قدرت تخیل انسان

قدرت تخیل انسان چیست و از کجا نشأت میگیرد ؟

قدرت تخیل انسان

قدرت تخیل انسان یکی از ارزشمندترین دارایی های انسان است که به توانایی ساختن صحنه های ذهنی از اشیاء یا رویدادها می گویند. هر فرد دارای درجه مختلفی از قدرت تخیل است. در برخی افراد قدرت تخیل قوی تر و در برخی دیگر به شکل ضعیف تری دیده می شود.تصورات ما در موفقیت ما نقش دارند زیرا تمام ایده ها و راه حل های خلاقانه، بخش عمده ای از تخیل ذهن ما است.تخیل شما همان محیط امنی است که در ذهن خودتان دارید. در این محیط می توانید رویاهای عجیب داشته و از قضاوت دیگران در امان باشید. کسی نمی تواند بدون اجازه شما به ذهن و تفکراتتان دست پیدا کند. پس خیالتان از بابت امنیت رویاها و رازهایتان امن است.

البته اکثر جامعه خیال پردازی را بیهوده دانسته و برای آن اهمیتی قائل نمی شوند. غافل از اینکه همه اتفاقات خوب و موفقیت ها اول در ذهن انسان و در قوه تخیل او شکل می گیرد


اهمیت قدرت تخیل انسان

در تخیل و تصوراتمان است که می توانیم دنیایی جدید و متفاوت از چیزی که در اطرافمان وجود دارد، بسازیم. دنیای ساخته شده در تصوراتمان عاری از هر قانونی بوده و برای انجام کارها، محدودیتی نداریم.هیچ کس در تخیلات ما، ما را به خاطر چیزی که ساختیم یا کاری که کردیم بازخواست نمی کند. ما آزادیم که هر آن چه دلمان می خواهد را تصور کنیم یا بسازیم. راه برای بروز خواسته های عمیق درونی ما باز است و از هیچ محدودیتی در بیان و تصور آن برخوردار نیستیم.البته ممکن است خودمان به دلیل خط قرمزهایی که داریم تصوراتمان را محدود کنیم. به هر حال این محدودیت هم از درون خودمان می آید و نیازی نیست که به کسی در این مورد پاسخی بدهیم. تنها محدودیتی که ممکن است وجود داشته باشد هم از سمت خودمان است.در این فضاست که می توانیم آینده زیبا و پر از موفقیت را برای خودمان ترسیم کنیم. بدون صرف هزینه راه های جدید را طی کرده و مسیر آن را تصور کنیم. شغل رویایی خود را در ذهنمان مجسم کرده و ببینیم چقدر آن را دوست داریم.هیچ تابلوی نقاشی شاهکاری روی کاغذ و بوم ایجاد نشده؛ بلکه اول تصور آن در ذهن نقاش شکل گرفته و نقاش تصمیم به پیاده کردن آن روی بوم گرفته. هیچ آسمان خراشی روی زمین متولد نشده؛ بلکه مهندسان آن را در ذهن خود ساخته، نقشه را روی کاغذ کشیدند و سپس تصمیم به ساخت آن روی زمین گرفتند.

قدرت تخیل انسان قدرت تخیل انسان

مزایا قدرت تخیل

• ایجاد خلاقیت و تنوع در کار

افرادی که خیال پردازی می کنند ذهنی خلاق دارند این افراد با خیال پردازی ذهن خود را بازتر می کنند.رویا پردازی تأثیرات و واکنش های زیستی مغز نسبت به اطلاعات می باشد و این اطلاعات به طور مداوم در حال تغییراند.امروزه جوانان بیشتر به خیال بافی می پردازند که احساس خلاقیت را در آنها بیدار می کند و انگیزه ای دوباره می گیرد.انسان در حال خیال پردازی اطلاعات قدیم و جدید را با هم ترکیب می کند و یک ایده جدید می سازد.همانطور خیال پردازی رسیدن به اهداف را سریع تر می کند و فرد کمتر دچار استرس می شود، بسیاری از روان شناسان توصیه می کنند در هنگام خواب ذهن خود را رها سازید تا شبکه عصبی مغز شما فعال تر شوند.جالب اینجاست افرادی که زمان کوتاهی را به خیال بافی می پردازند افراد شادی هستند و اغلب به جنبه های مثبت موضوع نگاه می کنند و تصورات مثبت را در ذهن می پرورانند.

• افزایش کارایی و بهره وری

خیال پردازی مثبت باعث تمرینی می شود که همان تأثیر ساختار فیزیکی مغز است.بسیاری از آنها در طول شبانه روز مدتی را به خیال پردازند خیال پردازی در عین ساده بودن تأثیری روی ذهن انسان می گذارد.اما بسیاری از افراد آنرا یک ویژگی نامطلوب یاد می کنند، در حالیکه مطالعات نشان می دهد فواید قدرت تخیل بسیار زیاد هستند و آنچنان ویژگی های منفی ندارد.مطالعات علمی در مورد فواید خیال پردازی نشان می دهد رویا پردازی نشانه ای از هوش هیجانی بالاست و این یکی از ویژگی های بارز افراد خلاق است.ممکن است در محل کار و پشت میز در منزل بودن در حال مطالعه لحظه ای ذهنتون به جای دیگر فکر کند و در حال خیال پردازی باشید و از موضوع اصلی خود دور شوید خیال پردازی طول نمی کشه و دوباره به ذهن و فکر اصلی بر می گردید.

• تجسم آینده ای بهتر

از بارزترین فواید قدرت تخیل این است که به شما کمک می کند ناخودآگاه خود را در دستیابی به یک هدف هدایت کنید می تواند درد و اضطراب را کاهش دهد.تصور آینده ای بهتر اگر با توهم همراه نباشد، انگیزه ادامه مسیر را در فرد ایجاد می کند. به همین خاطر قدرت تخیل انسان می تواند کمکی برای رسیدن به خواسته ها و آرزروهای او باشد.


چگونه قدرت تخیل افزایش دهیم ؟

قدرت و اهمیت قوه‌ی تخیل خود را درک کنید

«تخیل از علم بالاتر است. علم محدود است اما تخیل، دنیا را احاطه می‌کند.»

یکی از اولین تغییراتی که باید در خود ایجاد کنید، این است که بتوانید به قدرت تخیل خود دسترسی پیدا کنید و بیش از پیش برای حل مشکلات‌تان به آن رجوع کنید تا به راه‌حل‌های خلاقانه برسید.از خودتان بپرسید معمولا چند وقت یک‌بار و چه اندازه از تخیل خود استفاده می‌کنید و به آن دسترسی دارید؟بسیاری از ما در شرایطی رشد می‌کنیم که فرصتی برای استفاده از قدرت فوق‌العاده‌ی تخیل برای ما فراهم نمی‌‌شود. شاید شما هم در سنین مختلف با چنین حرف‌هایی مواجه شده‌اید:

– رؤیاپردازی و تخیل، کار بچه‌هاست

– غرق شدن در تخیل، کاری خودخواهانه است

– من آدم خلاقی نیستم چون قدرت تخیل ندارم

– خیال‌پردازی در مورد آینده کار خوبی نیست و فقط وقت را تلف می‌کند

همه‌ی ما این توصیه‌ها را در طول زندگی از افراد مختلف شنیده‌ایم. اما بهتر است بدانید که همه‌ی ایده‌ها و راه‌حل‌های خلاقانه ابتدا به عنوان یک سؤال و بخشی از تخیل، در ذهن ما شکل می‌گیرند.بسیاری از افراد بزرگ و خلاق پیرامون ما توانایی فوق‌العاده‌ی قوه‌ی تخیل خود را درک کرده‌اند و به آن دسترسی پیدا کرده‌اند. آلبرت اینشتین عادت داشت که روی صندلی مورد علاقه‌ی خود بنشیند و آزادانه در دنیای خیالش پرواز و رؤیاپردازی کند.

کن رابینسون Ken Robinson محقق و پژوهشگر خلاقیت می‌گوید: «ما یک قدرت فوق‌العاده‌ی بشری به نام قدرت تخیل داریم. این قدرتی است که تماما به ما اعطا می‌شود. تخیل یعنی چیزهایی را که در حال حاضر وجود ندارند، وارد دنیای ذهن و خیال خود کنیم. به این ترتیب می‌توانیم چیزهایی را که هنوز اتفاق نیفتاده‌اند اما ممکن است به وقوع بپیوندند، تصور کنیم. به عقیده‌ی من، هر ویژگی فرهنگ بشری، نتیجه‌ی این توانایی منحصربه‌فرد انسان است.»


افزایش تخیل افزایش تخیل

چگونه قدرت تخیل ایجاد میشود ؟

به گفته‌ی رابرت کولیر: «ذهن ناخودآگاه انسان، شوخی و جوک را نمی‌پذیرد و نمی‌تواند تفاوت بین واقعیت و تخیل را مشخص کند. آنچه که ما دائما به آن فکر می‌کنیم، در نهایت در زندگی ما نمود پیدا می‌کند.»قدرت تخیل از مغز متفکر ما سرچشمه می‌گیرد، این بخش از مغز نئوکورتکس نام دارد. زمانی که تفکرات و نتایج مجسم‌شده توسط شما با قدرت احساسات و تصاویر زنده در هم می‌آمیزند، این فرصت برای آنها فراهم می‌شود که وارد سیستم لیمبیک (limbic) یا سامانه‌ی عصبی احساسی یا ضمیر ناخودآگاه شوند.مغز لیمبیک در مقایسه با مغز آگاه، می‌تواند اطلاعات بیشتری را پردازش کند و علاوه بر این، مسئول همه‌ی عادات و احساسات ماست. زمانی که تجسم و تخیلات شما درونی می‌شوند، ضمیر ناخودآگاه به شکل طبیعی و البته هوشمندانه، تغییراتی ذهنی و جسمی در شما ایجاد می‌کند. تغییراتی که شما را در جهت رسیدن به آن اهداف و آرزوها، هم‌راستا می‌کند.البته این نکته به آن معنا نیست که همه چیز به شکل خودکار اتفاق می‌افتد و شما بدون هیچ تلاشی و فقط با تخیل و تجسم آرزوها به هدف می‌رسید. بلکه این فرایند به آن معناست که با تخیل و وارد شدن اهداف و آرزوها به ضمیر ناخودآگاه، شما بین نیمه‌های منطقی و احساسی مغز تعادل برقرار می‌کنید، کنترل امور را به دست می‌گیرید و مقاوت کمتری هنگام تلاش تجربه می‌کنید و کمتر برای تلاش نکردن بهانه می‌آورید.

تشبیه فیل و سوار که آن را جاناتان هایت (Jonathan Haidt) نویسنده‌ی کتاب «فرضیه‌ی شادی» (The Happiness Hypothesis) مطرح کرده است، به خوبی می‌تواند این سیستم را توضیح بدهد. سوار، مغز متفکر و آگاه انسان است و فیل، مغز لیمبیک و ناخودآگاه بشر است.سوار نمی‌تواند فقط با زور فیل را تربیت یا کنترل کند. با این حال، آرام کردن ذهن از طریق مدیتیشن و ورود به حالات عمیق ریلکسیشن، ضمیر ناخودآگاه را رام‌تر می‌کند و درستی چیزی را به شما اعلام و آن را به نفس شما القا می‌کند تا برای شما طبیعی به نظر برسد.این حالت آرامش، مانند زمینی حاصل‌خیز برای تخیلات شماست و عقاید پیشین شما را با تفکرات و عقایدی که خودتان انتخاب می‌کنید، جایگزین می‌کند. زمانی که عقاید جدیدی در شما شکل می‌گیرند و به احساس درونی در ضمیر ناخودآگاه شما تبدیل می‌شوند، برای تلاش کردن و رفتار به سبک و سیاق جدید برای رسیدن به هدف‌تان، الهام می‌گیرید.


0
0
256