تنوع در رفتارهای مکرر که توسط افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری به وجود آمده
اختلال وسواس فکری اجباری (OCD) به افکار، احساسات یا رفتارهای مداوم مرتبط با الگوهای آزاردهنده بیش از حد مکرر شامل افکار تکراری، اشتغال ذهنی به تصاویر یا ایده های مزاحم، رفتار اجتنابی، علائم فیزیکی یا علائم دیگر اشاره دارد. اغلب به عنوان یک الگوی واکنشی به دلیل آسیب روانی عمیق دیده می شود، می تواند زندگی روزمره افراد را به طور قابل توجهی تحت تاثیر قرار دهد.
وسواس فکری و عملی در نحوه تجلی آنها در ذهنیت و اعمال زندگی فرد متفاوت است. وسواس ذهنی شامل تکرار مزمن افکار، خاطرات یا نمادهای مزاحم است که اغلب عمیقاً ناراحت کننده هستند اما ممکن است خود باعث ناراحتی عاطفی کمی شوند. این وسواسها لزوماً به پیامدهای ملموس منجر نمیشوند مگر اینکه با رفتارهای اجتنابی شدید یا اجبار همراه باشند. برعکس، وسواسهای عملی شامل برداشتن گامهای خاصی مانند بررسی مکرر موارد خاص، درگیر شدن در فعالیتهای تشریفاتی یا انجام اعمال از روی ترس، گناه یا ناامیدی است. وسواس های عملی اغلب ناشی از مسائل ذهنی اساسی است و می تواند تأثیرات قابل توجهی بر روابط شخصی، عملکرد کاری و کیفیت کلی زندگی داشته باشد. همیشه به یاد داشته باشید که به نگرانی های مربوط به سلامت روان با آرامش و حمایت نزدیک شوید و در عین حال در تشخیص وضعیت هر فرد بی طرف باشید.
رفتارهای تکراری نشان داده شده توسط افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری اجباری (OCD) به طور گسترده در بیماران مختلف به دلیل عواملی مانند سن، جنس، زمینه فرهنگی، ژنتیک و تجربیات قبلی متفاوت است. برخی از افراد ممکن است وسواس های مداوم و شدید را در طول زندگی خود نشان دهند، در حالی که برخی دیگر ممکن است فقط دوره های جزئی بیش فعالی یا تیک را تجربه کنند. تنوع یافت شده در بین بیماران به متخصصانی که با OCD کار می کنند این امکان را می دهد تا برنامه های درمانی را بر اساس آن تنظیم کنند و بر رفع فوری ترین نیازها و به حداقل رساندن عوارض جانبی تمرکز کنند. برای حفظ اعتماد عمومی به راهنماییهای پزشکی و درک این شرایط پیچیده، ما تلاش میکنیم تا دانش خود را از طریق بررسیهای منظم و همکاری با کارشناسان در سراسر جهان بهروز نگه داریم. لطفاً به یاد داشته باشید که اگر متوجه الگوهای تکرار شونده استرس، اضطراب یا مشکلاتی در جامعه خود شدید، با ارائه دهنده مراقبت های بهداشتی مورد اعتماد خود تماس بگیرید.
برآورد میزان شیوع دقیق اختلال وسواس فکری اجباری (OCD) در سطح جهانی چالشهایی را به همراه دارد زیرا مطالعاتی که با استفاده از دادههای خود گزارشی استفاده میکنند، میزان بروز آن را در مقایسه با مطالعاتی که صرفاً بر ارزیابیهای بالینی تکیه میکنند، دست کم میگیرند. بر اساس یک متاآنالیز منتشر شده در فصلنامه روانپزشکی در آوریل 2015، خطر تشخیص OCD در طول زندگی بسته به جمعیت مورد مطالعه متفاوت بوده و بین 3 تا 9 درصد متغیر است. با این حال، بررسیهای ملی اخیر نشاندهنده نرخهای کمی بالاتر است، که نشان میدهد طبق گزارش کمیسیون ملی مشکلات عمده سلامتی که در سپتامبر 2021 منتشر شد، حدود 6٪ از بزرگسالان ایالات متحده در هر زمان با OCD زندگی میکنند. ضروری است بدانیم که این ارقام نشان دهنده ادامه بحثهایی پیرامون معیارهای تشخیصی، روششناسی و سوگیریهای بالقوه در گزارش بیماریهای روانی. با پیگیری اعضای خانواده، دوستان، همکاران و مشاوران حرفهای، میتوانیم بینشهای ارزشمندی در مورد شدت OCD موجود در جوامع خود به دست آوریم. ضمن اذعان به پیچیدگی مربوط به اندازهگیری دقیق رویدادهای جهانی، لطفاً مطمئن باشید که همه شایسته کرامت، مراقبت دلسوزانه و فرصتهایی برای هدایت سفرهای ذهنی منحصربهفرد خود هستند.
اختلال وسواس اجباری (OCD) که به عنوان اختلال استراتژی های تکراری (RSD) نیز شناخته می شود، شباهت های زیادی با سایر بیماری های روانپزشکی مرتبط از جمله اختلال پانیک، اختلال اضطراب فراگیر، اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) و فوبیا دارد. در زیر مقایسه مختصری وجود دارد که تفاوت های کلیدی بین این اختلالات را برجسته می کند:
1. نمایه علائم:
- OCD: اساساً بر حلقه های فکری بیش از حد و مزاحم که شامل محتوای مثبت و منفی است تمرکز می کند. افراد معمولاً پاسخ های رفتاری را در پاسخ به محرک ها تکرار می کنند.
- اختلال پانیک:با فوران ناگهانی وحشت شدید و به دنبال آن دوره هایی از حالت عادی که با علائم فیزیکی مانند لرزش یا تنگی نفس مشخص می شود مشخص می شود.
- اختلال اضطراب عمومی (GAD): شامل نگرانی یا دلهره مداوم در مورد شرایط مختلف است که در طی ماه ها یا سال ها بدون ایجاد ناراحتی قابل توجه تسکین یافته است.
- اختلال استرس پس از سانحه (PTSD):نتایج حاصل از قرار گرفتن طولانی مدت در معرض وقایع تهدید کننده که منجر به رویاهای مکرر، فلاش بک، کابوس، رفتارهای اجتنابی، واکنش های فیزیولوژیکی و بی حسی عاطفی می شود.
- ترس ها:ترس شدید یا ترس غیرمنطقی شدید از اشیا، موقعیت ها یا مفاهیم. بیماران ممکن است با وجود شواهدی مبنی بر وجود نداشتن یا مضر بودن فوبیا، رفتارهای اجتنابی انجام دهند.
2. معیارهای تشخیصی:
- OCD:به سه یا بیشتر وسواس و دو یا چند اجبار نیاز دارد که معیارهای DSM-5 را رعایت کنند. علائم باید به طور مداوم به جای اینکه فقط در حالت های استرس حاد رخ دهند.
- اختلال پانیک:باید معیارهای DSM-IV را برای حملات پانیک، همراه با حداقل چهار مورد از پنج ویژگی اصلی اضافی (اضطراب عمومی، بی قراری، بی خوابی، اختلال خواب، یا سرعت یا شیوه غیرمعمول) داشته باشد.
- اختلال اضطراب عمومی (GAD):باید از 9 علامت ذکر شده در ICD-10 معیار B، نوع عاطفی، هفت علامت داشته باشد.
- اختلال استرس پس از سانحه (PTSD)مستلزم شش یا بیشتر علائم PTSD در کنار قرار گرفتن در معرض جنگ یا مرگ در حین انجام وظیفه نظامی فعال است.
- فوبیاها:علاوه بر تجربه مواجهه مکرر با محرک های ترسناک، باید یا واکنش زایی فوبی خاص یا بیزاری واکنشی غیراختصاصی را نشان دهند.
3. روش های درمان:
- درمان های رایج برای هر بیماری ممکن است شامل شناخت درمانی، دارو درمانی، مواجهه درمانی و/یا داروهای ضد افسردگی بسته به شدت اختلال و ترجیح بیمار باشد. درمان های شناختی رفتاری (CBT) برای OCD به ویژه برای تغییر الگوهای فکری و کاهش علائم مؤثر است. داروهای ضد روان پریشی و بنزودیازپین ها معمولاً برای مدیریت PTSD استفاده می شوند. گزینه های دارویی برای GAD از مهارکننده های انتخابی بازجذب سروتونین (SSRIs) تا داروهای ضد افسردگی سه حلقه ای (TCAs) و مهارکننده های مونوآمین اکسیداز (MAOIs) متغیر است. برای اختلال هراس، مسدود کننده های بتا و آنتی هیستامین ها می توانند مکمل های مفیدی برای درمان اولیه باشند.
4. شیوع:
- مانند OCD، همه اختلالات ذکر شده کمتر از 1٪ از جمعیت عمومی ایالات متحده را تشکیل می دهند، با این حال نقش مهمی در سلامت روان افراد دارند و به طور قابل توجهی به آسیب و پریشانی اجتماعی کمک می کنند.
درک این مرزهای تشخیصی همپوشانی بینشی را در شناخت شرایط سلامت روان مرتبط و راهنمایی مراجعان به سمت مداخلات مناسب فراهم میکند. اگر برای هر مشکل خاصی به دنبال کمک یا مشاوره هستید، با یک متخصص مراقبت های بهداشتی دارای مجوز که در زمینه نگرانی شما متخصص است، مشورت کنید.
درمان اختلال وسواس اجباری (OCD) شامل رفع نیازهای فردی از طریق ترکیبی از تکنیک های روان درمانی، داروها، گروه های حمایتی و تغییرات سبک زندگی است. در اینجا مروری عملی از چندین روش درمانی رایج مورد استفاده برای مدیریت این اختلال چالش برانگیز است:
1. رفتاردرمانی شناختی (CBT):
- پرکاربردترین شکل درمان OCD، CBT به بیماران کمک می کند تا درک کنند که چگونه افکار آنها منجر به رفتارها می شود و مهارت های حل مسئله را بهبود می بخشد. تکنیک ها اغلب شامل شناسایی الگوهای فکری ناسازگار و جایگزینی آنها با راهبردهای مقابله ای سازگارتر است. علاوه بر این، تمرینات خانوادگی مانند کاهش قرار گرفتن در معرض و حساسیت زدایی می تواند به کاهش رفتارهای اجتنابی ناشی از افکار وسواسی کمک کند.
2. دارو:
- مهارکننده های انتخابی بازجذب سروتونین (SSRIs)، مانند فلوکستین (Prozac)، اسیتالوپرام (Lexapro)، یا سرترالین (Zoloft)، با مسدود کردن برخی از انتقال دهنده های عصبی مسئول احساس لذت و درد کار می کنند. بنابراین به کنترل رفتارهای اجباری مرتبط با بیش انگیختگی کمک می کند.
- داروهای ضد افسردگی نسل دوم (SGAIDs)، مانند ونلافاکسین (Effexor) و میرتازاپین (Remeron)، می توانند به طور مؤثر برخی از جنبه های OCD را برطرف کنند و در عین حال سطوح کلی عملکرد را حفظ کنند. با این حال، عوارض جانبی - مانند اختلال عملکرد جنسی، افزایش وزن و مشکلات کبدی - باید در هنگام انتخاب مورد در نظر گرفته شود.
- داروهای ضد افسردگی سه حلقه ای (TCAs)، مانند آمی تریپتیلین (Elavil)، کلومیپرامین (Anafranil)، و ایمی پرامین (Tofranil)، گزینه دیگری را ارائه می دهند، اما به دلیل اثرات جانبی آرام بخش و خارج هرمی بالقوه، نیاز به نظارت دقیق دارند.
3. تغییر سبک زندگی:
- ورزش منظم، رژیم غذایی متعادل، استراحت کافی و هیدراتاسیون کافی می تواند باعث تنظیم بهتر خلق و خو و کاهش علائم ناشی از سردرد تنشی شود. پرهیز از کافئین، نیکوتین، الکل و مواد غیرقانونی باعث کاهش بروز میل اجباری می شود.
- فعالیت هایی که باعث شادی و آرامش می شوند را در اولویت قرار دهید تا تأثیر افکار وسواسی بر زندگی روزمره به حداقل برسد. کاهش زمان صفحه نمایش، به ویژه قبل از خواب، می تواند به طور قابل توجهی عوارض روز را کاهش دهد.
4. گروه های پشتیبانی:
- گروه های حمایت از همتایان محیط امنی را فراهم می کنند که در آن افراد می توانند تجربیات خود را به اشتراک بگذارند، تشویق شوند و راهبردهای مقابله ای جدید بیاموزند. جوامع آنلاین و گروههای پشتیبانی محلی برای مبتلایان به OCD در دسترس هستند. توجه به این نکته مهم است که پیوستن به یک گروه باید پس از بررسی دقیق انجام شود زیرا باورها و ارزش های شخصی ممکن است بر آنچه در گروه بحث می شود تأثیر بگذارد.
5. تعدیل رژیم غذایی:
- برخی افراد محدود کردن غذاهایی که باعث ایجاد تصورات وسواسی میشوند، مانند انواع خاصی از پنیر، ادویهها یا میوهها مفید است، در حالی که برخی دیگر مزایای استفاده از عادات غذایی سالم را تجربه میکنند. مشاوره با یک متخصص تغذیه یا متخصص تغذیه می تواند به تعیین ترجیحات شخصی و دستورالعمل های غذایی کمک کند.
6. آموزش روانی:
- برنامه های آموزشی می تواند به بیماران کمک کند تا الگوهای تفکر ناسازگار را بشناسند و به چالش بکشند. این ماژول ها موضوعات مختلف مربوط به OCD، آموزش خودآگاهی و مکانیسم های مقابله را پوشش می دهند.
7. آموزش کنترل محرک:
- گذراندن دوره هایی که به طور خاص برای OCD طراحی شده اند به شرکت کنندگان این امکان را می دهد تا تکنیک های مناسب برای کنترل محرک های حسی در طول حرکات اجباری را بیاموزند و در نتیجه اجبار را بدون توسل به داروهای بالقوه آسیب رسان کاهش دهند.
8. پاسخ دادن به رفتارهای اجباری:
- درک اینکه چرا یک فرد یک عمل اجباری را انجام می دهد در توسعه راهبردهای مقابله ای موثر ضروری است. تصمیم گیری مشترک بین اعضای خانواده یا متخصصان می تواند از تعارضات ناشی از دیدگاه های متفاوت در مورد اقداماتی که باید انجام شود جلوگیری کند.
9. مشاوره خانواده:
- همکاری نزدیک با والدین و مراقبان در ارائه راهنمایی و حمایت بسیار مهم است. آنها باید در مورد OCD آموزش ببینند، ارتباطات سالم را تشویق کنند و راهبردهای مقابله ای موثر را با هم توسعه دهند.
به یاد داشته باشید، برنامه ریزی درمانی باید از یک رویکرد مشارکتی پیروی کند که نیازها، ترجیحات و سابقه پزشکی فردی را در نظر بگیرد. پیگیری چندین روش درمانی به طور همزمان می تواند با تمرکز بر جنبه های مختلف این اختلال، نتایج را افزایش دهد. مانند هر مشکل دیگر سلامت روان، پیروی از اقدامات توصیه شده، معاینه منظم با پزشک، و حمایت مداوم دوستان، خانواده و همسالان به موفقیت طولانی مدت در درمان OCD کمک می کند.