صنعت موسیقی چگونه تحت تأثیر اینترنت و بارگیری دیجیتال قرار گرفته است؟
موسیقی هنری شنیداری به صداهایی اطلاق میشود که از طریق آلات موسیقی مختلف یا دستگاههای الکترونیکی تولید میشوند که موسیقی را با هدف شنیدن و نه لمس کردن ایجاد میکنند. این شامل ژانرهایی مانند محیط، تجربی، ارکسترال، مجلسی، تلفیقی جاز، اپرای راک، کلاسیک، آهنگسازی فیلم و غیره است. موسیقی هنری شنیداری از زمان پیدایش آن در طی قرنها پیش بهطور گسترده برای اهداف سرگرمی مانند کنسرت، پخش رادیویی و موسیقی فیلم مورد استفاده قرار گرفته است. از هماکنون، به تکامل خود ادامه میدهد و تکنیکها و سبکهای جدیدی را در این ژانر گنجانده است.
ظهور اینترنت عمیقاً نحوه مصرف، تعامل و به اشتراک گذاری موسیقی را متحول کرده است. در این بخش، برخی از تأثیرات کلیدی اینترنت بر موسیقی را بررسی میکنیم که به طور قابلتوجهی نحوه توزیع آثار هنرمندان، ارتباط بین مخاطبان، و امکان همکاری خلاقانه در سراسر مرزها و قارهها را شکل داده است.
1. خدمات پخش جریانی: ظهور پلتفرمهای استریم مانند Spotify، Apple Music، YouTube Music و Amazon Prime Video Musics منجر به انفجاری در مصرف جهانی موسیقی شد. این سرویسها فهرست گستردهای از آهنگها، آلبومها، پادکستها و فهرستهای پخش انتخابشده از هنرمندان مستقل، شرکتهای بزرگ ضبط و سایر سازندگان محتوا را ارائه میدهند که از طریق مدلهای مبتنی بر اشتراک یا گزینههای freemium قابل دسترسی هستند.
2. توزیع آنلاین: فایلهای صوتی دیجیتال (MP3) امکان دانلود و فروش مستقیم موسیقی به مصرفکنندگان را به صورت آنلاین و دور زدن واسطههای سنتی مانند فروشگاهها و توزیعکنندگان را ممکن میسازد. این رویکرد غیرمتمرکز دسترسی بیشتر و هزینههای تولید کمتر را برای هنرمندان مستقل تسهیل کرد، اما همچنین رقابت را در بین ستارههای پاپ که دیگر نمیتوانستند صرفاً بر درآمد فروش فیزیکی تکیه کنند، افزایش داد.
3. فرهنگ همکاری و ریمیکس: پلتفرمهایی مانند SoundCloud و Bandcamp به هر کسی که گوشی هوشمند دارد اجازه میدهد آهنگها، ریمیکسها، لوپها و نمونههای اصلی را آپلود کند و راه را برای همکاری بین نوازندگان آماتور و حرفهایها هموار کند. ویژگیهای شبکههای اجتماعی بیشتر طرفداران را قادر میسازد تا نظر بدهند، رتبهبندی کنند و آثار مرتبط را کشف کنند و مشارکت جامعه را در مورد علایق موسیقی مشترک تشویق کنند.
4. اجراهای زنده و رویدادهای مجازی: با پیشرفت فناوری، تجربیات موسیقی زنده به لطف ابزارهایی مانند واقعیت مجازی، پخش زنده و نصب های اجرای تعاملی، اکنون می توانند از مرزهای جغرافیایی فراتر روند. تماشاگران کنسرت در سراسر جهان میتوانند جلوههای بصری همگامسازی شده را تجربه کنند، فیلمهای پشت صحنه را ببینند، در چتهای بیدرنگ در طول نمایشها شرکت کنند و حتی با استفاده از عینکهای واقعیت افزوده، تصاویر سفارشی را روی دیوارها نمایش دهند.
5. برنامههای موبایل و رسانههای اجتماعی: برنامههایی مانند Shazam آهنگهای ناشناخته را با گوش دادن به آنها شناسایی میکنند، در حالی که کاربران در آبشارهای دیجیتال پیمایش میکنند، توصیههای آهنگ را در شبکههای اجتماعی به اشتراک میگذارند، لیستهای پخش شخصی ایجاد میکنند یا به جوامع طرفداران هنرمند ضربه میزنند. تعاملات اجتماعی پیرامون آهنگها، اشعار و نماهنگهای مورد علاقه باعث ایجاد حس هویت فرهنگی و ارتباط عاطفی در بین شنوندگان، صرفنظر از محل زندگی آنها میشود.
6. اتصال بین ژانرها: ادغام انواع مختلف چند رسانه ای، مانند موسیقی متن فیلم، موسیقی متن، خواننده ها، روایت های گفتاری، سکانس های رقص، و صحنه های برش بازی های ویدیویی، محیط های همه جانبه ای ایجاد می کند و خطوط بین پروژه های سینمایی و پرمخاطب را محو می کند. صحنه های موسیقی زیرزمینی این گرده افشانی متقابل ایدهها، هم فیلمسازان و هم آهنگسازان را قادر میسازد تا به قلمروهای موسیقی ناشناخته وسیعی دست یابند و خرد متعارف را در مورد آنچه که موسیقی «بزرگ» را تشکیل میدهد به چالش بکشند.
7. تأثیر بر روندهای موسیقی عامه پسند: تغییرات ایجاد شده توسط اینترنت بر روندهای موسیقی محبوب تأثیر گذاشته است و باعث دگرگونی های سبکی در زیرژانرهای مختلف شده است. از پیشرفتهای تکنولوژیک در موسیقی خانه و تله، تا کاوشهای گستردهتر در موضوعاتی مانند آگاهی از محیطزیست، حمایت از سلامت روان، و فعالیتهای عدالت اجتماعی، اثر موجی فراتر از انتخابها و برداشتهای هنرمندان به سمت جنبشهای جمعی و تغییرات ایدئولوژیک در کل گسترش مییابد.
در حالی که ممکن است فهرست قطعی از مزایای جهانی اینترنت در موسیقی وجود نداشته باشد، عوامل متعددی به نقش تحولآفرین آن در ارتباط هنرمندان، توزیع آثارشان، و گسترش دسترسی مخاطبان، و همچنین ترویج فراگیری، دسترسی، آموزش و گفتمان انتقادی کمک کرده است. درباره خلق و قدردانی موسیقی در اینجا چندین نکته مهم وجود دارد که مشهودترین نتایج مثبت مرتبط با تأثیر اینترنت بر موسیقی را برجسته می کند:
1. دسترسپذیری: برای طرفدارانی که مشتاق گوش دادن به صحنههای مختلف موسیقی جهانی هستند، اینترنت کتابخانه وسیعی از خدمات پخش رایگان و پولی را ارائه میکند که کشف و خرید قطعات ضبطشده کمیاب، آهنگهای انحصاری و نسخههای محدود را ساده میکند. علاوه بر این، بسیاری از هنرمندان تصمیم میگیرند ابتدا آثار خود را قبل از انتشار نسخههای سیدی یا شرکت در کنسرتهای زنده، به صورت دیجیتالی منتشر کنند تا از انتشار گسترده و ایجاد اعتبار اطمینان حاصل کنند.
2. جهانی شدن: اینترنت با شکستن موانع جغرافیایی و ایجاد ارتباط آنی در سراسر جهان، هنرمندانی را که دور از هم زندگی می کنند به هم متصل می کند و فرصت هایی را برای همکاری، گفتگو و الهام بخشی فراهم می کند که در غیر این صورت ممکن است در محافل موسیقی محلی محدود بماند. این تبادل بینالمللی به تنوع بیشتر بیانها و دیدگاههای موسیقی کمک میکند، مرزهای ژانرهای موجود را جابجا میکند و بینندگان را از گوشههای دور این سیاره جذب میکند.
3. کاهش هزینه: فرمتهای فایل دیجیتال به هنرمندان اجازه میدهد تا موسیقی ارزانتر و سریعتر در مقایسه با روشهای آنالوگ تولید کنند، و از نظر مالی برای گروههای کمتر شناختهشده و هنرمندان انفرادی امکانپذیر میسازد تا بدون اتکا به تلاشهای تبلیغاتی رایج یا کمپینهای بازاریابی تهاجمی، آلبومهای با کیفیت تولید کنند. علاوه بر این، راحتی ارائه شده توسط فایل های MP3 قابل دانلود، زمان حمل و نقل طولانی و بازگشت را حذف می کند و استرس مالی را برای مصرف کنندگان کاهش می دهد.
4. موانع را از بین می برد: اقدامات سنتی دروازه بان صنعت موسیقی مبتنی بر جغرافیا، ثروت و موقعیت اجتماعی زمانی که اینترنت زمین های بازی برابر برای همه هنرمندان ایجاد کرد و به اقلیت ها، زنان و افراد LGBTQ+ اجازه داد تا به رسمیت شناخته شوند و دیده شوند، منسوخ شد. علاوه بر این، پلتفرمهای خودنشر، که به نوازندگان امکان میدهد آثار خود را به طور مستقل منتشر کنند، تبلیغ کنند و به بازار عرضه کنند، به کسانی که میخواهند از قراردادهای انتشار سنتی و فشارهای شرکتی اجتناب کنند، توانمند میسازد.
5. ارزیابی انتقادی: دسترسی به پایگاههای اطلاعاتی گسترده حاوی نظرات، رتبهبندی، اشعار و حاشیهنویسی کاربران به شنوندگان اجازه میدهد تا امتیازات یک آهنگ را به طور انتقادی ارزیابی کنند و به آنها کمک میکند تا تصمیم بگیرند که آیا برای خرید یک قطعه ضبط خاص سرمایهگذاری کنند یا از یک آهنگ جدید حمایت کنند. هنرمند چنین اطلاعاتی نقش مهمی در مبارزه با اطلاعات نادرست و ارتقای اصالت در اکوسیستم موسیقی ایفا می کند.
6. فراگیری را ترویج می کند: ماهیت دموکراتیک کننده اینترنت به همه - از جمله بچه ها، سالمندان و افراد دارای آسیب شنوایی - امکان می دهد از انواع ژانرها، هنرمندان و سنت های موسیقی لذت ببرند. علاوه بر این، برنامههای آموزشی با تمرکز بر آموزش ساختن و بداههسازی موسیقی با استفاده از نرمافزارهای رایانهای و زبانهای برنامهنویسی، فرصتهای ارزشمندی را برای رشد مهارتها فراهم میکنند که فراتر از محدودیتهای سنی است.
7. تبادل فرهنگی را تقویت میکند: قابلیتهای شبکههای اجتماعی پیشرفته ارائه شده توسط وبسایتها و برنامهها، ارتباطات بین هنرمندان و شنوندگان بالقوه را تسهیل میکند و منجر به تبادلات فرهنگی و گفتوگوهایی با محوریت موسیقی میشود. چه در مورد روانشناسی تکاملی، چه مسائل اجتماعی-اقتصادی یا زمینه های تاریخی، این گفتگوها درک را عمیق تر می کند، جنبه های متمایز هر سبک موسیقی را درک می کند و روابط بین علاقه مندان به موسیقی را تقویت می کند.
8. تعامل با طرفداران را فعال میکند: پلتفرمهای رسانههای اجتماعی، مانند توییتر، فیسبوک، اینستاگرام، پینترست، و TikTok، به طور خاص نیازهای دوستداران موسیقی را برآورده میکنند، راههایی برای اشتراکگذاری بهروزرسانیها، بحث در مورد علاقهمندان، پیدا کردن هنرمندان مشابه، پیوستن به کلوپهای هواداران انحصاری، و نسخه های جلد و تقلید را به نمایش بگذارید. این سطح از مشارکت اجتماعی باعث ایجاد هیجان، انتظار و وفاداری در میان حامیان قدیمی میشود و باعث رشد تعداد دنبالکنندگان برای افراد تازهکار میشود.
9. همکاری را تسهیل می کند: ماهیت باز وب به اشتراک گذاری آسان منابع، ایده ها و بازخورد بین هنرمندانی که با هم در پروژه های منحصر به فرد کار می کنند را تضمین می کند. وبسایتهایی که به میزبانی وبلاگهای گروه، بحثهای انجمن، و فضاهای استودیو آنلاین اختصاص داده شدهاند، همکاری از راه دور را امکانپذیر میکنند و به نوازندگان این آزادی را میدهند تا در خارج از استودیوهای تأسیسشده آزمایش کنند یا به طور همزمان روی چندین پروژه کار کنند.
10. از آموزش و پرورش حمایت می کند: مؤسسات آموزشی، کالج ها و سازمان ها اهمیت قرار دادن دانش آموزان با صحنه های موسیقی معاصر و پرورش خلاقیت و توانایی های حل مسئله را از طریق تجربیات یادگیری عملی تشخیص می دهند. اینترنت از طریق دورهها، آموزشها و کنفرانسهای مجازی، راههایی را برای موسیقیدانان و آهنگسازان مشتاق فراهم میکند تا در مورد فنآوریها، ژانرها و روشهای مختلف بیاموزند و در نهایت به ایجاد چشمانداز هنری غنی، پر جنب و جوش و متنوع کمک کند.
با وجود مزایای بی شماری که به تأثیر اینترنت بر موسیقی نسبت داده می شود، مهم است که توجه داشته باشیم که عوارض جانبی منفی هم دارد که در ادامه بازگو خواهم کرد .
در حالی که اینترنت دسترسی غیرقابل انکار به موسیقی را دموکراتیک کرده و فرصت هایی را برای هنرمندان فراهم کرده است تا آثار خود را در سطح جهانی منتشر کنند، چندین اشکال بالقوه مرتبط با تأثیر آن بر صنعت موسیقی وجود دارد. در اینجا چند نگرانی کلیدی وجود دارد:
1. از دست دادن کمبود فیزیکی محصول: با گذشت زمان، پلتفرمهای تجارت الکترونیکی ملموس بودن خرید سیدی، نوار کاست یا صفحات وینیل را کاهش دادهاند. طرفداران ممکن است به داشتن نسخه های محدود، حضور در برنامه های زنده و تجربه جذابیت حسی کالاهای ملموس عادت کنند. با این حال، این عوامل ممکن است به تدریج با راحتی و دسترسی ارائه شده توسط فرمت های دیجیتال و نسخه های چند پلت فرم جایگزین شوند.
2. افزایش تمرکز بازار: توزیع کنندگان دیجیتال اغلب سهام قابل توجهی در چندین برچسب بوتیک کوچکتر دارند که به دلیل صرفه جویی در مقیاس منجر به تهدید علیه ناشران کوچک و هنرمندان محلی می شود. این پویایی در حالی که برای برخی نهادها مفید است، سؤالاتی را در مورد تنوع و عادلانه بودن منظر موسیقی ایجاد می کند.
3. چالشهای تعدیل محتوا: افزایش تعامل با کاربر و قابلیتهای خود تبلیغی در پلتفرمهای رسانههای اجتماعی، مسائل پیچیدهای را در مورد نقض حق نسخهبرداری، سخنان نفرتانگیز و اطلاعات نادرست ایجاد میکند. ناظران باید به طور مستمر بر بحث ها نظارت داشته باشند، شفافیت را حفظ کنند و استانداردهای قانونی را برای اطمینان از ارائه محترمانه و دقیق مطالب ضبط شده اجرا کنند. عدم انجام این کار می تواند منجر به نتایج منفی روابط عمومی برای هنرمندان و صاحبان پلت فرم شود.
4. نگرانیهای مربوط به حریم خصوصی دادهها: جمعآوری دادهها از میلیونها کاربر به شرکتهایی مانند گوگل، فیسبوک و اپل این امکان را میدهد تا کمپینهای تبلیغاتی را بر اساس عادات گوش دادن، تاریخچه مرور، و اطلاعات جمعیتی تنظیم کنند. با این حال، این عمل پیامدهای اخلاقی در مورد رضایت، حقوق حریم خصوصی و تعادل بین بیان آزاد و نظارت را افزایش می دهد. کاربران باید هنگام دسترسی به خدمات آنلاین طراحی شده برای کشف و مصرف موسیقی، شیوه های جمع آوری داده ها را به دقت در نظر بگیرند و از آن صرف نظر کنند.
5. وابستگی به فیلترهای الگوریتمی: بسیاری از سرویسهای پخش از الگوریتمهایی استفاده میکنند که موسیقی را بر اساس ترجیحات کاربر، رفتار شنیداری گذشته و ابردادهها توصیه میکنند، که گاهی منجر به فهرستهای پخش همگن پر از انتخابهای تکراری یا غیر الهامشده میشود. منتقدان استدلال میکنند که فیلتر الگوریتمی اتاقهای پژواک را تشدید میکند، دیدگاههای باریک را ترویج میکند و به جای گسترش مخاطب در معرض صداهای مختلف موسیقی، تعصبات موجود را تقویت میکند.
6. پتانسیل نابرابری درآمدزایی: مجموعهای از راههای در حال گسترش برای کسب درآمد از موسیقی - مانند فروش کالا، حمایتهای مالی، معاملات مجوز، حق امتیاز و لیستهای پخش/تبلیغات پولی - در صورت عدم مدیریت صحیح میتواند منجر به عدم تعادل شود. برخی از هنرمندان علیرغم ایجاد درآمد قابل توجه از طریق کانال های دیجیتال، خود را با مشکل مالی مواجه می کنند، در حالی که برخی دیگر از قراردادهای انحصاری و حق امتیازهای مرتبط با پلتفرم های خاص سود می برند.
7. کاهش کیفیت صدا: دانلود فایلهای با وضوح بالا و فنآوریهای فشردهسازی بدون اتلاف، تجربههای برتر شنیداری را امکانپذیر میکند و به طرفداران امکان میدهد از صدای با کیفیت بالا در کنار وضوح و جزئیات بیشتر لذت ببرند. با این حال، از آنجایی که این کدکهای پیشرفته به ظرفیتهای ذخیرهسازی، استفاده از پهنای باند و قدرت پردازش بیشتری نیاز دارند، این مبادله ممکن است همیشه با تمام محدودیتهای بودجه یا منابع محاسباتی موجود برای کاربران نهایی هماهنگ نباشد.
8. مناطق خاکستری قانونی: پیمایش قوانین مالکیت معنوی در مورد حمایت از کپی رایت به طور فزاینده ای پیچیده می شود، به ویژه زمانی که با نسخه های ریمیکس یا ترکیبی از آهنگ های معروف که خارج از استودیوهای ضبط معتبر ایجاد شده اند، سروکار داریم. تعیین اینکه چه کسی مالک حقوق آهنگهای تغییریافته است و اینکه آیا یک آهنگ معین به عنوان "مشتق" واجد شرایط است یا خیر، برای محافظت از هنرمندان اصلی و حفظ رقابت منصفانه در صنعت موسیقی ضروری است.
توجه به این نکته مهم است که هرگونه انتقاد از تأثیر اینترنت بر موسیقی باید متعادل و دارای زمینه باشد. پیشرفتهای فناوری بدون شک فرصتهای هیجانانگیزی را برای هنرمندان، شنوندگان و ذینفعان صنعت بهطور یکسان گشوده است و فرصتها و مسئولیتها را ارائه میدهد. با پرداختن به چالشهای منحصربهفرد ناشی از عصر دیجیتال و همکاری با یکدیگربرای راهحلهای عادلانه، میتوانیم به ساختن یک اکوسیستم موسیقی پویا، فراگیر و آیندهنگر که ریشه در اصول آزادی، خلاقیت و احترام دارد ادامه دهیم.
فناوری دیجیتال شیوه مصرف، خلق، توزیع و تعامل مردم با موسیقی را در ژانرها و فرهنگ های مختلف متحول می کند. در واکنش به روندهای نوظهور و تغییرات در چشم اندازهای سیاسی-اجتماعی، اشکال جدیدی از تولید، مصرف و توزیع موسیقی در دهه های اخیر پدید آمده است. این روایت بررسی میکند که چگونه پیشرفتهای دیجیتال بر جنبههایی مانند طراحی صدا، تکنیکهای تولید، روشهای همکاری هنرمندان، استراتژیهای بازاریابی، مشارکت مخاطب و چارچوبهای نظارتی مرتبط با موسیقی در دوران معاصر تأثیر گذاشته است. نکات کلیدی عبارتند از:
1. طراحی و تولید صدا:
- ابزار مجازی: برنامههای نرمافزاری به نوازندگان این امکان را میدهند تا صداها را با استفاده از الگوریتمها یا کتابخانههای نمونه ترکیب کنند، سازهای کاملاً جدید ایجاد کنند یا سازهای سنتی را در زمان واقعی تغییر دهند.
- ایستگاه های کاری صوتی (DAWs): DAW ها ابزارهای قدرتمندی را برای آهنگسازی، ویرایش، میکس، مسترینگ و تولید موسیقی ارائه می دهند که تولیدکنندگان آماتور و هنرمندان مستقل را برای دستیابی به نتایج در سطح حرفه ای بدون تخصص سخت افزاری یا استودیویی توانمند می کنند.
- واقعیت افزوده (AR) و واقعیت ترکیبی (MR): برنامههای AR عناصر مجازی را در طول اجراهای زنده بر روی دنیای واقعی قرار میدهند و به مخاطبان اجازه میدهند جلوههای بصری را تجسم کنند، با شخصیتهای مجازی تعامل داشته باشند یا حتی به صورت مجازی با دیگر نوازندگان همکاری کنند. فناوری MR کنسرتهای کاملاً فراگیر را امکانپذیر میسازد که در آن شنوندگان میتوانند آزادانه در میان محیطهای مختلف حرکت کنند، تأسیسات تعاملی را کاوش کنند یا در مجموعههای صحنه عظیم شرکت کنند.
2. روش های همکاری هنرمندان:
- جوامع آنلاین: پلتفرم هایی مانند Bandcamp، Discogs و Patreon به اشتراک گذاری همتا به همتای ضبط های خام، دموهای پیش تولید و آهنگ های اولیه را تسهیل می کنند و موانع بین هنرمندان مستقل و مدیران لیبل را از بین می برند. این جوامع همچنین فضاهایی را برای شبکهسازی، تبادل ایده و نمایش افراد با استعدادی فراهم میکنند که به دنبال شناخت فراتر از سرمایهگذاریهای اصلی هستند.
- فرهنگ ریمیکس: با دسترسی فوری به پایگاههای اطلاعاتی جهانی از نمونههای آهنگ دارای مجوز، هر کسی که دانش اولیه زبانهای برنامهنویسی را داشته باشد میتواند با ریمیکسها، ترکیبها، کاورها و تفسیرهای مجدد از موسیقی محبوب آزمایش کند. پلتفرمهای رسانههای اجتماعی مانند TikTok، YouTube و Reddit فضای زیادی را به مسابقات و آموزشهای ریمیکس اختصاص میدهند و نوازندگان نوپا را تشویق میکنند تا سبکهای جدید را کشف کنند و مرزهای هنری خود را گسترش دهند.
3. استراتژی های بازاریابی:
- تبلیغ رسانههای اجتماعی: ویدیوهای موسیقی آپلود شده در پلتفرمهایی مانند یوتیوب و اینستاگرام بینندگان گستردهای را به دست میآورند، ترافیک ارگانیک را به وبسایتهایی هدایت میکنند که دارای نقد آلبوم، محتوای پشت صحنه، و مصاحبه با گروهها و هنرمندان انفرادی هستند. قسمتهای پادکست حاوی کلیپهای موسیقی و داستانهای شخصی عمیقتر از انتشارات مطبوعاتی سنتی و تبلیغات رادیویی طنینانداز میشوند و بینشهای فوری درباره طرز فکر و سبک داستانگویی یک گروه یا فرد ارائه میدهند.
- فروش مستقیم به مصرف کننده (DTC): پلتفرم های تجارت الکترونیک هنرمندان را قادر می سازد تا کالاهای خود را مستقیماً از طریق پوشاک مارک دار، صفحات وینیل، کارت پستال، برچسب ها و سایر محصولات مرتبط با موسیقی خود به مصرف کنندگان بفروشند. هنرمندان می توانند از کمپین های تبلیغاتی هدفمند، سیستم های پاداش وفاداری مشتری و مشارکت های حمل و نقل برای به حداکثر رساندن فروش و افزایش دیده شدن برند استفاده کنند.
4. تعامل با مخاطب:
- کنسرتهای تعاملی: پلتفرمهای استریم رویدادهای زنده را میزبانی میکنند که شامل پاسهای مجازی پشت صحنه، هدایای بلیت، و جلسات پرسش و پاسخ با نوازندگان است. پخشهای زنده ویژگیهای واقعیت افزوده را در خود جای داده و به طرفداران اجازه میدهد تا به اجرا بپیوندند و مشارکت کنند، مانند بازی همراه با خوانندههای پشتیبان، رقصیدن، یا ارسال پیام از طریق اتاقهای گفتگوی ویژه.
- پخش های رادیویی: ایستگاه های مستقل تحت دستورالعمل های دقیق تعیین شده توسط مقامات پخش ملی کار می کنند که تنوع، فراگیری و دسترسی را در برنامه های موسیقی ترویج می کند. این ایستگاهها به بازارهای خاص، صحنههای منطقهای، و جمعیتهای جایگزین پاسخ میدهند و تضمین میکنند که صداهای متنوع در سرتاسر چشمانداز وسیعتر سرگرمی شنیده میشوند.
5. چارچوب های نظارتی:
- قوانین کپی رایت: همانطور که فناوری به تکامل خود ادامه می دهد، پیچیدگی قانون کپی رایت نیز افزایش می یابد، که نیاز به بحث های مداوم در مورد استفاده منصفانه، آثار مشتق، حق امتیاز جریان، دزدی دریایی، و حقوق مالکیت معنوی دارد. لوایح پیشنهادی قانونگذاران با هدف رسیدگی به نگرانیهای مطرح شده توسط گروههای مدافع به نمایندگی از نوازندگان بومی، زنان، هنرمندان اقلیتها و جوامع حاشیهنشین، از جمله مقرراتی برای مدت طولانیمدت حق چاپ، افزایش مجازاتها برای عدم پرداخت حقالامتیاز، و محدودیت در فروش پورنوگرافی کودکان و انواع خاصی از مطالب صریح جنسی
- موافقتنامههای مجوز: برای بررسی عدم قطعیتهای قانونی و سادهسازی روابط تجاری بین هنرمندان، برچسبهای ضبط، شرکتهای انتشارات و پلتفرمهای پخش، توافقنامههای روشن شرایطی را تعیین میکنند که بر بهرهبرداری از موسیقی، اشعار و سایر عناصر خلاقانه حاکم است.
ظهور اینترنت و دانلودهای دیجیتال به طور قابل توجهی صنعت موسیقی را تغییر داده است و جنبه های مختلف عملیات آن، رفتار مصرف کننده، مدل های کسب و کار، توسعه حرفه ای هنرمند و درک کلی فرهنگی پیرامون مصرف و مالکیت موسیقی را تغییر داده است. در اینجا یک مرور کلی از تأثیرات کلیدی بر صنعت موسیقی به دلیل این پیشرفتهای فناوری آورده شده است:
1. تغییر به سمت خدمات پخش و پخش آنلاین: با راه اندازی Napster در سال 1999، شبکه های اشتراک فایل به کاربران امکان دسترسی غیرقانونی به موسیقی دارای حق چاپ را دادند. با این حال، از آنجایی که درگیریهای حقوقی بین سایتهای دزدی دریایی و شرکتهای بزرگ ضبط درگرفت، صنعت شاهد تغییر تدریجی به سمت مکانیسمهای فروش و توزیع موسیقی قانونی بود. سرویسهای پخش جریانی مانند iTunes Store، Amazon Music، Google Play Music، Rhapsody، Deezer، Sony Music Entertainment Services Online، Spotify، Apple Music و Tidal به عنوان بازیگران غالب در بازار ظاهر شدند و خرید، دانلود و پخش میلیونها آهنگ را تسهیل کردند. در سطح جهانی پخش می شود. این پلتفرمها راحتی کاربر را بر در دسترس بودن محصول فیزیکی اولویت میدهند و معاملات و ویژگیهایی انحصاری مانند دسترسی آفلاین، صدای با کیفیت بالا و توصیههای انتخاب شده ارائه میدهند.
2. تسریع جنبش سازنده و اقتصاد خالق: ابزارها، پلتفرمها و جوامع مبتنی بر اینترنت باعث رشد هنرمندان و گروههای مستقلی شد که از مهارتهای خود برای ایجاد موسیقی مستقل از شرکتهای موسیقی بزرگ استفاده کردند. پلتفرمهایی مانند MySpace، Blip.fm، WordPress، Wikipedia، و DeviantArt به هنرمندان بدون امضا اجازه میدادند آثار خود را به نمایش بگذارند، با اعضای بالقوه مخاطب ارتباط برقرار کنند و قبل از تأمین بودجه و توافقنامههای توزیعکننده اعتبار ایجاد کنند. در همین حال، استراتژیهای دیجیتال مارکتینگ، کمپینهای رسانههای اجتماعی، و خود تبلیغی نقش مهمی در دیده شدن و موفقیت کنشهای زیرزمینی ایفا کردند و به یک صحنه مستقل در حال رشد کمک کردند که مفاهیم مرسوم شناخت و حرفه هنرمند را به چالش کشید. امروزه، بسیاری از نوازندگان موفق تحت عنوان «خوانندگان دیجیتال» یا «خوانندگان مستقل» فعالیت میکنند و از راههای مختلف از جمله صفحات وب، کانالهای ویدیویی، میزبانی پادکست، نمایههای شبکههای اجتماعی و مشارکت با برندها، اینفلوئنسرها و برگزارکنندگان رویداد، در معرض دید قرار میگیرند.
3. افزایش رقابت و پراکندگی در میان فروشگاههای خردهفروشی: با گسترش سریع تجارت الکترونیکی همراه با افزایش خرید آنلاین، فروشگاههای موسیقی سنتی با رقابت فزایندهای از سوی خردهفروشان تخفیفدار، بوتیکهای آنلاین و بازارهای بینالمللی مواجه شدند. کتابفروشیهای مستقل، فروشگاههای موسیقی، و خردهفروشان تخصصی موسیقی به رشد خود ادامه دادند و اغلب منحصراً بر نسخههای کمیاب و محدود، کالاهای منحصر به فرد و نسخههای منطقهای تمرکز میکردند. برعکس، زنجیرههای بزرگ متعلق به شرکتهای بزرگ مانند Best Buy، Target و Walmart برای بقای خود در یک بازار شلوغ فزاینده تلاش کردند که منجر به اخراج انبوه کارکنان، بسته شدن فروشگاهها و توقف برخی محصولات شد.
4. تکامل خدمات قیمتگذاری و اشتراک: توانایی کسب درآمد از داراییهای دیجیتال این امکان را برای هنرمندان فراهم کرد که بتوانند موسیقی را مستقیماً از طریق پلتفرمهای دانلود دیجیتال به مصرفکنندگان بفروشند، با دور زدن واسطههای سنتی و حذف هزینههای مربوط به حق امتیاز پرداختی به ناشران. تقاضای بیشتر منجر به اجرای ساختارهای قیمتگذاری چندسطحی شد که در آن مشتریان میتوانستند دانلودهایی با کیفیت پایینتر (اما هنوز از نظر قانونی به دست میآیند) با قیمتهای کاهشیافته یا خرید با کیفیت بالاتر از طریق حسابهای پریمیوم، که مزایای بیشتری مانند دسترسی انحصاری، حقوق انتشار زودهنگام و اولویت را ارائه میداد، انتخاب کنند. پشتیبانی می کند. سرویسهای اشتراکی مانند Audible و Stitcher که جریانهای مستمری از قسمتهای جدید، اخبار و سایر محتواها را ارائه میدهند، بهعنوان شکلی جایگزین از درآمد غیرفعال برای شنوندگانی که به دنبال منبع سرگرمی ثابتی هستند، مورد توجه قرار گرفت.
5. ایجاد درآمد از طریق تبلیغات، حمایت های مالی، مجوزها و برنامه های وابسته: اینترنت درها را به روی جریان های درآمدی که قبلاً استفاده نشده بود را برای نوازندگان و شرکت های ضبط به طور یکسان، از جمله تبلیغات، حمایت مالی، صدور مجوز، و معاملات برنامه ای وابسته باز کرد. اکنون تبلیغکنندگان شنوندگان را بر اساس ویژگیهای جمعیت شناختی، عادات گوش دادن، و ترجیحات هدف قرار میدهند و از دادههای حاصل از فعالیت کاربر در پلتفرمهای پخش برای ارائه بینشهای ارزشمند و هدایت ابتکارات بازاریابی هدفمند استفاده میکنند. حامیان مالی میتوانند مستقیماً به هنرمندان برای تأیید، حضور یا مواد تبلیغاتی درج شده در کلیپهای موسیقی، پخشهای رادیویی و برنامههای تلویزیونی آنها پرداخت کنند. قراردادهای صدور مجوز به سازمان های شخص ثالث اجازه می دهد تا از موسیقی در فیلم، تلویزیون، رسانه های چاپی، تبلیغات و سایر اشکال سرگرمی استفاده کنند و درآمد قابل توجهی را برای هنرمندانی که از هم افزایی بین رسانه ای سود می برند، ایجاد کنند. بازاریابی وابسته به هنرمندان این امکان را می دهد که کمیسیون ارجاع را بر اساس ترافیک مستقیم به وب سایت رسمی، وبلاگ یا فروشگاه آنلاین خود ایجاد کنند، در نتیجه تعامل شنوندگان و ایجاد وفاداری به برند را افزایش می دهند.
6. تأثیر بر آموزش و تولید موسیقی: دسترسی به ابزارهای دیجیتال، آموزش ها و منابع به افزایش علاقه و تخصص در بین دانشجویان کمک کرده است.