عوامل موثر در بروز اختلال چند شخصیتی

اختلال چند شخصیتی یا MPD چیست ؟

منظور از اختلال چند شخصیتی و هویتی چیست ؟

‏اختلال چند شخصیتی (MPD) به وجود دو یا چند شخصیت متمایز در روان یک فرد اشاره دارد. این وضعیت می تواند منجر به سردرگمی، رفتارهای خودآزاری، مشکلات شناختی و بی ثباتی عاطفی شود. هویت های مرتبط با این شخصیت ها ممکن است به خوبی با واقعیت یا سایر جنبه های زندگی هماهنگ نباشد. همراه با اختلالات هویت مانند اختلال هویت تجزیه ای و اختلال شخصیت مرزی، MPD طیفی از اختلالات شخصیت را در عمل بالینی تشکیل می دهد. در حال حاضر، مشخص نیست که آیا درمانی برای این وضعیت پیچیده وجود دارد یا خیر. با این حال، درمان‌های حمایتی مانند درمان شناختی رفتاری، مدیریت دارو، و ادغام مجدد خرده‌شخصیت‌ها در جریان اصلی جامعه پیشنهاد شده‌اند.

علل اختلال چند شخصیتی

‏علل دقیق اختلال چند شخصیتی به دلیل نادر بودن و پیچیدگی آن نامشخص است. چندین عامل بالقوه ممکن است در شروع MPD نقش داشته باشند، از جمله:


‏1. مسائل عصبی رشدی در بدو تولد - شرایط خاصی که بر رشد مغز تأثیر می گذارند، به ویژه در هنگام سندرم الکل جنینی، اسکلروز توبروس، سندرم داون، سندرم ویلیامز، بیماری هانتینگتون، و بیماری های پریون مانند بیماری کروتزفلد-جاکوب، به طور بالقوه می توانند علائم را در طول زمان و منجر به MPD تشدید کنند.

‏2. تروما و استرس - تجارب آسیب‌زای مزمن، مانند مشاهده خشونت، سوء استفاده، جنگ، تجاوز جنسی در دوران کودکی، یا درگیری‌های شدید خانوادگی، در کنار سطوح بالای استرس ناشی از قرار گرفتن مکرر در موقعیت‌های ناراحت‌کننده، می‌تواند باعث ایجاد تغییراتی در مدارهای عصبی شود و رشد را تقویت کند. از شخصیت های جدید

‏3. مواد روانگردان - سوء مصرف مواد، از جمله نوشیدن سنگین، مصرف داروهای تجویزی و داروهای غیرقانونی، می تواند فرآیندهای تثبیت حافظه را مختل کند، بر عملکرد دوپامین تأثیر بگذارد و سیستم های انتقال دهنده عصبی را تغییر دهد و خطر ابتلا به MPD را افزایش دهد.

‏4. استعداد ژنتیکی - یک ارتباط ژنتیکی بین ژن‌های خاص و استعداد ابتلا به MPD پیشنهاد شده است، اما همچنان در میان محققان بحث‌برانگیز است، که احتمالاً به عوامل دخیل در مسیرهای دوپامینرژیک یا شبکه‌های ارتباط سلولی مرتبط است.


‏5. سن بالا - برخی از مطالعات نشان می‌دهند که پیری در سنین جوانی ممکن است احتمال ابتلا به MPD را افزایش دهد زیرا مغزهای مسن‌تر تحت تغییرات ساختاری مختلفی قرار می‌گیرند که ممکن است آنها را در برابر بیماری‌های عصبی-روانی آسیب‌پذیرتر کند.


‏در حالی که هیچ علت واحدی به طور قطعی برای همه موارد MPD به حساب نمی‌آید، هدف تحقیقات در حال انجام کشف عوامل دیگری است که در این وضعیت سلامت روانی ناتوان‌کننده نقش دارند. ذکر این نکته ضروری است که در حال حاضر، هیچ درمان موثری برای این تشخیص چالش برانگیز وجود ندارد، که در صورت امکان مداخله زودهنگام را حیاتی می کند.

علل اختلال چند شخصیتی علل اختلال چند شخصیتی

انواع اختلال چند شخصیتی

‏انواع مختلفی از اختلال چند شخصیتی (MPD) وجود دارد که بر اساس شدت، طول مدت، فراوانی و ویژگی های شخصیت های آشفته متفاوت است:


‏1. اختلال ادراک چند علامتی مکرر حاد (ARMDP) - ARMDP که به سادگی به عنوان "درک چند بعدی مکرر" نیز شناخته می شود، خود را با علائمی مانند هذیان های عجیب و غریب، توهم، پارانویا، اختلالات خواب، رویدادهای توهم شنوایی و بصری، و نوسانات خلقی مکرر در طول روز نشان می دهد. فعالیت ها در حالی که اغلب همراه با MPD تشخیص داده می شود، ARMDP ممکن است به طور مستقل رخ دهد و می تواند قبل از ظهور ویژگی های شخصیتی اضافی ظاهر شود.


‏2. اختلال چندشخصی هذیانی (MPD هذیانی) - مشابه ARMDP اما با هذیان های شدید به جای توهم مشخص می شود، MPD هذیانی معمولاً پس از دوره های حاد استرس شدید یا ضربه ایجاد می شود. بیماران احساس می‌کنند که توسط صداها یا حواس مختلف تسخیر شده‌اند، باورهای نادرستی در مورد خود، دیگران یا دنیای اطرافشان تجربه می‌کنند و درگیر رفتارهای اجباری مرتبط با دستکاری آن موجودات واهی هستند.


‏3. اختلال چند شخصیتی کاملاً توسعه یافته (FDMPD) - FDMPD معمولاً شامل سه یا چند شخصیت مجزا است که به طور همزمان در یک ذهن زندگی می کنند. این هویت ها به طور مستقیم و مکرر با یکدیگر ارتباط برقرار می کنند که منجر به انزوای اجتماعی و چالش های شناختی قابل توجهی می شود. افراد با طی کردن راه خود از طریق روابط و تعاملات عمومی، احساسات عمیقی از گناه، ترس، حسادت و تعارض را در بین شخصیت های خود تجربه می کنند.


‏4. اختلال چند شخصیتی جزئی پایدار (PPMPD) - PPMPD شامل فوران های کوتاهی از افکار تکه تکه همراه با تصاویر حسی واضح، توالی رویاهای تکرار شونده، و تغییرات ناگهانی در احساسات است که همگی با دوره های جداگانه ای از حالات تغییر یافته هوشیاری مرتبط هستند. برخلاف FDMPD، PPMPD به وجود شخصیت های جایگزین کاملاً توسعه یافته که قادر به برقراری ارتباط با یکدیگر باشند نیاز ندارد. در عوض، بیماران چیزی را تجربه می‌کنند که به نظر می‌رسد تکه تکه شدن درونی است و بخش‌هایی از فرآیندهای فکری آن‌ها از یک کل منسجم جدا می‌شود.


‏5. اختلال چند شخصیتی جزئی ساده (SPMPD) - SPMPD نشان دهنده ساده ترین شکل اختلال چند شخصیتی جزئی است، که تنها قسمت های کوتاهی از تفکر چندپاره و تصاویر واضح را نشان می دهد که کمتر از نیم ساعت طول می کشد. شواهد کمی وجود دارد که از وجود هویت های جداگانه در بیماران مبتلا به SPMPD حمایت می کند. در عوض، به نظر می رسد که آنها دچار وقفه های موقتی در قطع ارتباط خود و حالت های تغییر یافته آگاهی می شوند.


‏این دسته بندی ها طیف وسیعی از تظاهرات مرتبط با MPD را نشان می دهند، اگرچه برخی از محققان استدلال می کنند که نظارت مستمر و طبقه بندی برای تمایز بین اختلالات نزدیک ضروری است. در حال حاضر، هیچ معیار تشخیصی استانداردی برای MPD وجود ندارد، بنابراین ارائه دهندگان مراقبت در هنگام ارزیابی موارد مشکوک به وضعیت، به شدت به تظاهرات بالینی، شرح حال و یافته های معاینه تکیه می کنند. با توجه به فقدان گزینه های درمانی خاص، درک و پرداختن به ماهیت منحصر به فرد هر نوع MPD برای بهینه سازی نتایج بیمار حیاتی است.

علائم اختلال شخصیتی

‏اختلال شخصیت چندگانه (MPD) و انواع آن به دلیل وجود یک یا چند شخصیت متمایز در روان فرد، علائم مشترکی دارند. با این حال، مهم است که بدانیم طیف کامل این شرایط بسته به شدت، مدت و فراوانی بیان شخصیت‌های اختلال به طور قابل توجهی متفاوت است. در زیر ویژگی‌های کلی که در بسیاری از اشکال اختلال شخصیت یافت می‌شوند، در کنار علائم معمولی که در دوره‌های بیان بالا نشان داده می‌شوند، آمده است:


‏1. سردرگمی هویت

‏ - بیماران تلاش می کنند تا تجارب، افکار، احساسات و اعمال خود را با یک احساس هویت ثابت تطبیق دهند. آنها ممکن است دچار سردرگمی شوند، قادر به یادآوری شرایط زندگی قبلی نباشند، یا اینکه آیا واقعاً خارج از وضعیت فعلی خود وجود دارند یا خیر.


‏2-تفکر تکه تکه

‏ - ذهن به طور فزاینده ای به اجزای کوچکتر و به ظاهر مستقل تقسیم می شود که منجر به حلقه های فکری، الگوهای تکراری و مشکل ادغام ایده های جدید در چارچوب های موجود می شود. این می تواند منجر به هذیان، گفتار نامنظم و رفتار نامنسجم شود.


‏3. بی نظمی عاطفی

‏ - احساس شادی، غم، شادی، غم، عشق، نفرت یا خشم به شدت غالب می شود و باعث ناراحتی عاطفی مداوم یا برانگیختگی بیش از حد می شود. از طرف دیگر، بیماران همچنین ممکن است افسردگی مشخصی را تجربه کنند یا نسبت به محیط اطراف خود احساس بی تفاوتی کنند.


‏4. تحریفات حسی

‏ - تجارب حسی واضح و آزاردهنده، از جمله توهم، فلاش بک، یا فراموشی تجزیه ای، به پریشانی کلی تجربه شده توسط افراد مبتلا کمک می کند. علائم شنیدن صداها، دیدن چیزهای خارج از تمرکز، یا تجربه تخیلات جنسی نیز ممکن است شایع باشد.


‏5. کناره گیری اجتماعی

‏ - بیماران ممکن است برای شرکت در محیط های اجتماعی عادی مشکل پیدا کنند، زیرا آنها می ترسند، فلج می شوند یا نمی توانند به طور معناداری با دیگران ارتباط برقرار کنند. برخی دیگر ممکن است شاهد نشانه هایی از بیگانگی، کاهش توانایی همدلی یا زبان بدن یا حالات چهره اغراق آمیز باشند که نشان دهنده عدم کنترل بر احساسات خود است.


‏6. اختلال در قضاوت

‏ - نگرانی‌های مربوط به کنترل تکانه، توانایی‌های تصمیم‌گیری و مهارت‌های حل مسئله، به‌ویژه در کسانی که رفتارهای خطرناک یا غیرمنطقی را نشان می‌دهند که ناشی از شخصیت‌های پراکنده‌شان است، گسترده است.


‏7. اجبار و وسواس

‏ - بیماران تمایل یا تمایل به انجام وظایف خاص، تعامل با اشیا، افراد یا موقعیت‌ها را دارند، حتی اگر انجام این کار منجر به نتایج منفی یا تشدید اضطراب شود. این افکار و رفتارهای مزاحم ممکن است منعکس کننده مسائل اساسی در شخصیت اصلی آنها باشد یا از تضاد بین هویت های مختلف آنها ناشی شود.


‏8. نوسانات خلقی

‏ - افراد تغییرات خلقی ناگهانی را تجربه می کنند که از افسردگی شدید یا شیدایی تا دوره های سرخوشی، بی حالی یا ناامیدی را شامل می شود. چنین چرخه سریع بین حالات عاطفی مثبت و منفی به بی ثباتی عاطفی کلی مشخصه اختلالات شخصیت کمک می کند.


‏9. عدم کنترل

‏ - افزایش احساس درماندگی، از دست دادن اختیار و دشواری در گذر از موقعیت های پیچیده منجر به مشکلات مزمن در سازمان، برنامه ریزی و اولویت بندی می شود. با گذشت زمان، این چالش ها ممکن است اعتماد به خود و اعضای خانواده را از بین ببرند و در نهایت به کاهش کیفیت زندگی کمک کنند.


‏10. خودآزاری

‏ - آسیب عمدی که به خود وارد می شود به عنوان مکانیزم مقابله ای برای افرادی عمل می کند که با درد شدید ناشی از شخصیت های متلاشی شده خود و تأثیر بالقوه افکار، احساسات و رفتار آنها بر دیگران دست و پنجه نرم می کنند.


‏مانند هر مسئله سلامت روانی، برای بیماران ضروری است که اگر معتقدند ممکن است اختلال شخصیت داشته باشند، به دنبال کمک حرفه ای باشند و همچنین به استراتژی های درمانی مناسبی که برای رسیدگی به جنبه های فیزیکی و روانی زندگی آنها طراحی شده است، دسترسی داشته باشند. به یاد داشته باشید که هنگام بحث در مورد این موضوع حساس، پاسخ های مختصر و دقیق ارائه دهید، لحن مودبانه و محترمانه خود را حفظ کنید.

علائم اختلال شخصیتی علائم اختلال شخصیتی

درمان اختلال چند شخصیتی

‏گزینه های درمانی برای اختلال چند شخصیتی (MPD) و زیرشاخه های مرتبط مانند اختلال دوقطبی عاطفی، هیپومانیا/شیدایی، اختلال دوقطبی روان پریشی، اسکیزوفرنی پارانوئید و غیره، به طور گسترده ای بر اساس عواملی مانند تشخیص، علائم خاص، ویژگی های فردی و موارد قبلی متفاوت است. درمان های دریافت شده به طور کلی، مدیریت موفق شامل پرداختن به علائم اصلی از طریق ترکیبی از عوامل دارویی، درمان شناختی-رفتاری (CBT)، گروه‌های حمایتی و سایر مداخلات متناسب با نیازها و شرایط منحصر به فرد هر بیمار است. برخی از نکات کلیدی در مورد رویکردهای درمانی عبارتند از:


‏1. دارو

‏ - داروهای ضد افسردگی، ضد صرع، مهارکننده‌های بازجذب سروتونین (SRIs)، مهارکننده‌های انتخابی بازجذب سروتونین (SSRIs)، بنزودیازپین‌ها، مهارکننده‌های مونوآمین اکسیداز (MAOIs) و ضد افسردگی‌های سه حلقه‌ای (TCAs) می‌توانند به طور موثر برخی از جنبه‌های اثربخشی علائم MPD را مدیریت کنند. نوع فرعی و شدت بیماری برای مثال، داروهای دوپامینرژیک ممکن است به کنترل رفتارهای اجباری کمک کنند، در حالی که زونیسامیدها و لاموتریژین ممکن است تظاهرات باورهای هذیانی و توهمات مرتبط با اختلال اسکیزوفرنیفرم را کاهش دهند.


‏2. درمان شناختی رفتاری (CBT)

‏ - یک جزء اساسی از برنامه های درمانی مؤثر برای انواع مختلف اختلال شخصیت، CBT به مراجع کمک می کند تا الگوهای فکری ناسازگار را شناسایی کند، باورهای غیرمفید در مورد خود را به چالش بکشد، و راه های سازگارتر فکر، رفتار و مقابله با استرس های روزانه را بیاموزد. استراتژی‌های مورد استفاده در CBT اغلب شامل تکنیک‌های پیشگیری از مواجهه و پاسخ برای مقابله با اثرات شخصیت‌های آشفته و بهبود عملکرد اجتماعی است. علاوه بر این، روش‌های آموزش ذهن‌آگاهی، درمان‌های گروهی و تکالیف خانگی، خودآگاهی و دستیابی به هدف را در میان مراجعان مبتلا به MPD افزایش می‌دهد.


‏3. گروه های پشتیبانی

‏ - گروه‌های حمایتی تحت رهبری همتایان نقش مهمی در کمک به بیماران برای مقابله با ترس‌هایشان، ارتباط آشکار درباره نگرانی‌هایشان و ایجاد روابط با دیگرانی که تجربیات مشابهی دارند، ایفا می‌کنند. جلسات گروهی درک مشترک، تشویق و حمایت متقابل را تسهیل می کند، در نتیجه احساس انزوا را کاهش می دهد و پیشرفت طولانی مدت به سمت بهبود نتایج سلامت روان را ارتقا می دهد.


‏4. درمان تشنج الکتریکی (ECT)

‏ - اگرچه امروزه به دلیل افزایش در دسترس بودن جایگزین های امن تر مانند مدیتیشن ماورایی به ندرت توصیه می شود، الکتروشوک درمانی زمانی یک درمان استاندارد برای دوره های حاد روان پریشی بود، به ویژه در مراحل اولیه رشد قبل از ایجاد تشخیص. از آن زمان ECT عمدتاً با مداخلات غیردارویی جایگزین شده است، که بدون نیاز به بستری در بیمارستان، ایمنی و تسکین بیشتری را ارائه می دهد.


‏5. مشاوره تغذیه

‏ - کمبود یا عدم تعادل برخی مواد مغذی می تواند به طور غیرمستقیم بر روند اختلالات شخصیت تأثیر بگذارد و نظارت منظم و تنظیم عادات غذایی را برای مدیریت علائم مربوط به سطوح انرژی، تغییرات اشتها و اختلالات خواب بسیار مهم می کند. مشاوره با یک متخصص تغذیه می‌تواند به اطمینان از تغذیه بهینه، ارتقای عملکرد مغز سالم، و به حداقل رساندن عوامل خطر ابتلا به بیماری‌های عصبی که معمولاً در بیماران مبتلا به مراحل پیشرفته اختلال دیده می‌شود، کمک کند.


‏6. محیط های زندگی پیشرفته

‏ - پرداختن به موانع ساختاری که به شرایط نامناسب مسکن، سوء مصرف مواد و عوامل استرس‌زای موجود در زندگی روزمره بیماران کمک می‌کند، می‌تواند بر رشد و حفظ علائم اختلال شخصیت تأثیر مثبت بگذارد. فراهم کردن منابع برای مشارکت جامعه، آموزش در مورد شیوه های فرزندپروری مسئولانه، و فرصت هایی برای حمایت از همتایان در جوامع مسکونی، همگی می توانند به بهبود رفاه کلی و کیفیت زندگی افراد آسیب دیده کمک کنند.


‏7. پیگیری های منظم

‏ - ارزیابی مداوم پیشرفت بیماران با استفاده از معیارهای تشخیصی، مقیاس‌های بالینی و اقدامات خود گزارش دهی تضمین می‌کند که مراقبت مداوم با نیازها و اهداف فردی مطابقت دارد. تشخیص زودهنگام و شروع سریع پروتکل‌های درمانی لازم، بهبودی زودتر و نتایج بهتر را در مقایسه با تلاش‌های تأخیری برای اصلاح رفتار مشکل‌زا یا درخواست مداخله روان‌پزشکی بسیار دیر در جدول زمانی بیماری ممکن می‌سازد.


‏باید توجه داشت که پاسخ‌های فردی به درمان بسیار متفاوت است و همه به یک اندازه از گزینه‌های موجود بهره نخواهند برد. مانند همیشه، برای بیماران ضروری است که از نزدیک با متخصصان دارای مجوز که در درمان اختلالات سلامت روان تخصص دارند، استفاده از شیوه های مبتنی بر شواهد و همکاری با ارائه دهندگان مراقبت های بهداشتی در صورت نیاز همکاری کنند .