایجاد می‌کنند که از دیدگاه‌های متنوع پشتیبانی می‌کنند و احتمال تعارض را کاهش می‌دهند.


‏5) سیستم‌های پشتیبانی همتایان: مدارس طرح‌های میانجی‌گری همسالان را اجرا می‌کنند که به‌جای تشدید تنش‌ها به خشونت فیزیکی، راه‌حل‌های جایگزین برای درگیری‌های بین همسالان ارائه می‌کنند. با تسهیل گفتگوهای سازنده و ارائه منابع، رهبران همتا به همتایان کمک می کنند تا مهارت های حل مسئله را بیاموزند و شرایط محیطی امن تری ایجاد کنند.


‏6) نظارت بر رفتار دانش‌آموزان: برای اطمینان از رعایت قوانین تعیین‌شده و به حداقل رساندن مواجهه با رفتارهای مضر، مدارس به دقت بر اقدامات دانش‌آموزان، سوابق حضور و غیاب و الگوهای ارتباطی در محیط‌های مختلف نظارت می‌کنند. ارزیابی منظم پیشرفت، همراه با مکانیسم‌های بازخورد، مدارس را قادر می‌سازد تا در مواقع لزوم به طور مؤثر پاسخ دهند و بلافاصله به چالش‌های پایدار رسیدگی کنند.


‏7) مکانیسم های گزارش دهی: مدارس به ابزارهای مؤثر برای جمع آوری و توزیع اطلاعات دقیق در مورد موارد مشکوک خشونت و سایر حوادث جدی که در محیط کلاس رخ می دهد نیاز دارند. الزامات گزارش دهی واضح و چارچوب های زمانی برای گزارش تخلف به کاهش استرس هم برای والدین و هم برای مربیان درگیر در بررسی دقیق شکایات کمک می کند.


‏8) برنامه ریزی واکنش: هنگامی که گزارشی از خشونت یا موضوع شدید دیگری مطرح می شود، مدارس باید به سرعت تیم های مناسبی متشکل از پرسنل اداری، روانشناسان، مشاوران، افسران پلیس و داوطلبان را برای ارزیابی وضعیت، جمع آوری شواهد، تعیین مراحل بعدی و کار جمع آوری کنند. با همکاری یکدیگر نگرانی را به شیوه ای حساس حل کنند.


‏9) پیگیری های پس از حادثه: توجه فوری به نگرانی های ایمنی مداوم پس از یک رویداد ضروری است. پس از انجام بررسی‌های کامل و اجرای تغییرات توصیه‌شده، مدارس والدین را در جلسات پس از حادثه مشارکت می‌دهند تا در مورد درس‌های آموخته شده بحث کنند، شبکه‌های پشتیبانی را تقویت کنند، و به هر گونه مسائل باقی‌مانده برای بازگرداندن اعتماد و اطمینان به جامعه مدرسه رسیدگی کنند.


‏10) رویکرد حساس فرهنگی: کارکنان مدرسه باید از آداب و رسوم، ارزش ها و باورهای محلی در مورد خشونت و ارتباطات محترمانه در خانواده ها آگاه باشند. آنها باید با در نظر گرفتن زمینه و شرایط منحصر به فرد مرتبط با هر موقعیت، به هر مورد جداگانه برخورد کنند تا مشارکت های سودمند متقابل را تقویت کنند و ارتباطات قوی بین مدارس، خانواده ها و سازمان های اجتماعی ایجاد کنند.


‏در نتیجه، مدارس نقشی محوری در حمایت از تلاش‌های والدین برای ترویج عادات والدینی مسئولانه، رسیدگی به تأثیرات منفی در خانواده‌هایشان و واکنش مناسب در هنگام وقوع خشونت در مدرسه دارند. مدارس با انجام مداوم و مؤثر این مسئولیت‌ها به کاهش وقوع و شدت خشونت توسط دانش‌آموزان کمک می‌کنند. در نهایت، تعهد جمعی خانواده‌ها، مربیان، و دولت‌های محلی برای دستیابی به موفقیت پایدار در این زمینه بسیار مهم است.