Hasan 1 هفته پیش

بچه های جنگ

وضعیت کودکان جنگ زده

بچه های جنگ

‏کودکان جنگ به افرادی اطلاق می‌شوند که اثرات نامطلوب ناشی از خصومت‌ها را به‌طور مستقیم یا غیرمستقیم تجربه می‌کنند، به‌ویژه در دوره‌های درگیری که در آن زندگی می‌کنند، بزرگ می‌شوند یا پناه می‌برند. این کودکان ممکن است از صدمات جسمی، بیماری، مسائل مربوط به سلامت روان، خشونت مبتنی بر جنسیت، آوارگی، استثمار، قاچاق جنسی، کار اجباری، شکنجه، قتل غیرقانونی، گرسنگی و بی توجهی رنج ببرند. ویژگی های کلیدی بچه های جنگ عبارتند از:


‏1. زیر سن در زمان شروع درگیری

‏2. وضعیت اجتماعی-اقتصادی آسیب پذیر

‏3. زندگی تحت استرس و آزار و اذیت شدید

‏4. رنج عمدی یا ناخواسته از طریق اعمال تجاوزکارانه انجام شده توسط هر یک از طرفین درگیر در مناقشه


‏علاوه بر آسیب مستقیم ناشی از حوادث خشونت آمیز، کودکان جنگ اغلب با پیامدهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی گسترده تری ناشی از درگیری های گذشته مواجه می شوند. این تأثیرات مشکلات مزمن و سیستمیک ایجاد می کند که بر رشد بلندمدت، آموزش، روابط خانوادگی و کیفیت کلی زندگی تأثیر می گذارد. برای مثال، قرار گرفتن در معرض خشونت و تروما با افزایش خطر سوء مصرف مواد، افسردگی، اختلالات طیف اوتیسم و سندرم خستگی مبارزه در میان کودکان متولد شده در خانواده های جنگی مرتبط است. علاوه بر این، کودکانی که جنگ را تجربه کرده‌اند، در یافتن فرصت‌های شغلی با مشکل مواجه شده‌اند که باعث می‌شود در زیر خط فقر ملی زندگی کنند یا از سر ناچاری در فعالیت‌های خطرناک شرکت کنند.

در حال حاضر در کدام کشور ها جنگ است ؟

‏در حال حاضر، مناطق متعددی درگیر درگیری‌های فعال هستند، زیرا کشورهای مختلف وارد رقابت‌های ژئوپلیتیکی بزرگ، نزاع بر سر سرزمین‌ها، توزیع منابع، مسائل امنیتی انسانی، اختلافات مذهبی، پاکسازی قومی و سیاست داخلی می‌شوند. در اینجا برخی از کشورهای کلیدی که از 15 سپتامبر 2023 به طور فعال در حال جنگ بودند آورده شده است:


‏1. افغانستان: خصومت‌ها بین شورشیان طالبان و نیروهای امنیت ملی افغانستان پس از خروج نیروهای ائتلاف به رهبری ایالات متحده در سال 2021 ادامه دارد.

‏2. سوریه: جناح های مختلف از جمله دولت سوریه، گروه های مخالف، مداخله روسیه و مداخلات خارجی به رهبری ترکیه، ایران، عربستان سعودی و قطر تلاش ها را برای آتش بس دائمی و ثبات پایدار پیچیده می کند.

‏3. یمن: ادامه نبرد و بی ثباتی بین شورشیان حوثی، دولت یمن و شبه نظامیان متحد منجر به چالش های امنیتی مداوم می شود.

‏4. لیبی: اختلافات بین GNC (کنگره عمومی ملی) و رهبران جناح های مختلف، از جمله وفاداران معمر قذافی و گروه های شورشی، منجر به درگیری طولانی مدت شد.

‏5. سودان جنوبی: تشدید درگیری های قومی بین مردم دینکا و اعضای رقیب جامعه سودانی، اختلافات داخلی را تشدید می کند و به درگیری های مسلحانه مداوم کمک می کند.

‏6. کره شمالی: به دنبال تلاش‌های دولت‌های کره شمالی و ایالات متحده برای خلع سلاح هسته‌ای، تنش‌های مرزی با وجود بیانیه‌های اخیر مبنی بر کاهش حضور نظامی همچنان بالاست.

‏7. فلسطین/اسرائیل: خشونت بین جنبش های حماس و فتح، شهرک نشینان یهودی و ستیزه جویان فلسطینی ادامه دارد و هزاران نفر را کشته و میلیون ها نفر دیگر را در سراسر جهان مجبور به مبارزه با زندگی روزمره در میان درگیری های فرقه ای می کند.

‏8. میانمار (برمه): نسل کشی تحت حمایت دولت و درگیری با انگیزه قومی در پی ترور آنگ سان سوچی رخ داد که باعث ناآرامی های مدنی گسترده و بی ثباتی کشور شد.

‏9. فیلیپین: اختلافات مربوط به مرزهای دریایی، ادعاهای سرزمینی، و درگیری های سیاسی داخلی، مانند نارضایتی های انتخاباتی، به تنش های منطقه ای دامن می زند.

‏10. جمهوری آفریقای مرکزی: درگیری های مکرر بین نیروهای دولتی و گروه های مختلف شورشی منجر به ایجاد یک دولت از هم پاشیده داخلی شده است که گرفتار بی ثباتی و عدم پیشرفت در جهت ایجاد نهادهای فراگیر و دموکراتیک شده است.

‏توجه به این نکته مهم است که با در دسترس قرار گرفتن اطلاعات جدید، فهرست درگیری‌های جاری مرتباً تغییر می‌کند و خصومت‌های جاری ممکن است علاوه بر موارد ذکر شده در بالا، طرف‌های دیگری را نیز درگیر کند.

در حال حاضر در کدام کشور ها جنگ است ؟ در حال حاضر در کدام کشور ها جنگ است ؟

تعداد درصد کشتگان کودک در جنگ های سال ۲۰۲۴

‏از تاریخ 15 سپتامبر 2023، اطلاعات قابل اعتمادی در مورد تلفات خاص در جنگ های آینده یا در حال حاضر در حال حاضر مانند جنگ هایی که قرار است در سال 2024 رخ دهد، هنوز در دسترس نیست. با این حال، درگیری‌های جهانی از سال 2019 به دلیل عواملی مانند درگیری‌های مسلحانه، بحران‌های بشردوستانه و بلایای زیست‌محیطی که می‌تواند منجر به تلفات جانی بین افراد شود، از سال 2019 تا کنون شاهد سطوح بالایی از تلفات کودکان بوده است، به‌ویژه زمانی که دسترسی محدود به کودکان اغلب هدف قرار می‌گیرد. اقدامات ایمنی مانند فضاهای امن یا کمک های کمکی. بر اساس گزارش یونیسف، بیش از نیمی (67 درصد) از کودکان گزارش شده بین سال‌های 2019 تا 2022 قبل از رسیدن به پنج سالگی در سراسر جهان جان خود را از دست دادند. نظارت بر منابع خبری، گزارش‌های رسمی و به‌روزرسانی‌های آژانس‌های مربوطه مانند صندوق کودکان سازمان ملل ضروری است. یونیسف، سازمان بهداشت جهانی (WHO) و ارگان های دولتی محلی برای به دست آوردن آمار فعلی در مورد حوادث مربوط به جنگ در آینده مربوط به کودکان.

وضعیت روحی کودکان در جنگ های امروزی

‏جنگ نه تنها بر سلامت جسمی بلکه بر سلامت روانی کودکان در سراسر جهان تأثیر قابل توجهی دارد. آسیب‌های عاطفی که در طول برخوردهای جنگی، از دست دادن اعضای خانواده، جابه‌جایی و قرار گرفتن در معرض خشونت شدید تجربه می‌شوند، اغلب منجر به شرایط شدید سلامت روانی می‌شوند که بر کودکان تأثیر می‌گذارد، به گونه‌ای که به طور بالقوه می‌تواند مانع رشد و کیفیت کلی زندگی آنها شود. در زیر خلاصه ای وجود دارد که بر حالات ذهنی منحصر به فرد مرتبط با کودکان درگیر در جنگ های مدرن تأکید می کند:


‏1. اختلال استرس پس از سانحه (PTSD): یکی از اثرات اولیه سلامت روان که در کودکان در معرض تجارب جنگ دیده می شود، شامل علائم PTSD مانند فلاش بک، کابوس، رفتارهای اجتنابی، بیش از حد برانگیختگی، اختلالات خواب، و افکار منفی در مورد رویداد گذشته است. این علائم می تواند باعث ناراحتی قابل توجه، بار عاطفی طولانی مدت و اختلال در عملکرد اجتماعی شود.


‏2. سندرم استرس تروماتیک کودکی (CTSS): CTSS ترکیب تجمعی از رویدادهای نامطلوب دوران کودکی را توصیف می کند که باعث ایجاد احساسات مداوم استرس مزمن و الگوهای فکری مضر می شود. این افراد ممکن است علائمی مشابه علائمی را که در بیماران مبتلا به PTSD بزرگسالان مشاهده می شود در حالی که زیر 18 سال سن دارند نشان دهند.

‏3. واکنش استرس حاد (ASR): ASR به دوره های کوتاه مدت افزایش پاسخ های استرس فیزیولوژیکی در کودکانی که بدون رعایت معیارهای پزشکی فوری برای تشخیص PTSD در معرض حوادث خشونت آمیز قرار گرفته اند، اشاره دارد. در حالی که این موارد ممکن است از طریق سیستم های پشتیبانی به موقع قابل مدیریت باشند، آنها بر اهمیت شناسایی زودهنگام و اقدامات پاسخ مناسب تأکید می کنند.


‏4. بیش از حد هوشیاری: سطوح بالای هوشیاری یا افزایش هوشیاری می تواند در میان کودکانی که مکررا در معرض خطر یا محیط های تهدیدکننده قرار دارند رخ دهد. این وضعیت ممکن است به صورت توجه بیش از حد به خطرات درک شده که منجر به مشکلات در تمرکز سایر وظایف، نگرانی‌های مربوط به عملکرد تکالیف مدرسه و مشکلات رفتاری که نیاز به کمک حرفه‌ای دارد، ظاهر شود.


‏5. اضطراب و ترس از مرگ: کودکان زمانی که دوستان، والدین یا مراقبان خود به دلایل مربوط به جنگ جان خود را از دست می دهند، غم و اندوه عمیقی را تجربه می کنند که ممکن است منجر به احساس ترس در مورد ضررهای آینده شود و موانعی برای مقابله ایجاد کند. اضطراب شدید مرگ و تمایل به پرخاشگری می تواند تجارب آسیب دیده را تشدید کند و نیاز به حمایت تخصصی دارد.


‏6. انزوای اجتماعی و تنهایی: جدایی خانواده ها و جوانان از همسالان خود به دلیل آوارگی، پناهندگی و مهاجرت اجباری آنها را در معرض افسردگی و تنهایی قرار می دهد. فقدان تعامل با دیگران خلاء ایجاد می کند که در آن کودکان برای ایجاد اعتماد و اطمینان لازم برای ایجاد روابط و دوستی های سالم تلاش می کنند.


‏7. تأخیر در رشد و ناتوانی های یادگیری: قرار گرفتن در معرض ترومای شدید می تواند تأثیر منفی بر فرآیندهای رشد عصبی داشته باشد و منجر به توقف رشد، تأخیر در فراگیری زبان، مشکلات ارتباطی و پیشرفت تحصیلی ضعیف شود. علاوه بر این، کودکانی که از استرس پس از سانحه رنج می برند ممکن است رفتارهای ناسازگاری مانند جستجوی موقعیت های خطرناک یا ابراز نگرش های ضد اجتماعی داشته باشند.


‏8. سوء مصرف مواد و اعتیاد: تغییرات ناشی از ضربه در شیمی مغز، همراه با عوامل استرس زا مانند فقر و دسترسی محدود به مراقبت های بهداشتی، می تواند کودکان آسیب پذیر را مستعد ابتلا به اختلالات مصرف مواد کند. سوء مصرف مواد مخدر، به ویژه مواد مخدر غیرقانونی مانند هروئین و مت آمفتامین، می تواند مشکلات روانی اجتماعی را تشدید کند و فرصت ها را برای پیشرفت مثبت محدود کند.


‏9. عقب ماندگی ذهنی و نقایص هوشی: برخی تحقیقات نشان می دهد که شدت تروما در پسران جوان - به ویژه اگر شامل خشونت جنسی و جنسی باشد - با نرخ بالاتر تاخیر رشد و نمرات ضریب هوشی پایین در مقایسه با دختران یا کودکان آسیب دیده بدون خشونت مرتبط است.


‏10. تعصب و باورهای تبعیض آمیز: آسیب های طولانی مدت، سوگیری های فرهنگی، و قرار گرفتن مکرر در معرض جوامع به حاشیه رانده شده می تواند تعصب ریشه دار و نگرش های تبعیض آمیز علیه برخی از جمعیت شناختی را تقویت کند، که ممکن است در رفتار پرخاشگرانه، کاهش عزت نفس، و مشکل در ایجاد ارتباط با دیگران ظاهر شود.


‏برای رسیدگی به نیازهای بهداشت روانی کودکان گرفتار در جنگ، یک رویکرد چند وجهی ترکیبی از آموزش، خدمات بهداشتی، راهبردهای مداخله زودهنگام، درمان‌های روان‌شناختی، حمایت‌های اجتماعی و برنامه‌های حساس فرهنگی ضروری است. تشخیص زودهنگام و پاسخ سریع به ترومای دوران کودکی از طریق ارزیابی، مدیریت مورد، و ارجاع به متخصصان واجد شرایط می تواند احتمال عواقب تروماتیک درمان نشده و طولانی مدت را به حداقل برساند. علاوه بر این، ترویج مشارکت والدین در فرآیندهای تصمیم‌گیری در مورد ایمنی، ترتیبات حضانت کودک و انتخاب‌های آموزشی برای حفاظت از رفاه خردسالان آسیب‌دیده در طول زندگی آنها بسیار مهم است.

وضعیت جسمی  کودکان در جنگ های امروزی وضعیت جسمی کودکان در جنگ های امروزی

وضعیت جسمی کودکان در جنگ های امروزی

‏جنگ‌های امروزی نه تنها برای امنیت جهانی چالش‌های عمیقی ایجاد می‌کند، بلکه فشار زیادی را بر وضعیت جسمانی کودکانی که در میان مناطق درگیری زندگی می‌کنند، وارد می‌کند. آواره کردن مردم از خانه هایشان، قرار گرفتن آنها در معرض شرایط سخت زندگی، عدم دسترسی به آب تمیز، امکانات بهداشتی، و تغذیه، همراه با نرخ بالای مرگ و میر در طول جنگ، به طور قابل توجهی به مسائل متعدد مربوط به بقا و رشد کودکان کمک می کند. در اینجا برخی از عوامل خاص مؤثر بر وضعیت جسمانی کودکانی که در درگیری‌های معاصر دعوا می‌کنند آورده شده است:


‏1. سوءتغذیه و کوتاهی رشد: جنگ اغلب منجر به کمبود غذا و از دست دادن معیشت می شود و بسیاری از غیرنظامیان را به فقر شدید می کشاند. منابع محدود و منابع ناکافی کودکان را در معرض سوءتغذیه شدید قرار می دهد که باعث چاقی، هدر رفتن و بی نظمی در الگوهای رشد می شود. کوتاه‌قدی که با قد کوتاه‌تر از حد انتظار در هنگام تولد مشخص می‌شود، به بخش قابل توجهی از بیماری‌های مرتبط با سوء تغذیه از جمله اسهال، بیماری‌های تنفسی و ضعف سیستم ایمنی کمک می‌کند و در نهایت توانایی کودک را برای مقابله با مشکلات جسمی و روانی کاهش می‌دهد.


‏2. جراحت و بیماری: درگیری‌ها شامل تلفات بالا با کودکانی است که اغلب به دلیل درگیری مستقیم، بمباران، تصادفات وسایل نقلیه، یا سقوط از سازه‌هایی که در طول محاصره فرو می‌ریزند، آسیب‌های جدی می‌بینند. بیماری‌های مزمن مانند سل، مالاریا، سرخک، فلج اطفال و دیابت در نتیجه زیرساخت‌های بهداشتی ناکافی، قرار گرفتن در معرض سموم قابل پیشگیری و عدم رعایت اصول بهداشتی شیوع بیشتری پیدا می‌کنند. درمان مستمر جراحات میدان نبرد مستلزم دوره های طولانی بهبودی است و کودکان نمی توانند به مدرسه بازگردند و به تحصیل عادی خود ادامه دهند.


‏3. اقدامات بهداشتی نامناسب: شرایط زندگی غیربهداشتی، عدم مدیریت مناسب زباله، و پروتکل های بهداشتی شکسته که در مناطق درگیر گسترش یافته است، باعث انتقال بیماری های عفونی و انگل های مختلف می شود. اجابت مزاج باز، نیش حشرات، زخم‌های تناسلی، عفونت‌های پوستی و عفونت‌های دستگاه تنفسی از عوارض شایع کودکانی هستند که در نزدیکی میدان‌های جنگ، فرودگاه‌ها، گذرگاه‌های مرزی یا سایر مناطق مستعد تماس انسان با منابع آب آلوده زندگی می‌کنند. نادیده گرفتن استانداردهای اولیه بهداشتی می تواند آسیب پذیری در برابر عفونت را افزایش دهد که متعاقباً بر رشد ذهنی و جسمی تأثیر می گذارد.


‏4. استثمار و سوء استفاده جنسی: خشونتی که زنان و دختران را در محیط های درگیری هدف قرار می دهد، منجر به استثمار و سوء استفاده جنسی گسترده می شود و آنها را در معرض خطر خشونت خانگی، تجاوز جنسی، قاچاق، و کار اجباری قرار می دهد. قربانیان ممکن است چندین برخورد آسیب زا با مجرمان، تجربه استرس روانی شدید و قرار گرفتن مکرر در معرض خشونت را تحمل کنند، که می تواند بر سلامت جسمانی آنها تأثیر بگذارد. کودکانی که در این محیط به دنیا می‌آیند، معمولاً با چالش‌های بیشتری از نظر سوء مصرف مواد، اقدام به خودکشی، افسردگی و پویایی‌های مختل شده خانواده روبرو هستند.


‏5. محدودیت‌های دسترسی به آموزش و آموزش حرفه‌ای: خانواده‌هایی که در زمان‌های درگیری از عزیزانشان جدا می‌شوند، اغلب از نظر مالی دچار مشکل هستند، مسکن پایدار ندارند و با فرصت‌های شغلی محدودی مواجه هستند. در نتیجه، کودکان آموزش رسمی، آموزش حرفه ای و اشتغال را از دست می دهند و ظرفیت آنها را برای کسب مهارت های حیاتی برای توانمندسازی شخصی و اقتصادی محدود می کند. افت تحصیلی و نرخ ترک تحصیل در میان گروه‌های محروم به شدت افزایش می‌یابد، و بار مالی نامناسبی را بر موسسات آموزشی تحمیل می‌کند و مانع کمک‌های بالقوه نسل‌های آینده به جامعه می‌شود.


‏6. فشارهای محیطی: مناطق جنگی محیط‌های غیرقابل بخششی را نشان می‌دهند که با بارش‌های شدید، طوفان‌های گرد و غبار، نوسانات دما، رانش زمین، مین‌های زمینی، و عوامل جنگ شیمیایی که مناطق اطراف را مسموم می‌کنند، مشخص می‌شود. قرار گرفتن طولانی مدت در معرض این عناصر کودکان را در معرض خطر ابتلا به مشکلات تنفسی، عفونت های چشمی، بیماری های پوستی و تاخیر در رشد ناشی از استرس مزمن و هیپوترمی قرار می دهد.


‏7. اثرات تروما و استرس: شاهد عواقب مخرب جنگ، تماشای کشته شدن والدین، یا مقابله با تهدید و ترس، بخشی از زندگی روزمره کودکان می شود. قرار گرفتن مکرر در معرض فیلم‌های ترسناک، عکس‌ها و گزارش‌های خشونت، طرز فکر آن‌ها را شکل می‌دهد و با افزایش سن، در برابر اضطراب و افسردگی آسیب‌پذیرتر می‌شوند. علاوه بر این، نظارت مداوم مورد نیاز نیروهای مسلح می تواند منجر به اختلالات خواب مزمن، بیش فعالی و افزایش پرخاشگری شود.


چگونه می توان به کودکان جنگ زده یاری رساند ؟

‏پرداختن به نیازهای منحصر به فرد کودکان آسیب دیده از جنگ نیازمند مداخلات چند جانبه با تمرکز بر امداد فوری، حمایت طولانی مدت و سیستم های ارائه مراقبت جامع است. چندین استراتژی و ابتکارات در طول سال‌ها برای کاهش اثرات نامطلوب جنگ بر سلامتی کودکان ایجاد شده است و تضمین می‌کند که از حمایت، کمک و فرصت‌های مناسب برای بهبود و رشد برخوردار می‌شوند. در زیر مروری جامع از چندین رویکرد طراحی شده برای کاهش رنج کودکان درگیری‌زده ارائه شده است:


‏1. کمک های بشردوستانه فوری: سازمان ملل متحد (سازمان ملل متحد) اصول اصلی را با هدف هدایت واکنش بین المللی به بحران ها، که به عنوان قانون بین المللی بشردوستانه (IHL) شناخته می شود، ایجاد کرده است. این اصول مقرر می دارد که جوامع آسیب دیده باید فوراً از طریق استقرار سریع خدمات ضروری مانند غذا، کمک های پزشکی، ثبت نام پناهندگان، تأمین سرپناه و اقدامات ایمنی محافظت شوند. آژانس‌های سازمان ملل مانند برنامه جهانی غذا (WFP)، سازمان بهداشت جهانی (WHO)، صندوق کودکان سازمان ملل متحد (یونیسف) و صلیب سرخ با دولت‌های محلی و سازمان‌های غیردولتی (NGO) همکاری نزدیک دارند تا واکنش‌های سریع را برای ارائه کمک‌های لازم بسیج کنند. به کودکانی که بیشتر به آن نیاز دارند.


‏2. تامین اسکان و امنیت اضطراری: دولت ها و بازیگران بین المللی باید با همکاری یکدیگر سرپناه های موقت، فضاهای امن و مراکز اجتماعی مجهز به امکانات لازم - مانند مستراح، دوش، مدارس و کلینیک ها - برای اسکان خانواده های فراری و محافظت از کودکان در برابر آسیب ایجاد کنند. خطرات فوری مرتبط با مناطق درگیری. هماهنگی تقویت شده بین مقامات، نیروهای نظامی و نهادهای غیرنظامی، روند تخلیه به موقع را تضمین می کند، به کاهش تعداد آوارگان داخلی (IDP) کمک می کند و بازگرداندن شرایط مسالمت آمیز زندگی پس از درگیری را تسهیل می کند.


‏3. شبکه های ارجاع و مشاوره تخصصی: ایجاد مکانیسم های ارجاع قابل اعتماد خانواده ها را قادر می سازد تا در صورت نیاز به دنبال مراقبت های تخصصی باشند و از این طریق مداخله موثر در مراحل اولیه رشد کودکی ارائه دهند. تیم‌های مداخله در رشد اولیه کودکی (ECDIT)، مهدکودک‌های تخصصی و پرورشگاه‌ها نقش مهمی در رسیدگی به سوءتغذیه، بیماری‌ها و شرایط اضطراری اجتماعی دارند که بر کودکان در موقعیت‌های درگیری تأثیر می‌گذارند. تلاش‌های مشترک شامل وزارتخانه‌های دولتی، نهادهای بخش خصوصی، سازمان‌های مذهبی، و اهداکنندگان بین‌المللی، به اشتراک گذاری بهترین شیوه‌ها، یافته‌های پژوهشی در حال انجام و منابع را برای بهبود نتایج کلی برای کودکان آسیب‌دیده از جنگ تسهیل می‌کند.


‏4. ارتقای برابری جنسیتی و فراگیری: فراتر از دسترسی به مراقبت و آموزش با کیفیت، کودکان آسیب دیده از جنگ همچنین با موانع قابل توجهی برای دستیابی به پیشرفت اجتماعی-اقتصادی و فرصت های برابر روبرو هستند. توانمندسازی مادران، به ویژه آنهایی که مسئولیت مراقبت از جوانان را بر عهده دارند، برای شکستن چرخه فقر و بهبود احتمال تحرک اجتماعی موفقیت آمیز به سمت بالا ضروری است. حمایت از سیاست، برنامه‌های تحت رهبری جامعه و مداخلات هدفمند با هدف رسیدگی به نابرابری‌های جنسیتی، ترویج دسترسی برابر به آموزش و تضمین توزیع عادلانه منابع در میان جمعیت‌های درگیر درگیری‌ها است.


‏5. محیط های یادگیری حمایتی: مشارکت دادن کودکان در فعالیت های معنادار و ترویج روابط مثبت می تواند تاب آوری آنها را در برابر ناملایمات افزایش دهد. کلاس های درس ایمن و فراگیر، برنامه های درسی حساس فرهنگی، و روش های آموزشی تعاملی، دانش آموزان را تشویق می کند تا از یکدیگر بیاموزند و در عین حال تأثیرات منفی ناشی از تروما را به حداقل برسانند. مشارکت والدین، همکاری با مربیان و کمپین‌های آگاهی در مورد تکنیک‌های فرزندپروری مسئولانه، همگی به ایجاد محیط‌های یادگیری هماهنگ کمک می‌کنند که در آن کودکان احساس امنیت و حمایت کنند.


‏6. آموزش و ظرفیت سازی: گسترش سریع عملیات بشردوستانه در زمینه های شکننده، مستلزم توسعه پرسنل بسیار ماهر است که قادر به ارائه کمک های کارآمد و مدیریت فرآیندهای پیچیده اداری هستند. دوره های کوتاه مدت، آموزش های تکمیلی و پروژه های کمک فنی تضمین می کند که کارکنان دانش، ابزار و سازگاری لازم برای خدمت موثر به کودکان آسیب دیده از جنگ را دارند. دوره های کارآموزی، فرصت های داوطلبانه و کمک های مالی فرصت های فراوانی را برای افراد فراهم می کند تا تجربه ارزشمندی کسب کنند، ارتباطات حرفه ای ایجاد کنند و کمک های پایداری به جوامع خود داشته باشند.


‏7. حفاظت و چارچوب های قانونی: رسیدگی به علل ریشه ای درگیری، مانند فساد، خلاء قدرت، و نابرابری، برای توانمندسازی کودکان و تضمین حق آنها به حقوق اولیه حیاتی است. چارچوب‌های قانونی قوی، تضمین‌های قضایی و معاهدات بین‌المللی که از حقوق کودکان درگیر در درگیری‌های مسلحانه حمایت می‌کنند، کشورها را قادر می‌سازد تا سیاست‌های محکمی را با هدف حمایت از ایجاد صلح و پرورش راه‌حل‌های بادوام برای چالش‌های رفاه کودکان توسعه دهند. تلاش‌ها شامل تقویت برنامه‌های اقدام ملی، نظارت بر رعایت و اجرای تحریم‌ها علیه کشورهایی است که حقوق کودکان را رعایت نمی‌کنند.