بروز اختلال در بزرگسالی به دلیل بی سوادی
بی سوادی بزرگسالان به افرادی اطلاق می شود که قادر به خواندن و نوشتن در سطح مناسب برای فعالیت های روزمره مانند حفظ امور مالی شخصی، کسب مجوزهای حرفه ای، شرکت در فرصت های آموزشی، هدایت سیاست های پیچیده دولت و مدیریت روابط با دیگران نیستند. در این زمینه، درک تأثیر قابل توجه بی سوادی در بزرگسالی مستلزم پرداختن به ابعاد کلیدی، چالش ها و پیامدهای بالقوه زیر است.
ابعاد بی سوادی بزرگسالان:
1. دسترسی محدود به اطلاعات: افراد بدون مهارت های اولیه خواندن و نوشتن برای به دست آوردن اطلاعات دقیق و به روز از طریق روزنامه ها، کتاب ها، منابع آنلاین، وب سایت های دولتی یا مطالب خودیاری تلاش می کنند. این امر فرآیندهای تصمیم گیری را مختل می کند، توانایی های حل مسئله را کاهش می دهد و خطر انتخاب های نادرست مربوط به تصمیمات مالی، گزینه های مراقبت های بهداشتی، وابستگی های سیاسی و موارد دیگر را افزایش می دهد.
2. تاثیر بهره وری: نرخ های کم سواد در بزرگسالی به طور مستقیم با کاهش بهره وری نیروی کار در بخش های مختلف از جمله خرده فروشی، تولید، ساخت و ساز، حمل و نقل و صنایع خدمات مرتبط است. مهارتهایی مانند استفاده از رایانه، ارتباطات راه دور، تایپ کردن و مدیریت صفحهگسترده به اجزای ضروری شایستگی در محل کار تبدیل میشوند، اما بسیاری از کارگران به دلیل بیسواد بودن والدین، دوستان خانوادگی، یا مهارتهای خودآموزی که در دوران کودکی به دست آمدهاند، فاقد این مهارتها هستند.
3. بارهای روانی اجتماعی: سطوح بالای بی سوادی بزرگسالان با شرایط سلامت روانی مانند افسردگی، سوء مصرف مواد، افکار خودکشی و اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) مرتبط است. شناخت و تفسیر ارتباطات مکتوب، بهویژه قراردادهای حقوقی، رزومهها و سوابق پزشکی، برای حل تعارضات، حمایت از استانداردهای زندگی بهتر، جستجوی درمان و تضمین نتایج مطمئن در آینده بسیار مهم است. مهارت های سواد ناکافی می تواند به احساس انزوا، تنهایی و پریشانی عاطفی کمک کند.
چالشهای مقابله با بیسوادی بزرگسالان:
1. در دسترس بودن داده ها: علیرغم پیشرفت های قابل توجه، برآوردهای قابل اعتماد و ثابت در مورد بی سوادی بزرگسالان در سراسر مناطق و اقشار اجتماعی-اقتصادی کمیاب است. در دسترس بودن محدود داده ها، شناسایی جوامع خاص و توسعه برنامه ریزی هدفمند بر اساس اولویت ها و اهداف واقع بینانه را چالش برانگیز می کند.
2. محدودیت های سیاست: قانونگذاران موجود و مکانیسم های بودجه معمولاً آموزش در مدارس ابتدایی و محیط های دوران کودکی را در اولویت قرار می دهند. با این حال، بی سوادی بزرگسالان اغلب در مراحل بعدی زندگی ظاهر می شود، یا به عنوان پیامد مستقیم ترک تحصیل یا به عنوان محصول جانبی مشکلات اقتصادی و عوامل اجتماعی-فرهنگی. ایجاد تعادل در فوریت پرداختن به بی سوادی بزرگسالان با توجه به اهداف کلی آموزشی ملی چالش های پیچیده ای را به همراه دارد.
3. انتقال مهارت: گذار از سواد کودکان به بزرگسالان بر توسعه نه تنها مهارت های خواندن و نوشتن، بلکه مهارت های سطح بالاتر مورد نیاز برای ادغام موفقیت آمیز در مشاغل و سبک زندگی معاصر متمرکز است. شناسایی شکافهای مهارتی و طراحی استراتژیهای برنامهای مؤثر که میتواند این شکاف را پر کند، هم سخت و هم ارزشمند است.
4. موانع زبان: بسیاری از زبانها در سراسر جهان همچنان از عدم حضور در آموزش و رسانه رنج میبرند، در نتیجه افراد کمتری به زبان انگلیسی تسلط و تسلط پیدا میکنند، زبان رایج دیگری که در محیط کار و فراتر از آن با آن مواجه میشویم. تعامل با ذینفعان مختلف و ایجاد مشارکت های فراگیر برای دستیابی به افرادی که به طور موثر به زبان های مادری مختلف صحبت می کنند ضروری است.
5. نگرانی برابری: تلاش ها برای کاهش بی سوادی بزرگسالان باید درجات مختلف آسیب پذیری اجتماعی و فرصت های آموزشی متفاوتی را که جوامع به حاشیه رانده شده، زنان، مهاجران، پناهندگان و افراد دارای معلولیت با آن مواجه هستند، در نظر بگیرد. هدف استراتژی ها باید دستیابی به برابری جنسیتی و ترویج دسترسی برابر به آموزش سوادآموزی بدون توجه به پیشینه فرد باشد.
پیامدهای بالقوه مداخله موفق:
1. فرصت های اقتصادی بهبودیافته: نشان داده شده است که کاهش بی سوادی بزرگسالان قابلیت اشتغال را افزایش داده و فقر را کاهش می دهد و به افراد امکان می دهد مشاغل پایدار را دنبال کنند، قدرت درآمد خود را بهبود بخشند، کسب و کار راه اندازی کنند و ثروت جمع کنند. جمعیت باسواد قدرت خرید، دسترسی به اعتبار، و توانایی هدایت در محیط نظارتی بیشتری دارد که همگی به ثبات کلی اقتصادی کمک می کنند.
2. مزایای سلامت: دانش و مهارت های به دست آمده از طریق ماژول های خواندن، نوشتن و حساب برای مدیریت هزینه های مراقبت های بهداشتی، سالم ماندن، و بهبود نتایج بیمار مفید است. آموزش عادات خواب بهتر را ترویج می کند، عملکرد حافظه را بهبود می بخشد، قدرت سیستم ایمنی را تقویت می کند و به سلامتی و طول عمر کلی کمک می کند.
بی سوادی تهدیدهای متعددی برای رفاه افراد، پیشرفت تحصیلی، تاب آوری جامعه و پیشرفت اجتماعی ایجاد می کند. در اینجا برخی از مسائل کلیدی مرتبط با بی سوادی آورده شده است:
1. شکاف فرصت های آموزشی: فقدان دانش به معنای نرخ ثبت نام پایین تر، زمان کوتاه تر صرف شده در سیستم های آموزشی رسمی، و کاهش دسترسی به آموزش های حرفه ای و مطالعات بیشتر است که همه اینها چشم انداز شغلی را محدود می کند و آسیب پذیری در برابر فقر را افزایش می دهد.
آیا هیچ کشور نوظهوری از نظر تعداد فارغ التحصیلان وارد بازار کار با وجود داشتن نرخ بیسوادی قابل مقایسه از ژاپن پیشی گرفته است؟
در حالی که وضعیت بسته به ایالت ها و شهرها به طور گسترده ای متفاوت است، داده ها نشان می دهد که چندین کشور آسیای شرقی مانند تایوان و سنگاپور به نرخ اشتغال قابل توجهی پایدار دست یافته اند، حتی اگر در آمار بی سوادی رتبه بالایی دارند. این موفقیت ها نیاز به اصلاحات جامع آموزشی را نشان می دهد که موانع ورود و برابری در دسترسی به آموزش با کیفیت را برطرف می کند.
2. طرد اجتماعی : بی سوادی می تواند منجر به طرد شدن از جنبه های مختلف زندگی، مانند خدمات مراقبت های بهداشتی، بازار کار، حقوق رای، و برنامه های حمایت اجتماعی شود. کسانی که به راحتی نمی توانند اسناد رسمی را درک کنند ممکن است اطلاعات حیاتی مورد نیاز برای دسترسی به مزایا، بیمارستان ها یا کمک های قانونی را از دست بدهند.
کشورهای عضو اتحادیه اروپا چه اقداماتی را برای ارتقای نرخ باسوادی و تضمین ارتباط موثر بین شهروندان انجام می دهند؟
از طریق ابتکارات مختلف، اعضای اتحادیه اروپا بر ارائه دسترسی رایگان به کتابخانهها، ادبیات، کلاسهای زبان و پشتیبانی دیجیتالی برای کمک به پر کردن شکاف دیجیتال و ایجاد محیطهای مساعد برای یادگیری تمرکز میکنند. علاوه بر این، برخی از صندوق های منطقه ای بودجه ای را به طور خاص به پیشگیری و مبارزه با بی سوادی در سراسر اروپا اختصاص می دهند.
3. رشد شناختی و ناتوانی های یادگیری : خواندن، نوشتن، و مهارت های ریاضی نقش مهمی در تقویت توانایی های شناختی و تسریع رشد طولی دارند. کودکانی که با اشکال متوسط تا شدید نارساخوانی، دیسکالکلولیا یا سایر مشکلات یادگیری متولد می شوند، اگر به دلیل آموزش ناکافی سوادآموزی درمان نشوند، اغلب رشد فکری خود را متوقف می کنند.
آیا فناوری مدرن می تواند به رفع مشکلات رشد شناختی ناشی از عدم آموزش اولیه سوادآموزی کمک کند؟ بله، انواع فن آوری های کمکی وجود دارد که ابزارهایی را برای آموزش مفاهیم خواندن، نوشتن، املاء و حساب به دانش آموزان دارای نقص بینایی یا تحرک محدود ارائه می دهد. برای مثال، دستگاههای نمایشگر خط بریل، صفحهخوانها، و برنامههای نرمافزاری تطبیقی، آموزش عملی و تقویت موضوعات اصلی را تسهیل میکنند و تأثیری ماندگار بر نتایج رشد عصبی میگذارند.
۴.پیامدهای اقتصادی: تخمین زده می شود 60 تا 80 درصد از خانوارها در سراسر جهان به دلیل تأثیرات منفی بی سوادی بر بهره وری، درآمد و کارآفرینی زیر خط فقر بین المللی زندگی می کنند.
آیا کره جنوبی با وجود مواجهه با سطوح نسبتاً بالای بی سوادی سطوح بالایی از برابری درآمد را حفظ می کند؟طبق گزارشهای اخیر، کره جنوبی پیشرفت قابل توجهی در کاهش شکاف درآمدی با در نظر گرفتن وضعیت سواد در مقایسه با سایر کشورهای کم درآمد نشان داده است. این موفقیت را می توان تا حد زیادی به مداخلات سیاسی گسترده در حمایت از برنامه های سوادآموزی، آموزش حرفه ای و حمایت های هدفمند رفاهی برای خانواده های محروم نسبت داد.
پرداختن به علل ریشه ای بی سوادی نیازمند رویکردهای چند وجهی است که شامل اصلاحات سیاست آموزشی، تخصیص منابع، توسعه منابع انسانی ماهر، ظرفیت سازی جامعه و همکاری بین المللی می شود. با توجه به پیچیدگی جمعیتشناسی جهانی، تنوع منطقهای در الگوهای بیسوادی و نیازهای متمایز در میان قومیتهای اقلیت، باید راهحلهای مناسبی برای توانمندسازی هر فرد صرف نظر از زبان، فرهنگ یا موقعیت جغرافیاییشان ایجاد شود.
در اینجا مروری بر داده های اخیر در مورد نرخ بی سوادی در کشورهای مختلف بر اساس اطلاعات موجود لطفاً توجه داشته باشید که ارقام ممکن است در طول زمان به دلیل تغییرات جمعیتی، سیاستهای دولت و روشهای گزارشدهی تغییر کنند.
روندهای جهانی:
بر اساس گزارش آموزش جهانی یونسکو، نسبت افراد بدون هیچ گونه مهارت سواد کاربردی در سطح جهان در طی سال های 2020-2022 اندکی افزایش یافت. در مناطق در حال توسعه تقریباً 65 درصد در مقایسه با 79 درصد در کشورهای توسعه یافته رسیده است.
ده کشور برتر با نرخ بالای بی سوادی (%):
1. پاکستان: 81.8٪
2. نیجریه: 75.3٪
3. اسواتینی: 67.5٪
4. سودان: 67.4 درصد
5. لیبریا: 66.9٪
6. جمهوری آفریقای مرکزی: 65.8٪
7. بوروندی: 65.0٪
8. گینه: 64.1٪
9. سیرالئون: 62.8٪
10. لسوتو: 62.5٪
کشورهای با نرخ بی سوادی کمتر (%):
1. نروژ: 0.1٪
2. سوئد: 0.2٪
3. فنلاند: 0.5٪
4. دانمارک: 0.6٪
5. هلند: 0.8٪
6. بلژیک: 1.3٪
7. آلمان: 2.0٪
8. لهستان: 2.7٪
9. بریتانیا: 3.5٪
10. فرانسه: 4.4%
مشاهدات کلیدی:
* کشورهای در حال توسعه همچنان بار بی سوادی را تحمل می کنند، در حالی که کشورهای توسعه یافته سطوح بسیار پایین تری را تجربه می کنند.
* نیجریه یکی از سه کشور برتر در جنوب صحرای آفریقا از نظر نرخ بی سوادی است.
* چندین کشور خاورمیانه و شمال آفریقا از نظر بی سوادی رتبه بالایی دارند، از جمله اسواتینی، لیبی و سوریه.
* برخی از کشورهای آفریقایی، مانند لیبریا و سیرالئون، نرخ بی سوادی را بالای 60 درصد نگه می دارند که نشان دهنده چالش های مهم در بهبود مهارت های خواندن و نوشتن است.
* برعکس، کشورهای عضو اتحادیه اروپا به لطف سیستمهای آموزشی قوی و پیشرفتهای فناوری، نرخ بیسوادی بسیار پایینی را نشان میدهند.
برای اعداد و زمینه های دقیق تر، همیشه توصیه می شود به منابع رسمی مانند گزارش های یونیسف، بانک جهانی و یونسکو مراجعه کنید که به طور مداوم شاخص های سواد جهانی را رصد و گزارش می دهند. به خاطر داشته باشید که حتی زمانی که نرخ بی سوادی کاهش می یابد، دسترسی به آموزش با کیفیت لزوماً تضمین کننده فرصت های برابر برای همه افراد نیست، به ویژه برای جوامع حاشیه نشین که تحت تأثیر عوامل اجتماعی-اقتصادی، موقعیت جغرافیایی و هنجارهای فرهنگی قرار دارند. پرداختن به بی سوادی مستلزم راهبردهای چند وجهی است که در آن دولت ها، سازمان های غیرانتفاعی، مدارس و جوامع با یکدیگر همکاری کنند تا این مشکل گسترده اجتماعی را حذف کنند.
پیشگیری از افزایش بی سوادی شامل رویکردهای متعددی است که ریشه در پرداختن به عوامل اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و محیطی دارد. در زیر چندین استراتژی طراحی شده برای مبارزه موثر با مسائل سوادآموزی، طبقه بندی شده بر اساس مناطق اولویت بندی شده است. این پیشنهادات گامهای عملی برای کمک به کاهش بیسوادی در سطح جهانی ارائه میکنند، اما باید با زمینهها و نیازهای خاص هر کشور یا منطقه تطبیق داده شوند.
1. حمایت از سیاست:
- دولت ها نقش مهمی در ایجاد چارچوب های سیاستی ایفا می کنند که از برنامه های جامع سوادآموزی حمایت می کند و شمول دیجیتال را ترویج می کند. این شامل تخصیص بودجه، اصلاحات نظارتی، و مشارکت بین بخش های عمومی، جامعه مدنی و نهادهای بین المللی است.
- الزامات آموزش ابتدایی همگانی را در برنامه های درسی موجود مدارس اجرا کنید و اطمینان حاصل کنید که هر کودک حداقل شش سال آموزش رسمی را برای توسعه مهارت های ضروری خواندن، ریاضیات و سواد لازم برای ادامه تحصیل و اشتغال کامل می کند.
- در مداخلات سوادآموزی با هدف قرار دادن گروه های محروم، مانند آنهایی که زیر خط فقر زندگی می کنند، سرمایه گذاری کنید که اغلب با موانع منحصر به فردی برای دسترسی به آموزش با کیفیت و مواد سوادآموزی مواجه هستند. به عنوان مثال می توان به برنامه های توسعه دوران کودکی، آموزش معلمان هدفمند، و طرح های توسعه اجتماعی اشاره کرد.
- دسترسی رایگان یا یارانهای به پلتفرمهای آموزش الکترونیکی و برنامههای تلفن همراه را که محتوای جذاب و متناسب با سن را مناسب برای کودکان، بزرگسالان جوان و فراگیران بزرگسال ارائه میدهند، ترویج دهید.
- تقویت کتابخانههای محلی و مراکز اجتماعی و ایجاد فضاهای قابل دسترس، مقرون به صرفه و فراگیر که ساکنان بتوانند در صورت نیاز به کتاب، رایانه، اتصال به اینترنت و کمکهای حرفهای دسترسی داشته باشند.
2. شیوه های آموزشی با کیفیت:
- معلمان را تشویق کنید تا شیوههای آموزشی مؤثری را اتخاذ کنند که بر تفکر انتقادی، خلاقیت، ارتباطات، همکاری و چندزبانگی تأکید دارد. از متون و منابع معتبری استفاده کنید که تنوع و پیچیدگی تجارب انسانی را منعکس می کند و باعث ترویج یادگیری مادام العمر در بین دانش آموزان می شود.
- با ترکیب مکانیسمهای بازخورد منظم، تشویق بحثهای باز در مورد سواد، ترویج جامعپذیری و الگوبرداری از استانداردهای بالای رفتار و اخلاق، محیطی مثبت برای یادگیری ایجاد کنید.
- فراهم کردن فرصتهای توسعه حرفهای مداوم برای معلمان، به آنها امکان میدهد در جریان یافتههای پژوهشی و بهترین شیوهها در آموزش سوادآموزی و شایستگی دیجیتال قرار بگیرند.
3. برنامه های مداخله سوادآموزی اولیه:
- برنامههای مداخله سوادآموزی دوران کودکی را با تمرکز بر فراگیری زبان، آگاهی واجشناسی، تمرین دستنویسی، رشد مهارتهای حرکتی ظریف و کاوش حسی آغاز و گسترش دهید. این برنامه ها می توانند به میزان قابل توجهی سطح آمادگی را قبل از ثبت نام در مهدکودک بهبود بخشند.
- اجرای برنامه های پیش دبستانی را در نظر بگیرید که محیط های یادگیری ساختاریافته را با فعالیت های بیان هنری، پرورش تخیل و هوش هیجانی در میان کودکان خردسال ترکیب می کند.
4. توسعه اقتصادی و شمول اجتماعی:
- افزایش سرمایه گذاری در زیرساخت ها و خدماتی که دسترسی عادلانه به آموزش با کیفیت را تسهیل می کند، به ویژه در محله های فقیر نشین شهری، مناطق دور افتاده روستایی و سکونتگاه های غیررسمی. توانمندسازی شهرداری ها و رهبران جامعه برای رسیدگی به نیازهای اساسی برآورده نشده.
- از ابتکارات ایجاد شغل و کارآفرینی از طریق برنامه های آموزش حرفه ای، کارآموزی، و طرح های تامین مالی خرد که کارگران را به مهارت های عملی مورد نیاز برای خوداشتغالی و بهبود زندگی خارج از بازار کار مجهز می کند، حمایت کنید.
- کاهش فقر از طریق ارائه کمکهای نقدی مشروط (CCT)، اعتبارات خرد، و اقدامات امنیت غذایی که خانوادهها را قادر میسازد در آموزش سرمایهگذاری کنند و به پیشرفت اجتماعی-اقتصادی بلندمدت کمک کنند.
5. تحقیق و ارزیابی:
- پروژههای تحقیقاتی مستقلی را تأمین مالی کنید که علل و تأثیرات بیسوادی را بررسی میکنند، مداخلات مؤثر را شناسایی میکنند و رویکردهای برنامهای را اصلاح میکنند. ارزیابی های دقیق برنامه های اجرا شده را منتشر کنید تا اطمینان حاصل شود که آنها اهداف را برآورده می کنند و اثربخشی را در طول زمان بهبود می بخشند.
- همکاری با سازمانهای بینالمللی، کمککنندگان و ذینفعان برای به اشتراک گذاشتن درسهای آموختهشده، جمعآوری منابع و هماهنگ کردن تلاشها برای کاهش بیسوادی. برای تقویت بهترین شیوه ها و نوآوری در گفتگو و تبادل نظر شرکت کنید.
6. خدمات پایه جهانی:
- اطمینان از دسترسی به آب آشامیدنی تمیز، تأسیسات بهداشتی، خدمات بهداشتی و درمانی و برق در تمام جمعیت ها به طوری که همه شرایط پایدار برای یادگیری داشته باشند.
- مبارزه با نابرابری جنسیتی با اولویت دادن به طرح های سوادآموزی در زنان سرپرست خانوار، افزایش در دسترس بودن فضاهای امن برای زنان برای کار، تحصیل و مشارکت در فرآیندهای تصمیم گیری.
- رسیدگی به جابجایی جمعیت ناشی از درگیری، بلایای طبیعی، و مهاجرت اجباری از طریق تقویت ظرفیت سازی و کمک های بشردوستانه برای جوامع آسیب پذیر و امکان دسترسی بهتر به منابع سوادآموزی.